responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 250

خمس کسب و کار و غنیمت

شیخ طوسی گفته است:
از علی بن مهزیار، روایت شده که گفت: امام جواد علیه السلام نامه ای به سوی او نوشت و من در راه مکه، نامه حضرت را به او خواندم که نوشته بود: آنچه در این سال که سال دویست و بیست هجری است، (شیعیان را بر آن) ملزم کرده ام - هر آینه معنایی از معانی است که خوش ندارم تمام آن را از بیم اینکه شایع گردد، تفسیر نمایم و به خواست خدا قسمتی از آن را به زودی برایت تفسیر خواهم کرد - همانا که همه پیروانم - که از خدای متعال خیر و صلاح آنان را مسألت دارم -ا برخی از آنان در واجبات خویش کوتاهی می کنند، لذا لازم دیدم ایشان را با دستوری که در باب خمس صادر کردم، پاک و پاکیزه نمایم، خدای متعال فرمود: (خذ من أموالهم صدقه تطهرهم و تزکیهم بها وصل علیهم ان صلاتک سکن لهم و الله سمیع علیم (103) ألمعلموا أن الله هوقبل التوبه عن عباده وأخذ الصدقات و أن الله هو التواب الرحیم - و قل اعملوا فسیری الله عملکم و رسوله و المؤمنون و ستردون الی عالم الغیب و الشهاده فینبئکم بما کنتم تعملون) [«از اموال آنها صدقه ای (به عنوان زکات) بگیر تا به وسیله آن، پاکشان سازی و پرورششان دهی و (به هنگام زکات)، به آنها دعا کن که دعای تو، مایه آرامش آنهاست و خداوند شنوا و داناست، آیا نمی دانستید که فقط خداوند، توبه را از بندگانش می پذیرد و صدقات را می گیرد و خداوند، توبه پذیر و مهربان است، بگو، «عمل کنید! خدای متعال و پیامبرش و مؤمنان، اعمال شما را می بینند! و به زودی به سوی دانای نهان و آشکار، بازگردانده می شوید و شما را، به آنچه عمل می کردید، واقف می سازد.»[1] ] خمس را در هر سال بر آنها ملزم نمی کردم و تنها زکات را که خدای متعال بر ایشان واجب ساخته، بود ملزم می کردم و خمس را امسال، آنهم در طلا و نقره ای کهک سال بر آنها گذشته باشد، واجب نمودم، در عین حال که «کالا»، «ظروف»، «حیوان»، «خدمتکاران» سود و منفعت کسب و کار و املاک - جز املاکی که بعدا برایت توضیح خواهم داد - را، استثناء کرده ام و خمس آنها را واجب نساخته ام تا کار بر پیروانم دشوار نگردد و هدیه و احسانی از طرف من به آنها باشد، تا تجاوز دولت و حکومت، به اموال و دارایی ایشان و قصد (سوء) او در خودشان (جسم و جانشان)، تا حدی، جبران شود.
البته خمس غنیمتهایی که به دست می آورند و منافع و فوائد (اتفاقی) که نصیبش می شود همه ساله واجب است، خدای متعال فرمود: (و اعلموا أنما غنمتم من شیء فأن لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل ان کنتم آمنتم بالله و ما أنزلنا علی عبدناوم الفرقانوم التقی الجمعان و الله علی کل شیء قدیر) «بدانید هر گونه غنیمتی به دست آورید، خمس آن برای خدا و برای پیامبر و برای نزدیکان وتیمان و مسکینان و واماندگان در راه (از آنها) است، (حکم خدا این است)، اگر به خدای متعال و آنچه در روز جدایی حق از باطل، روز درگیری دو گروها با ایمان و بی ایمان (روز جنگ بدر)، بر بنده خود نازل کردیم، ایمان آورده اید و خداوند بر هر چیزی تواناست.» [2] .
و غنیمت و فوائد (اتفاقی)، خدایت رحمت کند! غنیمتی است که کسی به دست می آورد و فوائد (اتفاقی) است که برایش حاصل می شود و پاداشی است که از مثل خودش می گیرد و ارزش بسیار بالایی دارد و نیز ارثی است که به حساب نمی آورد و از ناحیه غیر پدر و پسر به او می رسد،ا دارایی دشمن شکست خورده،ا دارایی و مالی است که به دست می آورد و صاحبش معلوم نیستا از نوع مال و منال پیروان افراد فاسق، همچون فرقه خرمیه [3] است که به بعضی از شیعیان من می رسد تو خود به خوبی می دانی که مال و دارایی فراوانی به جمعی از شیعیان من رسیده است، بنابراین، هر کس دارای قسمتی از آنهاست، به نماینده من تحویل دهد و چنانکه به نماینده من دسترسی ندارد، در صدد تحویل آن در آینده باشد که نیت مؤمن، از عمل او بهتر است.
اما آنچه به در آمد (اعم از اجاره بهای خانه،ا اجاره غلاما حاصل و در آمد زمین و باغ و..) و املاک تعلق می گیرد، نیمی ازک ششم (یاک دوازدهم) در هر سال است، البته در جایی که مخارج سال او را تأمین نماید، در غیر این صورت، چیزی بر آنها تعلق نخواهد گرفت، نه بهک دوازدهم و نه حتی به کمتر از آن. [4] .

[~hr~]پی نوشت ها:
(1) توبه 9 103 - 105.
(2) انفال: 8 41.
(3)
بابک خرمدین و پیروان او، مزدکی و فاسق بودند و به قبل از اسلام مربوط می شوند و مزدکیان فاسق بعد از اسلام نیز، همچون آنانند و همگی در حلال شمردن محرمات،کسانند و قائل به اشتراک در مال و زن می باشند.
[4] تهذیب الاحکام 4: 141 ح 398.
شیخ طوسی در کتاب تهذیب گفته است اگر حکم اموال و دارائی ها و غنیمتها و باغ و زمینها، چنان است که شما گفتید از وجوب خمس آنها و ضرورت تصرفشان، توسط امام، زناشوئی شما و کسب و کارتان و حتی خورد و خوراکتان، به هیچ وجهی از وجوه، جایز و روا نیست، به او خواهیم گفت: اگر چه حق همان است که گفته شد، اما راه چاره هم برای ما مقرر شده است، چنانکه تصرف هم در مواردی را که خمس به آنها تعلق می گیرد و از مختصات امامان شیعه به شمار می رود، برای ما روا شمرده اند و اجازه دخل و تصرف در آنها را به ما داده اند.
منبع: فرهنگ جامع سخنان امام جواد؛ گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم؛ ترجمه مسلم صاحبی؛ شرکت جاپ و نشر بین الملل چاپ اول زمستان 1387.

نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 250
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست