نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 533
رعایت حقوق خانواده و بستگان
پاسداشت حقوق خانواده در دیدگاه امام سجاد علیهالسلام اهمیت بسیار
زیادی دارد. در رساله حقوق از آن حضرت به یادگار مانده و در آن، حقوق
متقابل افراد نسبت به هم بیان شده، بخشی به خانواده اختصاص یافته است. در
این رساله، از حقوق شوهر نسبت به همسر و حقوق متقابل وی و نیز از حقوق پدر و
مادر نسبت به فرزند و حق فرزند در مقابل پدر و مادر، به تفصیل مطالبی آمده
است. افزون بر آن، در سخنان حکیمانه دیگری از حقوق دیگر اقوام سخن به میان
آورده است. امام در یکی از سخنان زیبای خود به فرزندش، درباره حقوق متقابل
خود و فرزندش چنین میفرماید: ای فرزند! آگاه باش که خداوند انجام کاری را
بر عهده تو نگذاشته و بدان توصیه نکرده است که برایم (که پدر تو هستم)
انجام دهی و وظیفه تو باشد و مرا (در مقابل تو) معاف کرده باشد، (بلکه من
هم در مقابل تو همین را وظیفه دارم). پس بدان که بهترین پدران، پدری است که
در دوست داشتن فرزند خود تفریط نکند و بهترین فرزند نیز آن فرزندی است که
کوتاهی در انجام وظیفه در مقابل پدر، وی را به عاق والدین و تباه ساختن حق
وی نکشاند. [1] . این کلام حضرت دو پیام دارد: نخست اینکه رابطه صمیمی
پدر و فرزند را به همگان آموخت و دوم اینکه حقوق متقابل پدر و فرزند را
بیان فرمود. امام در کلامی دیگر، در کنار توصیههایی که به فرزندش برای برگزیدن دوستان شایسته دارد، درباره اهمیت حق خویشاوندان چنین میگوید: ای
فرزندم! از همنشینی با کسی که از خویشان خود بریده است، بپرهیز؛ زیرا در
سه جای قرآن وی را مورد لعن الهی یافتم. آنجا که میفرماید: «آیا جز این
انتظار میرود که در روی زمین فساد میکنند و پیوند خویشاوندیشان را
میبرند. آنها کسانی هستند که خداوند از رحمت خویش دورشان ساخته است».
(محمد: 22 و 23) همچنین در سوره رعد میفرماید: «آنان که عهد الهی را پس از
برقراری آن میشکنند و پیوندهایی را که خدا دستور برقراری آن را داده
است»، میبرند و روی زمین فساد میکنند. لعنت برای آنهاست و برای آنان سرای
بدی (در آخرت) است». (رعد: 25) نیز میفرماید: «(فاسقان) کسانی (هستند) که
پیمان خدا را پس از برقراری آن میشکنند و پیوندهایی را که دستور داده است
برقرار سازند، میبرند و در زمین فساد میکنند. اینها زیانکارند». [2]
(بقره: 27) به خاطر همین پایبندی به اصل روابط خانوادگی، چه بسا خویشان آن
حضرت در حقش ستم روا میداشتند، ولی ایشان از روی کرامت و بزرگواری در
مقابل آنان، از خودگذشتگی نشان میداد و با آنان قطع رحم نمیکرد. برخی از
سیرهنگاران نوشتهاند: «میان حسن بن حسن (پسر عموی امام) و علی بن الحسین
علیهالسلام کدورتی وجود داشت. روزی علی بن الحسین علیهالسلام با یارانش
در مسجد نشسته بود که حسن نزد وی آمد و چیزی (از ناسزاگویی) را نسبت به او
فرو نگذاشت و هر آنچه خواست، گفت. آنگاه به خانهاش بازگشت، در حالی که
علی بن الحسین همچنان ساکت بود (و چیزی نگفت و واکنشی نشان نداد). شب هنگام
به در خانه حسن بن حسن رفت، در را کوبید تا حسن بیرون آمد. آنگاه علی بن
الحسین علیهالسلام به وی چنین فرمود: «ای برادرم! اگر در آنچه گفتهای،
راستگو بودهای و من واقعا چنانم که تو میپنداری، از خداوند میخواهم مرا
ببخشاید و اگر در آنچه گفتهای، دروغگو بودهای، از خدا میخواهم تو را
ببخشاید. والسلام علیکم». آنگاه بازگشت. پس از این برخورد، علی بن الحسین
علیهالسلام، حسن (پسر عمویش) به خود آمد و در پی او دوید و در حال گریه
چنین گفت: از این پس، در اموری که تو خوش نداری، سخنی نخواهم گفت. علی بن
الحسین علیهالسلام نیز گفت: تو را در آنچه نسبت به من گفتهای، حلال
کردم». [3] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) احمد بن عبد ربه اندلسی، العقد الفرید، بیروت، منشورات دار و مکتبة هلال، 1999 م.، ج 2، ص 248. (2) تاریخ دمشق، ج 41، ص 409 و ج 54، ص 293. (3) تاریخ دمشق، ج 41، ص 395؛ تهذیب الکمال، ج 20، ص 397؛ سیر اعلام النبلاء، ج 4، ص 397. منبع: امام سجاد از دیدگاه اهل سنت؛ علی باقر شیخانی؛ مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما؛ چاپ اول 1385.
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 533