نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 449
درخواست توفیق برای اخلاقهای ستوده
عنوان دعا چنین است: و کان من دعائه علیهالسلام فی المکارم الاخلاق و
مرضی الافعال، از دعاهای امام (ع) در درخواست توفیق (برای) اخلاقهای ستوده و
کردارهای پسندیده است. محتوای دعا تربیت انسان هدف تمامی ادیان و
پیامبران الهی بوده است. و در دین اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین
خدا، مکارم اخلاق، و خویهای پسندیده از جایگاه ویژهای برخوردارند، چنانکه
خداوند در قرآن کریم با عبارت (خلق عظیم)، پیامبر اکرم (ص) را به عنوان
الگوی اخلاقی به انسانها معرفی میکند دین اسلام به تعبیری دین «اخلاق» و
«تربیت» است. قرآن مجید به عنوان یگانه سند جاودانه الهی، همواره پیروان
خود را به کسب ارزشهای اخلاقی و خویهای پسندیده دعوت میکند، «تقوا»،
«ایثار»، «راستگویی»، «عمل صالح»، «عدالت»، و دیگر سجایای اخلاقی، پیوسته
مورد سفارش قرآن و معصومین (ع) میباشد. رفتار و گفتار پیامبر (ص) و
ائمه معصومین (ع) الگوهایی روشن و جاویدان از اخلاق اسلامی است. و آنان
معلمین الهی انسان در جهت شناساندن مکارم اخلاق به او تا قیام قیامت
میباشند. امام سجاد (ع) به عنوان جانشین رسول خدا (ص) و معلم الهی انسان و
الگوی اخلاق اسلامی، در قالب دعا مکارم اخلاق را به ما آموزش میدهد. زیرا
ایشان برگزیده خدا و به علم الهی، به تمام زوایای وجود انسان آگاه است. و
چون طبیبی حاذق، در کلاس دعا، به تشریح و توضیح و دستهبندی مباحث اخلاقی
میپردازد و انسان را در حین نیایش آموزش میدهد یعنی در زیباترین و
عمیقترین حالات با تعالیم و دستورات اخلاقی اسلام، که از چشمه جوشان و زلال
علوم اهلبیت (ع) جاری میشود، به آموزش او میپردازد. در این دعا
امام (ع) ابتدا بر پیامبر (ص) و آلش درود میفرستد، که این شیوه، رمز پذیرش
و استجابت دعاست. زیرا صلوات مرضی خداست. و چون چشمهای گوارا کویر درون
انسان را حیات و خرمی میبخشد. سپس به ما میآموزد که در زمینه تعالی و رشد اخلاقی و معنوی چه درخواستهایی را به پیشگاه مقدس خداوند عرضه کنیم. امام
(ع) در ابتدای دعا یک افق بلند و جایگاه رفیع کمال را به انسانها نشان
میدهد. جایی که انسان باید در سایه ایمان و عمل صالح به آن برسد. لذا میفرماید: 1- بلغ ایمانی اکمل الایمان، ایمان مرا به کاملترین ایمان برسان. 2- و اجعل یقینی افضل الیقین، و یقینم را بهترین یقین قرار ده. 3- و انته بنیتی الی احسن النیات، و نیت مرا به نیکوترین نیتها برسان. 4-
و بعملی الی احسن الاعمال، و کردارم را به بهترین کردارها برسان. رسیدن به
«اکمل الایمان» و «افضل الیقین» و «احسن النیات» و «احسن الاعمال» رسیدن
به کمال اخلاقی، و سعادت دنیوی و اخروی است، و به نوعی دیگر سجایای اخلاقی
به آنها بازمیگردد و مربوط میشود، و از آنجا که سرمایه عمر و توان و
نیروی انسان در دنیا محدود بوده و زمانی به پایان میرسد. پس کسی سعادتمند
است که سرمایه حیات و نیرو و استعداد و توان خود را در راهی که نتیجه و
پاداش آن ابدی و همیشگی باشد صرف کند. رسیدن به این سعادتمندی و خوشبختی
هدف تمامی انبیاء و اوصیاء است. و فرستادن پیامبران و کتابهای آسمانی همگی
برای این هدف بوده است که به انسانها بیاموزند که چگونه از عمر و توان و
سرمایه وجودی خود در راه رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی استفاده کنند. قرآن و
روایات برنامه و شیوه رسیدن به این خوشبختی، و پیامبر (ص) و ائمه معصومین
(ع) راهنمایان این راه هستند، و انسانها را راهنمایی میکنند که چگونه نیرو
و توان و استعداد و سرمایه عمر خود را در راه رضای خداوند صرف کنند. و در
این بازار دنیا کالای عمر و حیات خود را چگونه با خدا معامله کنند. و نیز
