نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 137
بردباری
اما بردباری که یکی از صفات انبیا و مرسلین و از مهمترین و برجستهترین
صفات انسانی است، و از سیطره آدمی بر نفس و تسلیم نشدن وی در برابر
انگیزههای خشم و انتقام سرچشمه میگیرد به وفور در آن امام به چشم میخورد
جا حظ میگوید: «علی بن حسین به هنگام شدت خشم با وجود قدرت، انتقام
نمیگرفت.» [1] امام زین العابدین علیهالسلام از همه کس بردبارتر بود و
بیش از هر کسی خشم خود را فرومیخورد، راویان و مورخان رویدادهای زیادی از
شکیبایی آن حضرت را نقل کردهاند که از آن جمله است: 1- امام
علیهالسلام کنیزی داشت که هر وقت میخواست برای نماز وضو بسازد، آب به دست
آن حضرت میریخت (روزی میخواست آب بریزد) ظرف آب از دستش به روی سر و
صورت آن حضرت افتاد و شکست، کنیز بلافاصله گفت: خدای عزوجل میفرماید: «و
الکاظمین الغیظ» [2] . و امام علیهالسلام در پاسخ فرمود: «من خشمم را
فروخوردم.» کنیز، از بردباری و بزرگواری امام، در طمع شد و درخواست مراحم
بیشتری نموده و عرض کرد: «و العافین عن الناس» [3] . امام علیهالسلام از
روی لطف و محبت فرمود: «خداوند از تو بگذرد.» کنیز با شنیدن جمله امام، عرض
کرد: «و الله یحب المحسنین» [4] . امام علیهالسلام با لطف و احسان بیشتری
رو به کنیزی کرد و فرمود: «برو، تو آزادی...» [5] . 2- از جمله
رویدادهای مربوط به بردباری امام علیهالسلام، داستان مردی بیشرم و
فرومایه است که با امام روبرو شد و بیدلیل شروع کرد به ناسزا و دشنام
دادن، امام علیهالسلام با نهایت لطف فرمود: «ای جوان! عقبات سختی در
پیشروی ماست، اگر من از آن عقبات بگذرم از آنچه تو گفتی باکی ندارم اما اگر
در آن جا سرگردان بمانم، حال من بدتر از آن است که تو گفتی...» [6] . امام
سجاد علیهالسلام با تمام وجود و عواطفش به خدا و گرفتاریهای عالم آخرت که
جز پرهیزگاران کسی از آنها در امان نیست، متوجه بود و چنان دلش را مشغول
میداشت که هرزهگویی آن شخص فرومایه - سخنی برخاسته از باطنی فاقد اخلاق و
ادب - کمترین تأثیری در او نگذاشت. 3- از جمله آثار حلم امام
علیهالسلام آن که روزی از مسجد بیرون آمد، مردی شروع کرد به ناسزا گفتن،
مردم خواستند انتقام بگیرند و به او صدمهای بزنند، امام علیهالسلام آنها
را منع کرد و رو به آن مرد کرد و فرمود: «آنچه را که از اعمال ما
نمیدانی و خداوند از تو پوشیده داشته بیشتر است! آیا حاجتی داری که
برآورده سازم؟» آن مرد با شنیدن سخنان امام، شرمنده شد و میخواست که زمین
او را فروببرد، امام علیهالسلام وقتی که آن حال را دید، رقت کرد، عبای
سیاهی را که بر دوش داشت به سمت او انداخت و دستور داد تا هزار درهم به او
دادند. به این ترتیب ریشه عداوت بیدلیل نسبت به مردم را از دل آن مرد
بیرون آورد و او را به راه حق و راستی باز گرداند و چنان شد که هرگاه امام
علیهالسلام را میدید، عرض میکرد: به راستی که شما از اولاد پیامبرانید.
