نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 18
ارتباط و نجات حتمی
در کتاب های مختلفی روایت کرده اند: روزی از روزها حضرت سجّاد، امام
زین العابدین علیه السّلام مشغول نماز بود؛ و فرزندش محمد باقر سلام اللّه
علیه - که کودکی خردسال بود - کنار چاهی که در وسط منزلشان قرار داشت،
ایستاده بود و چون مادرش خواست او را بگیرد، ناگهان کودک به داخل چاه
افتاد. مادر فریادزنان، بر سر و سینه خود می زد و برای نجات فرزندش کمک
می طلبید، و می گفت: یاابن رسول اللّه! شتاب نما و به فریادم برس که
فرزندت در چاه افتاد، بچّه ات غرق شد و.... امام سجّاد علیه السّلام با
این که داد و فریاد همسر خود را می شنید، امّا در کمال آرامش و متانت به
نماز خود ادامه داد؛ و لحظه ای ارتباط خود را با پروردگار متعال و معبود بی
همتای خویش قطع و بلکه سست نکرد. همسر آن حضرت، چون چنین حالتی را از شوهر
خود ملاحظه کرد، با حالت افسردگی و اندوه گفت: شما اهل بیت رسول اللّه
چنین هستید! و نسبت به مسائل دنیا و متعلّفات آن بی اعتنا می باشید. پس از
آن که حضرت با کمال اعتماد و اطمینان خاطر، نماز خود را به پایان رسانید،
بلند شد و به سمت چاه حرکت کرد و چون کنار چاه آمد، لب چاه نشست و دست خود
را داخل آن برد و فرزند خود، محمد باقر علیه السّلام را گرفت و بیرون آورد.
هنگامی که مادر چشمش به فرزند خود افتاد که می خندد و لباس هایش خشک می
باشد؛ آرام شد و آن گاه امام سجّاد علیه السّلام به او فرمود: ای زن ضعیف و
سست ایمان! بیا فرزندت را بگیر. زن به جهت سلامتی بچّه اش، خوشحال ولی از
طرفی، به جهت سخن شوهرش غمگین و گریان شد. امام سجّاد علیه السّلام فرمود:
من تمام توجّه و فکرم در نماز به خداوند متعال بود؛ و خدای مهربان بچّه ات
را حفظ کرد و از خطر نجات داد. [1] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) جامع الاحادیث الشّیعة: ج 5، ص 42، ح 50، بحارالانوار: ج 81، ص 245، ح 36. منبع: چهل داستان و چهل حدیث از امام زین العابدین؛ عبداللّه صالحی.
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 18