نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 171
توطئه دشمن دوست نما و جعل نامه
مرحوم راوندی و دیگر بزرگان حکایت کردهاند: روزی از روزها معتصم عباسی تعدادی از اطرافیان و وزیران خود را احضار کرد و در جمع آنها اظهار داشت: باید
امروز شهادت و گواهی دهید که ابوجعفر، محمد بن علی بن موسی الرضا - امام
جواد علیهالسلام - تصمیم شورش و قیام علیه حکومت من را دارد؛ و در این
رابطه باید نامههائی با مهر و امضاء تنظیم کنید. پس از آن، دستور داد
تا حضرت جوادالأئمه علیهالسلام را احضار نمایند، و چون حضرت وارد مجلس
خلیفه گردید، معتصم آن حضرت را مخاطب قرار داد و گفت: شنیدهام میخواهی بر
علیه حکومت من قیام و شورش کنی؟ امام علیهالسلام فرمود: به خدا قسم، چنین کاری نکرده ام و قصد آن را هم نداشتهام. معتصم
گفت: خیر، بلکه فلانی و فلانی و فلانی بر این کار شاهد و گواه هستند، و
سپس آن افراد را در مجلس احضار کرد و آنها - به دروغ شهادت دادند و -
گفتند: بلی، صحیح است، ای خلیفه! ما شهادت میدهیم که محمد جواد
علیهالسلام تصمیم چنین کاری را دارد و این هم تعدادی نامه است که از دست
بعضی دوستانش گرفتهام. در این هنگام حضرت دستهای مبارک خود را به سوی
آسمان بلند نمود و اظهار داشت: خداوندا، اگر آنها دروغ میگویند، هم اینک
هلاک و نابودشان گردان. در همین حال تمام افراد متوجه شدند که ناگهان دیوارها و سقف به لرزه درآمد؛ و هر کس که از جای خود حرکت میکرد، بر زمین میافتاد. معتصم
تا چنین حادثهی خطرناکی را دید، گفت: یا ابن رسول الله! من از آنچه انجام
دادهام، پشیمان هستم و توبه میکنم، دعا کن خداوند این خطر را از ما
برطرف گرداند. آن گاه امام اظهار نمود: خداوندا، این ساختمان و زمین را
بر آن ها ساکن و آرام گردان، خدایا تو خود بهتر میدانی که آنان دشمن تو و
دشمن من میباشند. پس ساختمان آرام گرفت و خطر برطرف شد. [1] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) الخرایج و الجرایح: ج 2، ص 670، ح 18، اثبات الهداة: ج 3، ص 340، ح 33. منبع: چهل داستان و چهل حدیث از امام محمد جواد؛ مؤلف: عبدالله صالحی؛ نشر مهدی یار.
نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 171