نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 177
تولد شگفت انگیز امام جواد
حکیمه خاتون دختر امام کاظم علیهالسلام میگوید: روزی برادرم امام رضا
علیهالسلام مرا طلبید و فرمود: «ای حکیمه! امشب فرزند مبارک خیزران (مادر
امام جواد علیهالسلام متولد میشود. باید که در وقت ولادت او حاضر شوی.» پس
من در خدمت آن حضرت ماندم. چون شب شد مرا با خیزران و زنان قابله داخل
حجره کرد و چراغی نزد ما افروخت و خود از حجره بیرون رفت و درب را به روی
ما بست. چون خیزران را درد زاییدن فراگرفت، ناگهان چراغ ما خاموش شد و
به خاطر خاموش شدن چراغ ناراحت و غمگین شدیم. ناگهان دیدیم که آن خورشید
فلک امامت طالع گردید و در میان طشتی که در مقابل خیزران بود نزول نمود. آن
حضرت را پرده نازکی مانند لباس احاطه کرده بود و نوری از آن حضرت ساطع بود
که از آن نور تمام حجره منور شد و دیگر به چراغ نیازی نبود. پس آن حضرت را
گرفتم و در دامن خود گذاشتم. ناگاه امام رضا علیهالسلام داخل حجره شد
و بعد از آنکه او را در لباسهای پاکیزه پوشیده بودیم، او را از ما گرفت و
در گهواره گذاشت و به من فرمود: «از این گهواره جدا نشو.» چون روز سوم
شد، امام جواد علیهالسلام چشمان خود را به جانب آسمان گشود و به جانب راست
و چپ نظر کرد و با زبان فصیح گفت: «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان
محمدا رسول الله.» (شهادت میدهم که نیست معبودی جز خدا و شهادت میدهم که
محمد، فرستادهی خداوند است.) چون این حالت عجیب را از آن حضرت مشاهده
کردم به خدمت امام رضا علیهالسلام شتافتم و به آن حضرت عرض کردم: «از این
کودک، چیز عجیبی شنیدم.» امام رضا علیهالسلام فرمود: «چه چیزی؟» پس آنچه دیده و شنیده بودم به خدمت آن جناب عرض کردم. امام رضا علیهالسلام فرمود: «آنچه بعد از این از عجائب احوال او مشاهده خواهی کرد بیشتر است از آنچه اکنون مشاهده کردهای.» [1] .
[~hr~]پی نوشت: (1) مناقب ابنشهرآشوب - جلاء العیون. منبع: عجایب و معجزات شگفتانگیزی از امام جواد؛ تهیه و تنظیم: واحد تحقیقاتی گل نرگس ؛ شمیم گل نرگس چاپ چهارم 1386.
نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 177