نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 460
دعای امام سجاد در وقت سحر
امام زین العابدین علیهالسلام در وقت سحر تمام شبهای ماه مبارک رمضان
با خدای متعال مناجات میکرد و با زاری و تضرع و خالصانه دعا میکرد و
دعایی را که معروف به دعای ابوحمزه ثمالی است میخواند، از این جهت معروف
به دعای ابوحمزه گشته است که راوی این دعا اوست و این دعای شریف از مهمترین
دعاهای ائمه اهلبیت علیهمالسلام است زیرا که این دعای شریف درجه توجه و
ارتباط آن حضرت را با خدا تجسم میبخشد، همان طوری که مشتمل بر مواعظی است
که باعث جلوگیری نفس از غرور و شهوات نفسانی میگردد. علاوه بر اینها به
زیبایی اسلوب و سلاست و روانی بیان ممتاز است و دارای حالت تذلل و خشوع در
پیشگاه خداست تا آنجا که هیچ دعایی به پای آن نمیرسد و ما در این جا
قسمتهایی از آن را برگزیدهایم بدون این که تمام آن را نقل کنیم به خاطر آن
که این دعای شریف در تمام کتابهای دعا آمده و در دسترس بیشتر قاریان و
علاقهمندان میباشد. پیش از آن که قسمتی از فرازهای این دعای شریف را نقل
کنیم مایلم که به اطلاع خوانندگان عزیز برسانم که این دعا در دل نیکان و
شایستگان جایگاه والایی دارد آن مسلمانان صالحی که در هنگام سحر شبهای ماه
مبارک رمضان موفق به خواندن دعایند و به طوری که ملاحظه میفرمایید برخی از
مؤمنان نیز آن را از بردارند و از حفظ میخوانند. اینک فرازهایی از این
دعای شریف: «الهی: لا تؤدبنی بعقوبتک، و لا تمکر بی فی حیلتک، من أین لی
الخیر یا رب و لا یوجد الا من عندک، و من أین لی النجاة و لا تستطاع الا
بک، لا الذی احسن استغنی عن عونک و رحمتک، و لا الذی أساء و اجترأ علیک و
لم یرضک خرج عن قدرتک، یا رب بک عرفتک، و أنت دللتنی علیک و دعوتنی الیک، و
لولا أنت لم أدر ما أنت...» «خداوندا! مرا به کیفر و مجازات خود ادب مفرما
و به مجازات عملم غافلگیر مکن، پروردگارا! کجا خیری توانم یافت در صورتی
که جز پیش تو خیری نیست و از کجا راه نجاتی بجویم در صورتی که جز به لطف تو
نجاتی میسر نیست؛ نه آن کس که نیکوکار است از یاری و لطف و رحمت تو
بینیاز است و نه آن که تبهکار است و گستاخی کرده و به راه رضای تو نرفته
از قلمرو قدرت تو بیرون است ای پروردگار! من تو را به وسیله خودت شناختم و
تو مرا به وجود خودت رهنماییم فرمودی و اگر تو نبودی من نمیدانستم که تو
چیستی و تو را نمیشناختم.» آیا ملاحظه میکنید که پارسای اهلبیت
چگونه با پروردگار خود راز و نیاز میکند و در پیشگاه او مینالد، با سبک و
روشی سخن میگوید که برخاسته از ژرفای ایمان و معرفت است... و باز به بخش
دیگری از این دعای شریف گوش فرامیدهیم: «یا حبیب من تحبب الیک، و یا قرة
عین من لاذبک، و انقطع الیک، أنت المحسن، و نحن المسیئون، فتجاوز یا رب عن
قبیح ما عندنا بجمیل ما عندک، و أی جهل یا رب لا یسعه جودک؟ و أی زمان أطول
من أناتک؟ و ما قدر اعمالنا فی جنب نعمک، و کیف نستکثر أعمالا نقابل بها
کرمک، بل کیف یضیق علی المذنبین ما وسعهم من رحمتک، یا واسع المغفرة، یا
باسط الیدین بالرحمة، فو عزتک لو نهرتنی ما برحت من بابک، و لا کففت عن
تملقک لما انتهی الی من المعرفة بجودک و کرمک...» «ای دوستدار کسی که
با تو محبت ورزد و ای نور چشم و شادیبخش قلب کسی که رو به درگاه تو آورد و
از همه کس بگسلد و به تو بپیوندد، ای خدایی که تو نیکوکاری و ما بدکار پس