چگونه عمل کنند تا فریب فریبکاران را نخورده و اسیر توطئه و نقشههای
تباهکننده شیطان نشوند. امام (ع) در فرازی از دعا در این باره، به ما
میآموزد که از خداوند درباره بهره بردن از عمر اینگونه درخواست کنیم: و
استفرغ ایامی فیما خلقتنی له، و روزهایم را در آنچه که برای آن مرا
آفریدهای صرف نما. و با توجه به آیه 56 سوره ذاریات که هدف آفرینش انسان
را «عبادت» معرفی میکند. میتوان به این برداشت از فرمایش امام (ع)
رسید که به من توفیق عبادت خدا را عنایت کن. البته عبادت مفهومی گسترده
دارد و تنها شامل عبادت خاص و ویژه مثل نمازهای واجب نمیشود بلکه هر کاری
که برای اطاعت از فرمان خداوند انجام شود عبادت است. چنانکه خواب انسان
روزهدار، تفکر در آثار خدا، نظر به چهره عالم الهی و ربانی و... عبادت
است. پس اگر انسان در ایام زندگی برای خدا کار کند، و در جهت اطاعت فرمان
خداوند حرکت کند، همواره میتواند در عبادت و اطاعت خدا باشد و زندگی او
الهی شود. امام (ع) با این تعبیر به ما میآموزد که از خداوند بخواهیم که
به ما زندگی الهی عطا فرماید. آنگاه به ما میآموزد که از خداوند
بخواهیم که به خویهای ناپسندی چون «کبر» و «عجب»، «فخر» دچار نشویم. و از
آنجا که درجات ظاهری دنیوی و عزت و ارجمندی زودگذر دنیا سد راه تکامل حقیقی
انسان میشود، امام (ع) به ما میآموزد که در جهت رفع این نارسایی از
خداوند اینگونه درخواست کنیم: و لا ترفعنی فی الناس درجه الا حططتنی
عند نفسی مثلها، و لا تحدث لی عزا ظاهرا الا احدثت لی ذله باطنه عند نفسی
بقدرها، و مرا به درجه و مقامی سرافراز مفرما مگر آنکه پیش نفسم مانند آن
پست نمایی، و عزت آشکار برایم پدید میاور مگر آنکه به همان اندازه پیش نفسم
برای من خواری پنهانی پدید آوری. و در تفسیر حیات و مرگ و تبیین آنها
میفرماید: و عمرنی ما کان عمری بذله فی طاعتک، فاذا کان عمری مرتعا
للشیطان فاقبضنی الیک قبل ان یسبق مقتک الی، او یستحکم غضبک علی، و تا
هنگامی که عمرم در فرمانبرداری تو به کار میرود، به من عمر بده، پس هرگاه
عمرم چراگاه شیطان شود (بر من تسلط یابد) مرا بمیران پیش از آنکه دشمنی سخت
تو به من روآورد، یا خشمت بر من استوار گردد. امام سجاد (ع) در این عبارت
کوتاه بزرگترین و محکمترین فرمول زندگی را آموزش میدهد. و آن این که اگر
حیات و زندگی انسان در جهت اطاعت از خدا و مبتنی بر مکتب الهی باشد، انسان
دارای حیات طیبه و نیکو و بابرکت همراه با سعادت ابدی پس اگر زندگی و حیات
انسان و سرمایه عمر او در جهت مقاصد شیطان مصرف شود، این زندگی پر زرق و
برق دنیا با تمام امکانات و ظواهر فریبندهاش بیارزش میشود، زیرا در پی
آن خشم و غضب خداوند قرار دارد. آنگاه در فراز دیگر دعا برای اصلاح روابط
با انسانها از خداوند درخواست میکند که: دشمنی را به دوستی، حسد را به
محبت، بدگمانی را به اطمینان و تلخی ترس از دشمنان را به امنیت تغییر دهد. سپس
پارهای دیگر از خویها و ارزشهای اخلاقی را برمیشمرد و میفرماید: و حلنی
بحلیه الصالحین، و البسنی زینه المتقین، و مرا به زینت صالحین و شایستگان
آراسته فرما، و زیور پرهیزگاران را به من بپوشان. و برای رسیدن به این مقام
