نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 373
رسوایی حدیث سازان
پس از آن که مأمون، دخترش ام الفضل را به امام جواد علیهالسلام تزویج
کرد، در مجلسی که مأمون و امام علیهالسلام و یحیی بن أکثم و گروه بسیاری
از علما در آن حضور داشتند، یحیی به امام علیهالسلام رو کرد و پرسید:
«روایت شده است که جبرئیل به حضور پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم
رسید و گفت: «یا محمد! خداوند به شما سلام میرساند و میفرماید: «من از
ابوبکر راضی هستم، از او بپرس که آیا او هم از من راضی است»؟ «نظر شما
دربارهی این حدیث چیست؟» امام علیهالسلام فرمودند: «من منکر فضیلت
ابوبکر نیستم، ولی کسی که این خبر را نقل میکند باید خبر دیگری را نیز که
پیامبر اسلام در حجة الوداع بیان کرد، از نظر دور ندارد. پیامبر صلی الله
علیه و آله و سلم فرمود: «کسانی که بر من دروغ میبندند، بسیار شدهاند و
بعد از من بسیار خواهند بود، هر کس به عمد بر من دروغ ببندد، جایگاهش در
آتش خواهد بود. پس چون حدیثی از من برای شما نقل شد، آن را به کتاب خدا و
سنت من عرضه کنید، آنچه را که با کتاب خدا و سنت من موافق بود، بگیرید و
آنچه را که مخالف کتاب خدا و سنت من بود، رها کنید».» امام جواد
علیهالسلام پس از بیان این مقدمه افزود: «این روایت (دربارهی ابوبکر) با
کتاب خدا سازگار نیست، زیرا خداوند فرموده است: «ما انسان را آفریدهایم و
میدانیم در دلش چه چیز میگذرد و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم.» [1]
آیا خشنودی و ناخشنودی ابوبکر بر خدا پوشیده بوده است تا آن را از پیامبر
بپرسد؟ آیا عقلا این روایت قابل قبول است؟» یحیی گفت: «روایت شده است که: «ابوبکر و عمر در زمین، مانند جبرئیل و میکائیل در آسمان هستند».» حضرت
فرمود: «دربارهی این حدیث نیز باید دقت شود؛ چرا که جبرئیل و میکائیل دو
فرشته ی مقرب درگاه خداوند هستند و هرگز گناهی از آن دو سر نزده است و
لحظهای از دایرهی اطاعت خدا خارج نشدهاند، ولی ابوبکر و عمر مشرک
بودهاند، و هر چند پس از ظهور اسلام مسلمان شدهاند، اما اکثر دوران
عمرشان را در شرک و بتپرستی سپری کردهاند، بنابراین محال است که خدا آن
دو را به جبرئیل و میکائیل تشبیه کند چرا که شباهتی در این میان نیست.» یحیی گفت: «همچنین روایت شده است که: «ابوبکر و عمر دو سرور پیران اهل بهشتند.» دربارهی این حدیث چه میگویید؟» حضرت
فرمود: «این روایت نیز محال است که درست باشد، زیرا بهشتیان همگی جوانند و
پیری در میان آنان یافت نمی شود (تا ابوبکر و عمر سرور آنان باشند!) این
روایت را بنی امیه در مقابل حدیثی که از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و
سلم درباره ی حسن و حسین علیهم السلام نقل شده است که: «حسن و حسین دو
سرور جوانان اهل بهشتند.» جعل کرده اند. یحیی گفت: روایت شده است که عمر بن خطاب چراغ تابان اهل بهشت است. حضرت
فرمود: این نیز محال است. زیرا در بهشت فرشتگان مقرب خدا، آدم، محمد، و
همه ی انبیا و فرستادگان خدا حضور دارند، چطور بهشت با نور اینها روشن نمی
شود ولی با نور عمر روشن می گردد؟! یحیی اظهار داشت: «روایت شده است که
«سکینه» (که یکی از فرشتگان است.) به زبان عمر سخن می گوید (عمر هر چه
گوید، از جانب ملک و فرشته می گوید).» حضرت فرمود: «من منکر فضیلت عمر
نیستم. ولی ابوبکر با آنکه از عمر افضل است، بالای منبر می گفت: من شیطانی
دارم که مرا منحرف می کند. هر گاه دیدید از راه راست منحرف شدم مرا به راه
درست باز آورید.» یحیی گفت: روایت شده است که پیامبر فرمود: «اگر من به پیامبری مبعوث نمی شدم، حتما عمر مبعوث می شد». امام
فرمود: «کتاب خدا قرآن از این حدیث راست تر است، خدا در کتابش فرموده است:
به خاطر بیاور هنگامی را که از پیامبران پیمان گرفتیم، و از تو و از
نوح... [2] از این آیه صریحا بر می آید که خداوند از پیامبران پیمان گرفته
است، در این صورت چگونه ممکن است پیمان خود را تبدیل کند؟ هیچ یک از
پیامبران به قدر چشم بر هم زدنی به خدا شرک نورزیده اند، چگونه خدا کسی را
به پیامبری مبعوث می کند که بیشتر عمر خود را با شرک به خدا سپری کرده
است؟! و نیز پیامبر فرمود: در حالی که آدم بین روح و جسد بود (هنوز آفریده
نشده بود) من پیامبر شدم.» باز یحیی گفت: روایت شده است که پیامبر
فرمود: «هیچ گاه وحی از من قطع نشد، مگر آنکه گمان بردم که به خواندان خطاب
(پدر عمر) نازل شده است. یعنی نبوت از من به آنها منتقل شده است.» حضرت
فرمود: «این نیز محال است، زیرا امکان ندارد که پیامبر در نبوت خود شک
کند، خداوند می فرماید: خداوند از فرشتگان و همچنین از انسانها رسولانی بر
می گزیند. [3] (بنابراین با گزینش الهی، دیگر جای شکی برای هیچ یک از
پیامبران در مورد پیامبری خویش وجود ندارد).» یحیی گفت: روایت شده است که پیامبر فرمود: «اگر عذاب نازل می شد کسی جز عمر از آن نجات نمی یافت.» حضرت
فرمود: «این نیز محال است زیرا خداوند به پیامبر اسلام فرموده است: «تا
زمانی که تو در میان مردم هستی، خداوند آنان را عذاب نمیکند و نیز مادام
که استغفار میکنند، خدا عذابشان نمیکند». [4] . بدین ترتیب تا زمانی که پیامبر در میان مردم است و تا زمانی که مسلمانان استغفار میکنند، خداوند آنان را عذاب نمیکند.» [5] . پس حدیثی را که خواندی، دروغی بیش نیست.
[~hr~]پی نوشت ها: (1) «و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب الیه من حبل الورید.» (سورهی ق: آیهی 16). (2) و اذ أخذنا من النبیین میثاقهم و منک و من نوح... (سوره احزاب: آیه 7). (3) الله یصطفی من الملائکة رسلا و من الناس. (سوره حج: آیه 75). (4) «و ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم و ما کان الله معذبهم و هم یستغفرون.» (سورهی انفال، آیه 33). (5) سیرهی پیشوایان، ص 551، به نقل از احتجاج، طبرسی، ج 2، صص 248 - 247 بحارالانوار، مجلسی، ج 50، صص 83 - 80. منبع: کرامات و مقامات عرفانی امام محمد جواد؛ سید علی حسینی قمی ؛ نبوغ چاپ اول 1381.
نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 373