نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 348
خدمت به همسفران
نقل است که امام سجاد علیهالسلام هیچگاه با کسانی که آن حضرت را
میشناختند سفر نمیکرد تا مبادا به خاطر او خود را بیش از حد در زحمت
بیندازند و با همسفرهای خود شرط میکرد که خدمتکار آنان باشد در آنچه لازم
دارند، و در تمام امور مشارکت نماید. در یکی از سفرهای حج که برای
همراهانش خدمت میکرد یک نفر، امام علیهالسلام را شناخت و به همسفران آن
حضرت گفت: «هیچ میدانید که این مرد که به شما خدمت میکند کیست؟» گفتند:
«بندهای است از بندگان خدا.» گفت: «او امام علی بن الحسین علیهالسلام
است.» پس آنان خود را بر قدمهای امام علیهالسلام انداختند و دست و پای
امام را بوسیدند و گفتند: «ای پسر پیامبر خدا! آیا میخواستی که ما به
آتش دوزخ بسوزیم؟! اگر به دست و پا و یا زبان ما به شما جسارتی میشد برای
همیشه در هلاکت میافتادیم. چرا خود را به ما نشناساندید؟!» امام علیهالسلام لبخندی زدند و متواضعانه فرمودند: «یک
مرتبه با کسانی که مرا میشناختند سفر کردم و آنها برای خاطر رسول خدا مرا
بسیار احترام نمودند، به حدی که خود را سزاوار نمیدانستم. پس ترسیدم شما
نیز با من چنین کنید.» [1] . پی نوشت ها: [1] سفینة البحار، محدث قمی، ج 1، ص 382 - صدوق، عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 145. منبع: کرامات و مقامات عرفانی امام سجاد؛ سید علی حسینی قمی؛ نبوغ چاپ دوم 1381.
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 348