نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 364
اما نماز امام علیهالسلام، تجسم عینی انقطاع
تام برای خدای تعالی و گسستن از عالم مادیات بود، به طوری که به هیچ چیز در
پیرامون خود توجه نداشت بلکه وجود خود را نیز احساس نمیکرد و تنها دلش را
به خدا سپرده و دلبسته او بود. راویان اخبار درباره وقت نماز آن حضرت
گفتهاند: وقتی که در محراب نماز میایستاد رنگ مبارکش دگرگون میشد و از
ترس خدا اعضای بدنش میلرزید و در نمازش همچون بنده ذلیل که در برابر
پادشاهی مقتدر و بزرگ ایستاده باشد، میایستاد و همواره نمازش را چون نماز
وداع میخواند که میگفتی هرگز پس از آن، نمازی نخواهد خواند. امام باقر
علیهالسلام از خشوع پدر بزرگوارش در حال نماز چنین نقل میکند و
میفرماید: «امام علی بن حسین علیهالسلام وقتی که در حال نماز بود گویی
ساقه درختی است که هیچ حرکتی نداشت جز آن که باد شاخهای از آن را به حرکت
آورد...» [1] .
ابان بن تغلب میگوید، در خدمت امام جعفر صادق علیهالسلام از نماز جدش امام زین العابدین علیهالسلام صحبت میکردم و عرض کردم: «من
خود علی بن حسین علیهالسلام را دیدم وقتی که به نماز میایستاد رنگ
مبارکش تغییر میکرد...» امام صادق علیهالسلام، از روی تعجب فرمود: «به
خدا قسم که علی بن حسین میدانست که در حضور چه کسی ایستاده است!» [2] .
آری والله، امام سجاد معرفت کامل به عظمت پروردگار حکیم داشت و عبادتش از
روی معرفت و اطاعتش از روی ایمان بود. از جلوههای خشوع امام در حال
نماز، آن بود که هرگاه به سجده میرفت سر از سجده برنمیداشت تا این که عرق
میریخت، [3] و یا آن که از زیادی اشک چشم و گریه، در آب دیدگان غرق
میشد. [4] راویان خبر از ابوحمزه ثمالی نقل کردهاند که او امام
علیهالسلام را در حال نماز دید که ردای مبارک از روی شانهاش افتاده و
توجه ندارد، ابوحمزه، علت را میپرسد، امام میفرماید: «وای بر تو آیا
میدانی که در حضور چه کسی بودم؟ همانا از نماز بندهای پذیرفته نمیشود
مگر آن مقداری که توجه قلبی دارد.» [5] . امام سجاد علیهالسلام از دلبستگی
زیاد به خدا در حال نماز به جایی رسید که یکی از کودکان آن حضرت در چاه
افتاد و اهل منزل فریاد برآوردند و مردم مدینه آمدند و کودک را نجات دادند،
امام علیهالسلام همچنان در محراب نماز ایستاده بود و توجهی نداشت، همین
که از نماز فارغ شد جریان را گفتند، فرمود: «من متوجه نشدم، در حال مناجات
با پروردگار بزرگ بودم.» [6] . روزی در خانه امام حریقی اتفاق افتاد و آن
حضرت چنان سرگرم نماز بود که توجه نکرد، موقعی که از نماز فارغ شد به اطلاع
آن حضرت رساندند، فرمود: «یاد آتش بزرگ (آتش دوزخ) مرا از این آتش باز
داشته بود.» [7] . عبدالکریم قشیری، این حالت از خود بیخبری را که در
حال نماز همیشه با امام بوده است از باب غیبت دل از ماجرای احوال خلق
دانسته و میگوید به خاطر اشتغال حواس به حالات وارده چنین حالی دست
میدهد، زیرا که گاهی دل از احساس خود و غیر خود به دلیل تذکر ثواب و یا
اندیشه عقاب فراموش کرده و غافل میشود. [8] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) وسائل الشیعه: 4 / 685. (2) وسائل الشیعه: 4 / 685. (3) تهذیب الاحکام: 2 / 286، بحارالانوار: 46 / 79. (4) بحارالانوار: 46 / 108. (5) علل الشرایع: ص 88، بحارالانوار: 46 / 61، وسائل الشیعه: 4 / 688. (6) اخبار الدول: ص 110، بحارالانوار: 46 / 99. (7) صفة الصفوه: 2 / 52، المنتظم: 6 / 141، نهایة الأرب: 21 / 325، سیر اعلام النبلاء: 4 / 238. (8)
رساله قشیریه: 1 / 214، این رساله مشهورترین اثر ابوالقاسم قشیری از
مشاهیر صوفیه و عرفاست که مشتمل بر داستانهای عجیب از قبیل داستان ابوحفص
حداد نیشابوری و شبلی با جنید بغدادی است و همچنین در این رساله برخی از
اصطلاحات تصوف و عرفان تفسیر و توضیح شده است از جمله میگوید: «این که
میگویند صوفی فرزند وقت خویشتن است، یعنی او همواره آنچه را که برایش
اولویت دارد انجام میدهد.» -م. منبع: تحلیلی از زندگانی امام سجاد (جلد 1)؛ باقر شریف قرشی مترجم محمد رضا عطائی؛ کنگره جهانی حضرت رضا علیه السلام 1372.
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 364