نام کتاب : دانشنامه امام کاظم علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 133
تکلم به زبان حیوانات
علی بن حمزه به روایت علامه مجلسی گوید: یک روز مردی از موالی و یاران امام کاظم علیهالسلام خدمت ایشان شرفیاب شد و عرض کرد: « فدایت شوم! میل دارم فردا صبحانه را در منزل من تناول فرمایی. » حضرت
قبول فرمود. صبحگاه حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام با او به راه افتادند.
چون به منزل رسیدند امام علیهالسلام بر روی تختی که در آنجا بود جلوس
فرمود. در کنار تخت دو کبوتر نر و ماده بودند که معلوم بود از آمدن و
مشاهدهی چهرهی نورانی امام علیهالسلام مسرور و خوشحالند و همهمهکنان در
اطراف آن حضرت میگردیدند و گویا سخنانی میگفتند. صاحبخانه گفت: « فدایت
شوم! این کبوتران چه میگویند؟! » امام علیهالسلام فرمود: « کبوتر نر به
همسر خویش میگوید: ای آرام جان و ای عروس منزل من! سوگند به خدایی که ما
را آفریده، در تمامی زمین کسی عزیزتر از این مسندنشین نیست. به خدا سوگند
هیچ کس را بیش از تو دوست ندارم مگر این فرد که در مقابل ما و بر تخت نشسته
است. » [1] . امام علیهالسلام از گفتار آنها مشعوف و مسرور بود و لبخند میزد. صاحبخانه عرض کرد: « فدایت گردم، ائمه هدی زبان طیور را میدانند؟ » -
آری « علمنا منطق الطیر و اوتینا من کل شیء؛ » [2] . « خداوند زبان طیور
را به ما آموخته و ما زبان حیوانات را میشناسیم و خداوند همه چیز به ما
عنایت فرموده و ما بر همه چیز واقفیم ».
[~hr~]پی نوشت ها: (1) یا سکنی و یا عرسی! و الله ما علی وجه الارض احد احب الی منک ما خلا هذا القاعد علی السریر. (2) سورهی نمل، آیه 16. منبع: کرامات و مقامات عرفانی امام موسی بن جعفر؛ سید علی حسینی قمی؛ 1382؛ نشر نبوغ
نام کتاب : دانشنامه امام کاظم علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 133