responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 622

معنی مرگ

شیخ صدوق روایت کرده است:
از امام هادی علیه السلام نقل شده که فرمود: به پدرم امام جواد علیه السلام گفته شد: چرا مسلمانها، مرگ را خوش ندارند و از آن، بدشان می آید؟ حضرت فرمود: چون آن را نمی شناسند، از آن خوششان نمی آید و چنانچه می دانستند مرگ چیست و از دوستان خدای متعال بودند، البته مرگ را دوست می داشتند و آگاه می شدند که آخرت، از دنیا برایشان بهتر است، سپس فرمود: ای ابو عبدالله چرا کودک و دیوانه، از داروی شفابخش که بدن را پاکیزه می کند و درد و رنج را بر طرف می سازد، سرباز می زنند؟ سؤال کننده، در جواب حضرت گفت: بخاطر اینکه از فایده دارو، بی خبراند. حضرت فرمود: سوگند به کسی که حضرت محمد را به راستی به پیامبری برانگیخت! هر کس حقیقتا آماده مرگ باشد، هر آینه مرگ از داروی شفابخش، برایش سودمند تر است، آگاه باش که اگر اینان، سرانجام پر ناز و نعمت مرگ را می شناختند، البته مشتاقش می شدند و دوستش می داشتند، خیلی بیش از آن که عاقل دوراندیش و کاردان، داروی شفابخش را برای بهبودی از درد و مرض می خواهد و دوست می دارد.[1] .
راوندی آورده است:
از امام جواد علیه السلام روایت شده که فرمود: مردی ازاران پدرم امام رضا علیه السلام، بیمار گردید و حضرت از وی عیادت کرد و از او پرسید: حالت چطور است؟ بیمار عرض کرد: بعد از شما (در دوری شما) مرگ را به چشم خود می بینم (در کنار شما راحتم)! بیمار می خواست با گفتن این جمله، شدت درد و مرضش را برساند. حضرت از او پرسید: مرگ را چگونه دیدی؟ بیمار گفت: بسیار سخت و دردناک؛ حضرت فرمود: آنچه دیده ای، نقطه شروع مرگ و گوشه ای از حالات آن است، البته مردم در مواجهه با مرگ دو دسته اند:ک دسته، بوسیله مرگ از سختیها و غمهای دنیا راحت و آسوده می شوند و دسته ای دیگر، با مرگ آنها مردم راحت و آسوده می شوند، بنابراین، ایمان خود به خدای متعال و باور خویش به ولایت را تجدید کن تا به راحتی با مرگ مواجه شوی. مرد بیمار چنین کرد، سپس گفت: ای فرزند رسول خدا! اینان فرشتگان پروردگاراند، حامل سلام و درود و هدایایی برای من می باشند، به شما سلام می دهند و در برابر شما ایستاده اند، اجازه بفرمائید تا بنشینند. امام رضا علیه السلام فرمود: ای فرشتگان پروردگارم! بنشینید، سپس خطاب به بیمار فرمود: از ایشان بپرس که آیا مأمور بودند، در برابر من بایستند؟ مرد بیمار عرض کرد: از آنان پرسیدم و چنین پندارند که اگر تمام فرشتگانی که خدای متعال آفریده، خدمت شما برسند، باید به احترام شما بایستند و نخواهند نشست تا رخصتشان فرمایی، خدای متعال چنین دستوری به آنها داده است، آنگاه مرد بیمار، دیدگان خود را بست و گفت: درود و سلام بر تو باد ای فرزند رسول خدا! اکنون سیمای تو و سیمای جد بزرگوارت حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و سیمای امامان بعد از او، برایم مجسم شده است و جان داد. [2] .

[~hr~]پی نوشت ها:
(1) معانی الاخبار:290.
(2) دعوات: 248 ح 698.
منبع: فرهنگ جامع سخنان امام جواد؛ گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم؛ ترجمه مسلم صاحبی؛ شرکت جاپ و نشر بین الملل چاپ اول زمستان 1387.

نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 622
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست