responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 246

حد نزدیکی با حیوانات و دزدیدن کفن مرده

ابن شهر آشوب نقل کرده است:
نویسنده جلاء و شفاء در خبری آورده است که: وقتی امام رضا علیه السلام به شهادت رسید، محمد بن جمهور قمی و حسن بن راشد و علی بن مدرک و علی بن مهزیار و عده زیادی از شهر های مختلف، به مدینه آمدند و از جانشینی آن حضرت، سراغ گرفتند؛ به آنها گفته شد: جانشین حضرت در «صریا» [1] است؛ لذا ما به صریا رفتیم و داخل خانه بزرگی شدیم و حاضران را، سر در گریبان دیدیم؛ ما هم در کنار آنها نشستیم که ناگهان عبدالله، پسر امام موسی بن جعفر علیه السلام در حالی که سنی از او گذشته بود، داخل گشت؛ مردم گفتند: این امام ماست. اما دانشمندان و فقیهان، اظهار داشتند که از امام جعفر صادق و امام باقر علیهما السلام برای ما روایت شده که امامت، بعد از امام حسن و امام حسین علیهما السلام میان دو برادر پدید نمی آید؛ بنابر این، این آقا امام ما نیست؛ اما عبدالله آمد و آمد تا اینکه در بالای مجلس نشست؛ مردی خطاب به او گفت: خدایت گرامی دارد! چه می فرمایی راجع به مردی که: با الاغی نزدیکی کند؟
عبدالله گفت: دستش قطع می شود و حد، بر او جاری می گردد و به مدتکسال، تبعید می شود؛ سپس مرد دیگری بر خاست و خطاب به او گفت: خدایت شایستگی دهد! چه می فرمائید راجع به مردی که همسر خود را به شمارش ستارگان آسمان، طلاق گوید؟ عبدالله جواب داد: زن از آن مرد جدا می شود به سینه و مرکز برج جوزاء (که سه ستاره دارد) و به نسر طایر (که آن هم ستاره ای است که در واقع سه ستاره است کهک ستاره دیده می شود) و به نسر واقع (که آن هم در واقع سه ستاره استعنی این زن سه طلاقه شده و حق رجوع ندارد و طلاق هم بیش از سه واقع نمی شود). پس از بی باکی او در اشتباه و لغزش، متحیر و شگفت زده شدیم که در این هنگام، امام جواد علیه السلام که هشت سال داشت، به میان ما آمد؛ به احترام او از جا بلند شدیم و حضرت به حاضرین سلام داد و عبدالله، پسر امام کاظم علیه السلام از جای خود بر خاست و در مقابل امام جواد علیه السلام که بر صدر مجلس، جلوس کرده بود، نشست؛ سپس امام جواد علیه السلام فرمود: پرسشهای خود را مطرح کنید، خدایتان رحمت کند. مرد نخست از جای بر خاست و خطاب به حضرت عرض کرد: خدای متعال به شما احسان و نیکی کند! چه می فرمائید راجع به مردی که با الاغی نزدیکی کند؟
حضرت در جواب فرمود: به کمتر از حد زنا، تازیانه می خورد و قیمت الاغ را می پردازد و سواری و زاد و ولد الاغ، حرام است و در بیابان رها می شود تا مرگش فرا رسد،ا درنده و گرگی او را بخورد. سپس و بعد از سخنی فرمود: ای سؤال کننده! آن مرد (فرضی که در سؤال قبل فرض کردی، اگر) قبر زنی را بشکافد و کفنش را سرقت کند و به او تجاوز کند، در این صورت واجب است، دستش را به واسطه سرقت، قطع کنند و به خاطر زنا، حد بر او جاری نمایند و اگر ازدواج نکرده و مجرد است، تبعیدش کنند و هر گاه متأهل باشد، کشتن و سنگ سار کردنش واجب و اجتناب ناپذیر است. مرد دوم عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! چه می فرمائید، راجع به مردی که همسرش را به شماره ستارگان آسمان، طلاق گفته است؟
حضرت فرمود: قرآن می خوانی؟ آن مرد جواب داد: آری؛ حضرت فرمود: سوره طلاق را تا آیه کریمه: (و أقیموا الشهاده لله) [2] «و شهادت را، برای خدا بر پا دارید.» بخوان؛ ای سؤال کننده! طلاق جز با پنج شرط، واقع نمی شود: گواهی دادن دو شاهد عادل؛ پاک بودن زن از حیض؛ هم خوابگی نکردن در آن پاکی و عزم و اراده قطعی؛ آنگاه بعد از سخنی فرمود: ای سؤال کننده! آیا در آیات قرآن کریم، شماره ستارگان آسمان، وجود دارد؟
عرض کرد: نه؛ تا آخر حدیث. [3] .

[~hr~]پی نوشت ها:
(1) صریا، روستائی در سه مایلی شهر مدینه که حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام، آن را ساخته بود.
(2) طلاق: 65 2.
(3) المناقب 4: 382.
منبع: فرهنگ جامع سخنان امام جواد؛ گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم؛ ترجمه مسلم صاحبی؛ شرکت جاپ و نشر بین الملل چاپ اول زمستان 1387.

نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 246
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست