نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 215
تضرع در پیشگاه خداوند
از نمونههای توجه به خدا این است که آن حضرت همواره به درگاه خدا اظهار عجز و لابه میکرد و از جمله دعای شریف ذیل را میخواند: «الهی
احمدک - و انت للحمد اهل - علی حسن صنیعک الی، و سبوغ نعمآئک علی، و جزیل
عطآئک عندی، و علی ما فضلتنی من رحمتک، و اسبغت علی من نعمتک، فقد اصطنعت
عندی ما یعجز عنه شکری، و لولا احسانک الی و سبوغ نعمآئک علی ما بلغت احراز
حظی، و لا اصلاح نفسی، و لکنک ابتداتنی بالاحسان، و رزقتنی فی اموری کلها
الکفایة، و صرفت عنی جهد البلاء، و منعت عنی محذور القضآء... «خداوندا! تو
را حمد و سپاس میگویم، چه تو تنها سزاوار حمد و سپاسی که در آفرینش من به
نیکی خلق کردهای و نعمتهایت را بر من ارزانی داشتهای و بخشش زیادی به من
فرمودهای و به قدری به من احسان کردهای که از شکر آن عاجزم و اگر لطف و
احسان تو و انواع نعمتهای تو نبود هرگز به این مرحله از بهره نرسیده بودم و
نمیتوانستم نفس خویش را اصلاح کنم اما تو از آغاز خلقتم در حقم احسان
فرموده و در تمام کارها مرا کفایت فرمودهای و رنجها و مشقتها را از من
برطرف کردهای و قضا و قدر بد را از من دور کردهای.» الهی: فکم من بلاء
جاهد قد صرفت عنی، و کم من نعمة سابغة اقررت بها عینی، و کم من صنیعة کریمة
لک عندی، انت الذی أجبت عند الاضطرار دعوتی، و اقلت عند العثار زلتی، و
اخذت لی من الأعداء بظلامتی الهی، ما وجدتک بخیلا حین سالتک، و لا منقبضا
حین أردتک و جدتک لدعآئی سامعا، و لمطالبی معطیا، ووجدت نعماک علی سابغة فی
کل شان من شانی، و کل زمان من زمانی، فانت عندی محمود، و صنیعک لدی مبرور،
نحمدک نفسی و لسانی و عقلی حمدا یبلغ الوفآء و حقیقة الشکر حمدا یکون مبلغ
رضاک عنی، فنجنی من سخطک یا کهفی حین تعیینی المذاهب، و یا مقیلی عثرتی،
فلولا سترک عورتی لکنت من المفضوحین، و یا مؤیدی بالنصر، فلولا نصرک ایای
لکنت من الغلوبین، و یا من وضعت له الملوک نیر المذلة علی اعناقها، فهم من
سطواته خائفون و یا اهل التقوی، و یا من له الأسمآء الحسنی، اسألک ان تعفو
عنی، و تغفر لی، فلست بریئا فاعتذر، و لا بذی قوة فانتصر، و لا مفر لی
فافر، و استقیلک عثراتی، و أتنصل الیک من ذنوبی التی قد اوبقتنی، و احاطت
بی فاهلکتنی، منها فررت الیک رب تائبا، فتب علی متعوذا، فاعذنی مستجیرا.
فلا تخذلنی سآئلا، فلا تحرمنی معتصما، فلا تسلمنی داعیا، فلا تردنی خائبا،
دعوتک یا رب مسکینا مستکینا مشفقا خائفا، وجلا فقیرا، مضطرا الیک، اشکو
الیک یا الهی ضعف نفسی عن المسارعة فی ما وعدته اولیآءک و المجانبة عما
حذرته اعدآءک، و کثرة همومی، و وسوسة نفسی... «خداوندا! چه بسیار بلاهای
طاقتفرسا را که از جان من دور کردهای و چه بسیار نعمتهایی که مرحمت
فرموده و چشم و دلم را با آنها روشن نمودهای و چه بسیار عنایتها و رفتار
کریمانهای که در وجود من داشتهای. تو آن خدایی هستی که در وقت بیچارگی
هرگاه به تو پناه آوردم دعایم را اجابت کردهای و از لغزشهایم درگذشتهای و
حقم را از دشمنانم بازستاندهای، خداوندا! تو را از هر درخواستی که
کردهام، بخیل و ممسک نیافتهام بلکه هرگاه رو به تو آوردهام دعایم را
مستجاب و درخواستم را اجابت کردهای همواره نعمتهایت را بیش از آنچه
استحقاق داشتهام به من دادهای و پیش از رسیدن وقت، هر نعمتی که لازم بوده
مرحمت کردهای پس خداوندا تو در نظر من ستوده و آنچه با من کردهای شایسته
شکر و سپاس است؛ به جان، زبان و عقلم تو را سپاس میگویم چنان حمد و سپاسی
که فوق العاده و شایسته ذات مقدس تو باشد و باعث خشنودی تو گردد. پس
