نام کتاب : دانشنامه امام کاظم علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 439
نابودی یا کمک و کار با ظلمه
صفوان جمال - که یکی از اصحاب و دوستان امام موسی کاظم علیهالسلام است - حکایت کند: روزی
در محضر مبارک آن حضرت بودم، که یکی از مؤمنین به نام زیاد بن مروان عبدی -
که در دستگاه حکومت بنی العباس همکاری داشت - به مجلس آن حضرت وارد شد. امام کاظم علیهالسلام به او خطاب کرد و فرمود: آیا با آنها همکاری و هماهنگی در کارها دارید؟ زیاد گفت: آری، ای مولا و سرورم! امام علیهالسلام فرمود: چرا چنین میکنی؟! گفت:
ای سرورم! من مردی آبرودار و آبرومندم، و نیز عائله مند میباشم؛ و مال و
ثروتی هم ندارم که تأمین معاش و زندگی کنم. حضرت فرمود: ای زیاد! به خدای
یکتا سوگند، چنانچه از آسمان به زمین بیفتم و قطعه قطعه گردم و گوشتهای
بدنم را پرندگان جدا کنند، این برایم بهتر است تا آن که با این ظالمان
همکاری و معاشرت داشته باشم. صفوان گوید: پرسیدم: یا ابن رسول الله! پس در
چه صورتی میتوان با آنها همکاری نمود؟ امام علیهالسلام فرمود: در صورتی
میتوان کنار آنها بود و با آنها همکاری نمود که برای نجات مؤمنی یا آزادی
اسیری باشد، که در چنگال آنها گرفتار باشد. و در غیر این صورت، خداوند
متعال به کمک دهندگان ظالمان وعده عذاب دردناک داده است. بعد از آن، امام
علیهالسلام افزود: پس مواظب باش، که خداوند متعال شاهد و ناظر همه حالات و
همه کارها است؛ و آنچه را که اراده نماید، انجام میدهد [1] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1)
مستدرک الوسائل: ج 13، ص 136، ح 15. و مشابه همین داستان را مرحوم علامه
مجلسی (رحمه الله) در کتاب شریف بحار الأنوار: ج 48، ص 136، ح 10، در رابطه
با علی بن یقطین آورده است. منبع: چهل داستان و چهل حدیث از امام موسی کاظم؛ عبدالله صالحی؛ مهدی یار.
نام کتاب : دانشنامه امام کاظم علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 439