نام کتاب : دانشنامه امام کاظم علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 447
نجات صالح طبری از زندان
صالح بن واقد طبری میگوید: بر امام کاظم علیهالسلام وارد شدم، به من فرمود: «ای
صالح! این طاغوت یعنی هارونالرشید، تو را فرا میخواند و زندانی میکند. و
در مورد من از تو میپرسد. بگو: او را نمیشناسم. و هنگامی که به زندان
رفتی، به کسی که قصد بیرون آوردن تو را دارد بگو: به اذن خدا مرا نجات
بده.» پس روزی هارونالرشید مرا از طبرستان خواند و گفت: «موسی بن جعفر چه
میکرد؟ شنیدهام که نزد تو بوده است؟»گفتم: «من چه میدانم موسی بن جعفر
کیست و کجاست؟ تو ای امیرالمؤمنین! بهتر از من او را میشناسی و جایش را
میدانی.» هارون دستور داد که مرا به زندان ببرند. وقتی در زندان بودم یکی
از شبها همه خواب بودند و من بیدار و نشسته بودم، ناگهان صدایی شنیدم که
مرا صدا میکند، پس لبیک گفتم. گفت: «به اینجا افتادهای؟» گفتم: «آری،
مولای من!» فرمود: «برخیز و پشت سر من بیا.» من هم برخاستم و خارج
شدیم. وقتی به راهی رسیدیم فرمود: «ای صالح! سلطنت و قدرت واقعی نزد ما است
و آن را خدا به ما عنایت کرده است. گفتم: «مولای من! از شر این طاغوت به
کجا پناه ببرم؟!» فرمود: «به شهر خودت برگرد، دیگر هرگز دست او به تو
نمیرسد. پس من به طبرستان برگشتم و به خدا قسم کسی از من نپرسید که کجا
بودی و نفهمید که زندان بودم یا جای دیگری. [1] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) بحارالانوار ج 48. منبع: حدیث اهلبیت: عجایب و معجزات شگفت انگیزی از امام کاظم؛ واحد تحقیقاتی گل نرگس، شاکر چاپ اول 1386.
نام کتاب : دانشنامه امام کاظم علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 447