نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 775
مظلومیت خاندان وحی
ثقیف بکاء میگوید: هنگامی که امام مجتبی علیهالسلام به امر مدبر
امور (خداوند متعال) با معاویه علیه العذاب صلح نمود، یکی از یارانش به
دیدار ایشان آمد و گفت: السلام علیک، یا مذل المؤمنین. آن مظلوم فرمود:
ساکت باش؛ من ذلیل کنندهی مؤمنان نیستم، بلکه من عزتبخش مؤمنین هستم و
فقط قصد من حفظ جان آنها و باقی ماندن ایشان است. ثم ضرب برجله فی فسطاطه، فاذا أنا فی ظهر الکوفه و قد خرق الی الدمشق و مضی حتی رأینا عمرو بن عاص بمصر و معاویة بدمشق. سپس
پای مبارکش را در آن خیمه به زمین زد، ما که در پشت کوفه بودیم ناگاه
دیدیم زمین پیچیده شد تا آنکه عمر بن عاص را در مصر و معاویه را در دمشق
دیدیم. در آن هنگام امام علیهالسلام فرمودند: اگر بخواهم آنها را
سرنگون کنم میتوانم، ولکن هرگز آن کار را نمیکنم، همانا پیامبر اکرم صلی
الله علیه و آله و سلم به راه استواری بود و همچنین علی علیهالسلام به آن
راه رفت، من هم به راه درست آنها هستم و مخالفت آنها نمیکنم [1] .