نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 375
رفتن حضرت از مدینه به خراسان جهت تدفین پدر
حضرت امام جواد علیهالسلام در ضمن پاسخ نامهای به یکی نوشته بود که:
اما درخواست محمد بن حمزه که به او دعایی بیاموزم که امید رهایی در آن
باشد. به او بگو که به این دعا ادامه دهد: «ای خدایی که از شر هر کس و شر
هر چیزی کفایت کنی و هیچ کس و هیچ چیز از شر او کفایت نکند. خدایا مرا از
شر این بند و زندان برهان» اگر به این دعا ادامه دهد امیدوارم که از هم و
غمی که دارد رهایی یابد. ان شاءالله. گیرندهی نامه نیایش را به محمد بن
حمزه آموخت و دیری نگذشت که از زندان رها گشت. معمر بن خلاد روایت
میکند که روزی حجة ربانی ابوجعفر ثانی، امام محمد تقی علیهالسلام در
مدینه به من فرمود: ای معمر! بر چهار پای خود سوار شو تا با تو به جانب
صحرا برویم. من حسبالامر آن حضرت سوار شده با هم میرفتیم تا به یک وادی
رسیدیم که در آن بیشه بود. آن حضرت فرمود: ای معمر! زمانی در همین موضع باش
تا من حاضر شوم. پس به در آن بیشه رفت و از نظر من غایب گردید. بعد از
اندک زمانی پیدا شد. گفتم: یابن رسول الله صلی الله علیه و آله روح من فدای
تو باد، کجا رفته بودی که چنین از گرد راه غبارآلودهای؟ فرمود: پدرم در
خراسان وفات یافته بود، به تجهیز و تکفین وی رفته بودم و اکنون از دفن او
میآیم.
[~hr~]منبع: معجزات امام جواد؛ الله اکبرپور؛ نشر الف چاپ دوم 1384.
نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 375