نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 187
توسل به ائمه اطهار و آزادی از زندان
حضرت امام جواد علیهالسلام فرمود: دینشناسی، قیمت هر متاع گران قدر و نردبان ترقی برای وصول به هر مقام بلندی است. ابوالصلت
هروی روایت میکند که بعد از آن که حضرت امام رضا علیهالسلام به رحمت
الهی واصل گردید، مأمون مرا طلبید و گفت: آن کلامی که حضرت امام رضا
علیهالسلام به تو تعلیم داده بود به من تعلیم بده. هر چه فکر کردم به
خاطرم نیامد، قسم خوردم که فراموش کردهام، حرف مرا باور نکرد و دستور داد
مرا زندانی کنند. مدتی در حبس ماندم و کار بر من تنگ شد، تا که گفتم:
خدایا! به حق محمد و آل محمد که به من فرجی کرامت کن و از این زندان نجاتم
بده. پس دعای من مستجاب شده، امام محمد تقی علیهالسلام را دیدم که حاضر
شده و فرمود: ای ابوالصلت! دلتنگ شدهای؟ گفتم: ای والله یابن رسول الله
صلی الله علیه و آله فرمود: برخیز و دست بر زنجیرهای من زد، دیدم که
زنجیرها از هم باز شدند، دست مرا گرفت و از زندان بیرون آورد. زندانیان و
غلامان و خدمه مأمون، همه مرا میدیدند ولی هیچ کس به من چیزی نمیگفت. از
آن خانه بیرون آمدم، حضرت فرمود: برو در امان خدا که دیگر تو را نخواهد دید
و تو نیز او را نخواهی دید. تا زمانی که زنده بودم مأمون مرا ندید و به
فکر من نیفتاد.
[~hr~]منبع: معجزات امام جواد؛ الله اکبرپور؛ نشر الف چاپ دوم 1384.
نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 187