نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 135
بخشیدن آنچه خود دوست میداشتند
برای «انفاق» و «بخشش» در اسلام فلسفههای متعددی ذکر شده است.
روشنترین آنها ایجاد «عدالت اجتماعی» و جلوگیری از انباشت ثروت در دست
عدهای خاص است که مفاسد اجتماعی انبوهی به دنبال دارد. از این گذشته
بخشیدن باعث دل کندن از یکی از تعلقات بسیار قوی در درون انسان میشود که
همان تعلق به دارائیهای مادی است. بریدن از آنچه غیر خداست در راه
خدا، سکوی پرش برای وصال محبوب است و این پرش در «انفاق» بخوبی تجلی میابد.
از این رو در قرآن مجید خداوند به پیامبرش میفرماید: «خذ من اموالهم صدقة
تطهرهم و تزکیهم بها» [1] یعنی: «از اموال آنها صدقه بگیر که بدین وسیله
باعث تطهیر آنها از آلودگی تعلق به دنیا و تزکیه و پاک شدنشان میباشی.»
حال این کارکرد مؤثر انفاق در ترقی معنوی هنگامی در حد اعلای خود تحقق
میابد که انسان از اشیایی که آنها را بشدت دوست دارد، دل برکند و آنها را
در راه خداوند «انفاق» نماید. از این رو در قرآن مجید آمده است: «لن تنالوا
البر حتی تنفقوا مما تحبون» [2] یعنی: «هرگز به بر و نیکی مطلق نمیرسید
مگر اینکه از آنچه آن را دوست دارید انفاق نمائید.» حضرت سجاد
-علیهالسلام- علاوه بر انفاقهای گسترده خود که آن را به صورت سری و علنی
انجام میدادند و در خلال آن نیازمندیهای مستمندان و فقرا و ایتام و از کار
افتادهها را برآورده میساختند، چیزی که به آن «علاقه» داشتند را نیز در
راه خدا میبخشیدند تا ترجمان حقیقی قرآن را در آیات ذکر شده آن باشند. به
نمونههایی از این فضیلت والای حضرت توجه فرمائید: 1- «ابیعبدالله
دامغانی» روایت کرده است که حضرت علی بن الحسین -علیهالسلام- مرتب از
«شکر» و «بادام» صدقه میدادند، وقتی از محضرشان در این باره سؤال شد، این
آیه را تلاوت کردند که: «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون» آری حضرت
شکر و بادام را دوست میداشتند.» [3] . 2- امام صادق -علیهالسلام-
فرمودند: «حضرت علی بن الحسین -علیهالسلام- از «انگور» خوششان میآمد.
روزی انگور خوبی به «مدینه» آوردند و یکی از کنیزان حضرت مقداری از آن تهیه
کرد و موقع افطار، آن را خدمت حضرت آورد. قبل از اینکه حضرت دستشان را به
سمت آن دراز کنند، نیازمندی درب خانه حضرت آمد، حضرت فرمودند: «همه این
انگور را برای او ببر.» آن کنیز گفت: «ای مولای من! بعضی از آن او را کفایت
میکند.» فرمودند: «نه سوگند به خدا»، و همه آن را برای او فرستادند. فردا
باز آن خانم مقداری انگور خرید و برای حضرت آورد ولی مجددا نیازمندی آمد و
حضرت همان گونه با او برخورد کردند. روز بعد آن کنیز مقداری انگور برای
حضرت خرید و در شب سوم برای حضرت آورد، ولی دیگر نیازمندی نیامد، از این رو
حضرت از آن خوردند و فرمودند: «چیزی از آن از ما فوت نگردید و الحمد لله.»
[4] . دو نمونه از انفاقهای برجسته حضرت سجاد گرچه زندگی حضرت
سجاد -علیهالسلام- سرشار از عمل صالح «انفاق» بوده، این عمل قربی به کرات و
مرات و به عنوان یک سیره مستمر از حضرت سر میزده است. و لکن در این قسمت
به دو نمونه برجسته از انفاقهای حضرت اشاره میشود: 1- امام صادق
-علیهالسلام- فرمودند: «عادت حضرت علی بن الحسین -علیهالسلام- این بود که
در روزی که آن روز را «روزه» میگرفتند، امر میکردند تا گوسفندی را ذبح
کنند. بعد اعضاء آن را قطعه قطعه نموده و آن را بپزند. نزدیک غروب که میشد
حضرت به روی دیگها نگاه میکردند و به آن نزدیک میشدند تا اینکه در حالی
که روزهدار بودند، بوی آبگوشت را استشمام میکردند و بعد میفرمودند
ظرفهای چوبی بزرگ را بیاورید و برای «آل فلان» و «آل فلان» غذا بکشید. برای
فلان خانواده غذا بکشید، تا اینکه به آخر دیگها میرسیدند و همه تمام
میشد. سپس برای خود حضرت مقداری «نان» و «خرما» میآوردند و همان شام حضرت
بود.» [5] . 2- روزی حضرت زین العابدین -علیهالسلام- از منزل خارج
شدند در حالی که بالا پوشی از «خز» (منسوج از پشم و ابریشم) بر تن داشتند.
در راه نیازمندی خدمت حضرت آمد و خود را به آن بالا پوش در آویخت، در این
حال حضرت آن را رها کرده و به راه خود ادامه دادند.» [6] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) بخشی از آیه 103، از سوره 9: التوبه. (2) بخشی از آیه 92، از سوره 3: آل عمران. (3) بحارالانوار، ج 46، ص 89 (به نقل از مناقب). (4) بحارالانوار، ج 46، ص 90 (به نقل از مناقب). (5) بحارالانوار، ج 46، ص 71 و 72، ح 53 و 54 (به نقل از محاسن و مناقب). (6) بحارالانوار، ج 46، ص 62 (به نقل از خصال) و ص 95 (به نقل از مناقب). منبع: اسوه کامل؛ محمد محسن دعایی؛ اطلاعات چاپ اول 1380. منبع: اسوه کامل؛ محمد محسن دعایی؛ اطلاعات چاپ اول 1380.
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 135