تو ای پروردگار به نیکوکاری خود از زشتیهای ما درگذر. خداوندا! کدامین
نادانی و بدکاری است که لطف و بخشش تو آن را فرانگیرد؟ و یا چه وقتی است که
بیش از زمان حلم و شکیبایی تو باشد؟ اعمال نیک ما در برابر نعمتهای تو چه
ارزشی دارد؟ و چگونه اعمال بدمان را با وجود لطف و کرم بیانتهایت بسیار
شماریم؟ و چگونه با وجود رحمت واسعه تو بر گنهکاران مجال تنگ خواهد بود، ای
صاحب آمرزش بیحساب، ای آن که دست قدرت تو به بخشندگی و رحمت باز است،
باری سوگند به مقام عزتت که اگر مرا از درگاهت برانی هرگز به جای دیگری
نروم و از التماس و تملق دست برنمیدارم زیرا که تو را به بخشندگی و کرم
میشناسم...» و همین طور امام علیهالسلام به التماس و خواهش و زاریش
در پیشگاه آفریدگار بزرگ ادامه میدهد و از او طلب مغفرت و آمرزش و رضوان
میکند، اکنون گوش فرادهید و ببینید چگونه خواهش میکند: «اللهم: انی کلما
قلت: قد تهیأت، و تعبأت، و قمت للصلاة بین یدیک، وناجیتک القیت علی نعاسا
اذا أنا صلیت، و سلبتنی مناجاتک اذا أنا ناجیت... مالی کلما قلت: قد صلحت
سریرتی، و قرب من مجالس التوابین مجلسی، عرضت لی بلیة أزالت قدمی، و حالت
بینی و بین خدمتک، سیدی: لعلک عن بابک طردتنی و عن خدمتک نحیتنی، أو لعلک
رأیتنی مستخفا بحرمتک فاقصیتنی، أو لعلک رأیتنی معرضا عنک فقلیتنی، أو لعلک
وجدتنی فی مقام الکاذبین فرفضتنی، أو لعلک رأیتنی غیر شاکر لنعمائک
فحرمتنی، أو لعلک فقدتنی من مجالس العلماء فخذلتنی، أو لعلک رأیتنی فی
الغافلین فمن رحمتک ایستنی، أو لعلک رأیتنی الف مجالس البطالین فبینی و
بینهم خلیتنی، أو لعلک لم تحب أن تسمع دعائی فباعدتنی، أو لعلک بجرمی و
جریرتی کافیتنی، أو لعلک بقلة حیائی منک جازیتنی فان عفوت یا رب فطالما
عفوت عن المذنبین قبلی، لأن کرمک أی رب یجل عن مکافأة المقصرین...» «خداوندا
من چندان که تصمیم گرفتم و به خود گفتم و خود را آماده و مهیای طاعت تو
کردم و در پیشگاه تو به نماز ایستادم و با تو به راز و نیاز ایستادم و در
وقت نماز خواندن خواب را بر من مستولی کردی و حال راز و نیاز در وقت مناجات
را از من بازگرفتی... خداوندا! چه شد که هر چه با خود عهد کردم و گفتم که
از این پس باطنم نیکو خواهد شد و به مجالس و مجامع توبهکاران نزدیک خواهم
شد، بلیه و حادثهای پیش آمد که به عهدم ثابت قدم و پایدار نماندم و آن
حادثه بین من و محضر تو فاصله افکند؟! سرور من! شاید تو مرا از درگاه لطف
خود راندهای و از خدمت بندگیت دورم کردهای و یا این که دیدی من حق بندگی
تو را سبک شمردم بدین جهت مرا از درگاهت راندی و یا آن که دیدی من از تو رو
گرداندم به این سبب بر من خشم گرفتی یا آن که در مقام دروغگویم یافتی از
نظر عنایت خود دور انداختی یا شاید دیدی که نسبت به نعمتهایت ناسپاسم مرا
محروم ساختی و یا شاید مرا در مجالس اهل دانش نیافتی به خواری و ذلتم کشیدی
و یا شاید مرا در مجالس اهل غفلت یافتی به این جرم از رحمت خودت مرا
ناامید کردی و یا شاید مرا در مجالس اهل باطل دیدی که من با آنها انس دارم
مرا در میان آنان واگذاشتی، گویا تو دوست نداشتی که دعا و درخواست مرا
بشنوی مرا از درگاهت دور کردی و یا شاید به جرم گناهانم مکافات و کیفرم
کردی و یا شاید به کم حیایی در حضورت مرا مجازات کردی - به هر حال -
خداوندا! اگر مرا عفو کنی (که شایسته بزرگی توست) پیش از من چه بسیار از
