نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 30
انتقام نگرفت
یکی از فرزندان حضرت امام زینالعابدین علیهالسلام گفت: آن وقتی که
هشام بن اسماعیل فرماندار مدینه بود، با ما خیلی بدرفتاری میکرد. و پدرم
علی بن الحسین علیهماالسلام آزار بسیار سختی از او کشید. چون فرمان عزل او
آمد و از کار برکنار شد، ولید بن عبدالملک که خلیفه بود، دستور داد: او را
در جایی باز دارند که هرکس از مردم از او آزاری دیده برود و انتقام گیرد.
حضرت امام سجاد علیهالسلام از کنار خانه مروان عبور میکرد که متوجه شدند
او را بازداشت کردهاند. حضرت جلو رفت و بر او سلام کرد و به تمام نزدیکان
خود سپرد که هیچکس حق تعرض بر او را ندارد. حضرت با اخلاقشان ستمگران را
ادب میکردند. یا از باب این حدیث که عزیز قومی را ذلیل نکنند. [1] . گرچه به فرش است، جای حضرت سجاد عرش بود خاک پای حضرت سجاد روح الامینش ثناگر است و دعاگو هر که بگوید ثنای حضرت سجاد چاک ز شمشیر آبدار، نکوتر دل که ندارد ولای حضرت سجاد خاک نه تنها، که جلمه عالم و آدم خلقت او شد برای حضرت سجاد گر چه به زنجیر داشت پای، ولی بود عرش برین، زیر پای حضرت سجاد زنده شود در دمی هزار مسیحا از نفس جانفزای حضرت سجاد سرمه چشم ملک بود به حقیقت خاک ره مشکسای حضرت سجاد جست رضای خدای را به حقیقت هر که بجوید رضای حضرت سجاد [2] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) الارشاد، شیخ مفید 2 / 147. (2) چشمهسار ولایت، 67. منبع:
داستانهایی از اخلاق و رفتار امام سجاد زینالعابدین؛ علی میرخلفزاده؛
محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم چاپ اول تابستان 1383.
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 30