[7] . 4- داستان دیگری از حلم امام علیهالسلام نقل کردهاند که مرد
فرومایهای به امام علیهالسلام جسارت کرد و او را دشنام داد، امام صورت
مبارکش را از او برگرداند، آن مرد با مشاهده آن عمل، رگهای گردنش پر شد و
رو به امام کرد و گفت: «با تو هستم...» امام علیهالسلام فوری در پاسخش فرمود: «من هم (با توجه به برخورد تو) از گناه تو چشم پوشیدم.» امام، او را ترک کرد و رفت و مقابله به مثل نکرد [8] ، در حالی که آن مرد سخت برآشفته و خشمگین بود. 5-
از جمله دلایل عظمت حلم آن حضرت داستان مردی است که به امام علیهالسلام
تهمت زد و هر چه توانست جسارت کرد، سپس امام رو به آن مرد کرد و فرمود:
«اگر آنچه درباره من گفتی، چنانم، از خدا میخواهم که مرا بیامرزد و اگر
نه، آنچه گفتی در من نیست، خدای تعالی از گناه تو بگذرد.» آن مرد با شنیدن
سخنان امام متحیر شد و شروع کرد به عذرخواهی و عرض کرد: «فدایت شوم، آنچه
گفتم، شما چنان نیستید، بلکه من سزاوارتر بدانهایم، مرا ببخشید.» امام
علیهالسلام پس از مشاهده این حالت با لبخندی که حکایت از رضایت و بخشش آن
حضرت داشت رو به آن مرد کرد و فرمود: «خداوند از تو درگذشت.» آن مرد در
حالی که از محضر امام علیهالسلام برمیگشت که سخت شگفت زده و قلبش آکنده
از بزرگداشت و عظمت امام بود و با خود میگفت: خدا میداند که مقام رسالت
خود را در خاندانی قرار دهد که خود میخواهد. [9] . 6- داستان دیگری از
بردباری امام علیهالسلام نقل کردهاند: مردی از دودمان زبیر در خدمت حضرت
بود، مردی به او رسید، ضمن تعدی به او، دشنام و ناسزا گفت، آن مرد زبیری
صورت از او برگرداند. وقتی که آن مرد رفت، زبیری از جا برخاست و شروع کرد
به دشنام دادن به امام علیهالسلام و جسارت میکرد در حالی که امام ساکت
بود و جوابی نمیداد، زبیری رو به امام کرد و گفت: «چه باعث شده است که
جواب مرا نمیدهی؟» امام از روی لطف و مدارا فرمود: «آنچه که باعث شد
تو جواب آن مرد را ندهی همان باعث شد که من هم جواب تو را ندهم!» [10] .
این بود برخی از حالات کم نظیری که مورخان درباره شکیبایی آن حضرت نقل
کردهاند که خود بیانگر وسعت فضایل بیمانند امام علیهالسلام و اوصافی است
که آن بزرگوار را تا برترین درجه کمال انسانی بالا برده است.
[~hr~]پی نوشت ها: (1) تهذیب الاخلاق: ص 19. (2) بخشی از آیه 134 سوره آل عمران، که از جمله صفات پرهیزگاران میفرماید: «و فروخورندگان خشم». (3) بخش دیگری از آیه 134 سوره آل عمران، یعنی:... آنانی که از بدی مردم درگذرند، خداوند دوستدار نیکوکاران است. (4) بخش دیگری از آیه 134 سوره آل عمران، یعنی:... آنانی که از بدی مردم درگذرند، خداوند دوستدار نیکوکاران است. (5) تاریخ دمشق: 36 / 155، نهایة الادب: 21 / 326. (6) بحارالانوار: 46 / 96. (7) البدایة و النهایة: 9 / 105. (8) البدایة و النهایة: 9 / 105. (9) صفة الصفوه: 2 / 54. (10) الکامل مبرد: 3 / 805. منبع: تحلیلی از زندگانی امام سجاد (جلد 1)؛ باقر شریف قرشی؛ ترجمه محمد رضا عطائی؛ کنگره جهانی حضرت رضا علیه السلام 1372.
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 137