گنهکاران را عفو کردهای چرا که لطف و کرمت بالاتر و برتر از آن است که
مقصران را به کیفر رسانی...» امام علیهالسلام در این بخش از دعا، به اموری
اشاره کرده است که در حال نماز و مناجات انسان را از توجه به خدا باز
میدارند، برخی از آن امور به شرح زیر است: 1- سبک شمردن حقوق الهی، به نحوی که باعث خوار شمردن آنها گردد. 2- رو گرداندن و غفلت از خدا. 3- خودداری نکردن از دروغ که ریشه تمام رذایل و گناهان است. [1] . 4- ناسپاسی نسبت به نعمتهایی که خداوند به بندهاش عطا فرموده است. 5- همنشین نشدن با دانشمندان و علمای راستین که انسان را به یاد سرای آخرت میاندازند و به کارهای نیک وادار مینمایند. 6- غفلت از یاد خدا و فراموش کردن مرگ که این دو باعث جلب انسان به شقاوت و هلاکت میشوند. 7-
همنشینی با اهل باطل که اوقات خود را به بیهودگی میگذرانند و عمر خود را
در کارهای بیهوده و هرزگی تباه میکنند، زیرا که مجالس آنان باعث رو
برتافتن از خدا میشود. این بود بخشی از اموری که مانع توفیق پیوستن به
خدا گشته و آدمی را از انجام کار خیر باز میدارند، خداوند ما را از این
امور نگهدارد!. و باز به بخش دیگری از این دعای شریف گوش میسپاریم: «الهی
و سیدی و عزتک و جلالک لئن طالبتنی بذنوبی لأطالبنک بعفوک، و لئن طالبتنی
بلؤمی لاطالبنک بکرمک، و لئن ادخلتنی النار لأخبرن أهل النار، بحبی لک،
الهی و سیدی ان کنت لا تغفر الا لأولیائک، و أهل طاعتک فالی من یفزع
المذنبون، و ان کنت لا تکرم الا أهل الوفاء بک فبمن یستغیث المسیئون الهی
ان ادخلتنی النار ففی ذلک سرور عدوک - یعنی الشیطان الرجیم - و ان ادخلتنی
الجنة ففی ذلک سرور نبیک، و أنا والله أعلم أن سرور نبیک أحب الیک من سرور
عدوک...» «خداوندا ای مولای من به عزت و جلالت قسم که اگر مرا به گناهانم
بازخواست کنی من هم به عفو و کرمت از تو بازخواست خواهم کرد و اگر از من به
پستی و خواریم مؤاخذه کنی من هم به بزرگواریت از تو بازخواست خواهم کرد و
اگر مرا به آتش دوزخ وارد کنی، اهل دوزخ را از محبت خودم نسبت به تو آگاه
میسازم، ای خدای من و ای مولا من! اگر تو بر غیر اولیا و بندگان فرمانبر
خود نبخشایی پس گنهکاران به درگاه چه کسی تضرع و زاری کنند و اگر تو با غیر
وفادارانت، اکرام و احسان نکنی پس بدکاران به درگاه چه کسی پناه ببرند؟
خدای من! اگر مرا در آتش بیندازی دشمنت شیطان شاد میگردد و اگر به بهشت
ببری پیامبرت (حضرت محمد - صلی الله علیه و آله -) شادمان میگردد، به خدا
سوگند که من یقین دارم تو شادمانی پیامبرت را از شادی دشمنت دوستتر
داری...» به راستی که سرور و آقای پرهیزگاران و پیشوای عارفان امام
سجاد علیهالسلام از آفریدگار بزرگ که رحمتش همه چیز را فراگرفته است
درخواست عطف توجه کرده و از او برای گنهکاران و کسانی که در عبادت و بندگی
او تقصیر کارند طلب آمرزش و رضوان کرده است زیرا که فیض و بخشش او منحصر به
مؤمنان و مطیعان نیست بلکه شامل حال تمام بندگان است. و با این مقدار از
فرازهای گزیده از دعای شریف امام علیهالسلام سخن ما درباره دعای سحر شبهای
ماه مبارک رمضان آن حضرت پایان میپذیرد. [1] در حدیث آمده است: «الکذب مفتاح کل شر» دروغ کلید همه بدیهاست - م.
[~hr~]منبع: تحلیلی از زندگانی امام سجاد (جلد 1)؛ باقر شریف قرشی مترجم محمد رضا عطائی؛ کنگره جهانی حضرت رضا علیه السلام 1372.
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 460