خداوندا! مرا از غضب خودت نجات ده آن هنگام که من از هر سو وامانده باشم و
ای آن که از لغزشهای من میگذری که اگر این پردهپوشی تو نبود من از جمله
رسواشدگان بودم. ای خداوندی که خودت مرا یاری کردی که اگر کمک تو نبود هر
آینه در برابر مشکلات مغلوب بودم، ای آن که گردن پادشاهان زیر یوغ مذلت تو
قرار دارد و همه آنان در برابر قهر و شوکت تو بیمناکند، ای خداوندی که اهل
تقوا و بخششی و ای آن که اسماء نیکوداری، خداوندا از تو تقاضای عفو دارم که
گناهانم را ببخشی زیرا من خودم را مبرا نمیدانم از این رو پوزش میطلبم و
نیرو و قدرتی ندارم، تا به آن متکی باشم و راه فراری ندارم تا از کیفر تو
فرار کنم، پس از درگاهت تقاضای عفو میکنم و برای عذر خواهی به درگاهت
آمدهام، گناهانم را اگر نبخشی مرا هلاک میکنند و از آن گناهان با حال
توبه رو به درگاه تو آوردهام، تو هم از لطف و کرمت توبه مرا بپذیر و مرا
پناه ده و خوارم بر مگردان و در حالی که به لطف تو رو آوردهام مرا محروم
مفرما و مرا همچنان وامگذار و دست رد به سینهام مزن. خداوندا در حال
درماندگی، بیچاره و هراسان، فقیر و ناتوان و مضطر تو را میخوانم و از
ناتوانیم به تو شکایت دارم که نه قدرت آن را دارم که سوی آن مقام والایی که
به دوستانت وعده فرمودهای بشتابم و نه نیرویی که از وعدههای عذابی که به
دشمنانت دادهای دور کنم و از زیادی غمها و سوسههای هوای نفسم به تو
شکایت میکنم.» الهی: لم تفضحنی بسریرتی و لم تهلکنی بجریرتی، ادعوک
فتجیبنی و ان کنت بطیئا حین تدعونی، و اسألک کل ما شئت من حوائجی، و حیث ما
کنت وضعت عندک سری فلا ادعو سواک، و لا ارجو غیرک لبیک، لبیک تسمع من شکا
الیک، و تلقی من توکل علیک، و تخلص من اعتصم بک، و تفرج عمن لا ذبک... «خداوندا!
مرا به اخلاق زشتم و گناهان پنهانم رسوا مکن، از تو درخواست میکنم مرا
اجابت فرما هر چند که من سست و کاهلم در وقتی که تو مرا به اطاعت خود
میخوانی. خداوندا! هر حاجتی که دارم از تو درخواست میکنم و هر جا که باشم
راز دلم را به تو میسپارم و جز تو کسی را نمیخوانم و غیر از درگاه رحمت
تو به هیچ کس امیدوار نیستم، خدایا! لبیک لبیک! هر که به پیشگاه تو شکایت
کند میشنوی و هر که به تو توکل کند او را کفایت میکنی و هر که از درگاهت
ایمنی بخواهد نجات میدهی و هر که به تو پناه آورد گشایش میبخشی.» الهی:
فلا تحرمنی خیر الأخرة و الأولی لقلة شکری، و اغفرلی ما تعلم من ذنوبی، و
ان تعذب فانا الظالم المفرط المضیع الآثم المقصر المضجع المغفل حظ نفسی، و
ان تغفر فأنت ارحم الراحمین.» «خدایا به خاطر سپاس اندکم مرا از
نیکیهای دنیا و آخرت محروم مکن و تمام گناهانی را که تو میدانی بیامرز،
اگر تو مرا عذاب کنی به آن جهت است که من شایسته عذابم و بر خود ستم
کردهام و به راه خطا و قصور رفته و گنهکارم ولی اگر از راه لطف مرا ببخشی
که تو بخشندهترین بخشندگانی.» [1] . امام علیهالسلام این دعای شریف
را با نهایت درماندگی و زاری و افتادگی در پیشگاه خداوند بزرگ عرضه میکند،
در حالی که از روی ایمان و معرفت و اخلاص او را میستاید و به ناتوانی خود
از ادای شکر نعمتهایی که به او ارزانی داشته و الطاف فراوانی که به او
فرموده، اعتراف میکند و پس از آن با حالت پناهندگی و تمسک به درگاهش از او
آمرزش و بخشش میطلبد. و امام علیهالسلام آن چنان خوف و ترس از عذاب خدا
را اظهار کرده است که اعماق جانها و بند بند دلها را میلرزاند.
[~hr~]پی نوشت ها: (1) صحیفه سجادیه: دعای پنجاهم. منبع: تحلیلی از زندگانی امام سجاد (جلد 1)؛ باقر شریف قرشی؛ ترجمه محمد رضا عطائی؛ کنگره جهانی حضرت رضا علیه السلام 1372.
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 215