والا، امور اخلاقی زیر را از خداوند متعال درخواست مینماید: 1- فی بسط العدل (با توفیق برای) گسترش عدالت، 2- و کظم الغیظ و فرونشاندن خشم، 3- و اطفاء النائره و خاموش کردن آتش دشمنی، 4- و ضم اهل الفرقه، و گرد آوردن پراکندگان (دلهای از هم رنجیده)، 5- و اصلاح ذات البین، و اصلاح فساد بین مردم، 6- و افشاء العارفه و فاش کردن (گسترش) خیر و نیکی، 7- و ستر العائبه، و پنهان نمودن عیب و زشتی، 8- و لین العریکه، و نرمخوئی، 9- و خفض الجناح، و فروتنی، 10- و حسن السیره، و روش نیکو، 11- و سکون الریح و سنگینی، 12- و طیب المخالقه و خوشخویی (با مردم)، 13- و السبق الی الفضیله و سبقت گرفتن در فضیلت، 14- و ایثار التفضل و برگزیدن احسان (بیآنکه جزای احسانی باشد)، 15- و ترک التعییر، و سرزنش نکردن، 16- و الافضال علی غیر المستحق. و کمک نکردن به غیر مستحق، 17- و القول بالحق و ان عز، و گفتن حق اگر چه سخت باشد، 18- و استقلال الخیر و ان کثر من قولی و فعلی، و کم شمردن نیکی گفتار و کردارم اگر چه بسیار باشد، 19- و استکثار الشر و ان قل من قولی و فعلی، و بسیار شمردن بدی گفتار و کردارم اگر چه کم باشد، 20- و لزوم الجماعه، و همیشه با جماعت (مومنین) بودن، 21- و رفض اهل البدع، و واگذاشتن بدعتگزاران، 22- و مستعمل الرای المخترع، و واگذاشتن مخترعین آراء (یعنی مدعیان باطل و دینتراشان جاهل)، 23- و اجعلنی علی ملتک اموت و احیی، و چنانم گردان که بر دین تو (اسلام) بمیرم و زنده گردم، 24- و توجنی بالکفایه، و سرم را به تاج بینیازی بپوشان (تا در پیش غیر تو سر فرود نیاورم)، 25- و سمنی حسن الولایه، و مرا به نیکی در کارهایی که به آن قیام میکنم وادار، 26- وهب لی صدق الهدایه، و هدایت حقیقی را به من ببخش، 27- و لا تفتنی بالسعه، مرا به توانگری گمراه مفرما، 28- و امنحنی حسن الدعه، و زندگی آسوده که در آن رنج نباشد به من عطا فرما، 29- و لا تجعل عیشی کدا کدا، و سختی و دشواری در زندگیم قرار مده، 30- و لا ترد دعائی علی ردا، و دعا و درخواستم را به خودم بازمگردان، 31- و امنعنی من السرف، و مرا از زیادهروی و اسراف بازدار، 32- و حصن رزقی من التلف، و روزیام را از تباه شدن مصون بدار، 33- و وفر ملکتی بالبرکه فیه، و دارائیم را به برکت و زیاد نمودن در آن افزون گردان، 34- و اکفنی مونه الاکتساب، و مرا از به دست آوردن روزی و کسب با رنج بینیاز کن، 35-
و ارزقنی من غیر احتساب،... و روزیام را از جایی که هرگز گمان نمیبرم
عطا فرما، تا از عبادت و بندگی تو برای به دست آوردن روزی بازنمانم، و زیر
بار سنگینی زیانها و بدی عواقب کسب (غیرمشروع) نروم، 36- و صن وجهی بالیسار، و آبرویم را به توانگری حفظ نما، 37- و لا تبتذل جاهی بالاقتار،... و ارجمندیم را به تنگدستی خوار مگردان، تا از روزیخوارانت روزی بخواهم... 38- و ارزقنی صحه فی عباده، و تندرستی در عبادت را روزی من کن. 39- و فراغا فی زهاده، و آسایش در زهد و دوری از دنیا، 40- و علما فی استعمال، و علم با عمل (روزی من کن)، 41- و ورعا فی اجمال، و پرهیزکاری از روی میانهروی (نه به اندازهای که به وسواس بداندیشی و بدگمانی) کشد، 42- و سهل الی بلوغ رضاک سبلی، و راههایم را برای رسیدن به خشنودیت آسان فرما، 43- و حسن فی جمیع احوالی عملی، و کردارم را در هر حال نیکو گردان، 44- و نبهنی لذکرک فی اوقات الغفله، و مرا در اوقات فراموشی به یاد خود آگاه ساز، 45- و استعملنی بطاعتک فی ایام المهله، و در روزگار مهلت (زندگانی دنیا) مرا به طاعت و بندگیت بگمار، 46- و انهج لی الی محبتک سبیلا سهله، و راهی هموار به سوی محبت و دوستیت (پیروی از اوامر و نواهیت) برای من آشکار نما، 47- اکمل لی بها خیر الدنیا و الاخره، به وسیله آن راه (یا آن محبت) نیکی دنیا و آخرت را برایم کامل بگردان. چنانکه
ملاحظه میکنیم، درخواستهایی که امام (ع) به ما میآموزد، در تمامی
زمینههای اعتقادی، اخلاقی، فردی و اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی...
میباشد. و این به وضوح نشان میدهد که دعا در فرهنگ اسلام کلاس سازندگی و
تقویت انسان در جهت عمل به دستورات مکتب است. گذشته از این کلاس یادآوری
وظایف انسان نسبت به خالق هستی است. در نتیجه دعا در مکتب اهلبیت
علیهمالسلام، نیایش عارفانه توام با شناخت و معرفت خداوند است.