نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 610
صفات پارسایان
کلینی رحمه الله نقل کرده است:حسن بن علی علیهالسلام برای مردم سخن گفت و فرمود: هان
ای مردم! من از برادری به شما خبر میدهم که در دیدهی من، بزرگترین مردم
بود؛ و بالاترین خصلتی که او را در نظرم بزرگ کرده بود، کوچکی [و ناچیزی]
دنیا در دیدهی او بود؛ از فرمانروایی شکم خود رهیده بود؛ از این رو، چیزی
را که نداشت، هوس نمیکرد و چون داشت، زیادهروی نمیکرد؛ از فرمانروایی
شهوت جنسی خود رهیده بود؛ از این رو، عقل و اندیشهی او از راه حق، منحرفش
نمیکرد؛ از فرمانروایی نادانی [و ندانمکاری نیز] رهیده بود؛ از این رو،
جز به اموری که سودآوری [خداپسندانهی] آن اطمینانآور بود، دست نمیگشود؛
هوسهای پیدرپی نمیکرد، و خشمگین نمیشد؛ و [از برآوردن نیاز مردمان،] به
ستوه نمیآمد؛ بیشتر روز و شبش خاموش بود؛ و چون سخن میگفت، [در حقگویی
و نورگویی] سرآمد گویندگان بود؛ وارد جدال و ستیزه نمیشد؛ و در دعوایی
شرکت نمیکرد؛ و [دعوای خود را بیهوده به میان مردم نمیبرد و برای خود]
دلیلی نمیآورد تا قاضی را بیابد [که داوری کند و دعوا فیصله یابد]؛ و از
برادران ایمانی خود غافل نبود؛ و در میان آنان برای خود امتیازی قائل نبود؛
[در بدن،] ضعیف، و [از فرط تواضع] ناتوان مینمود، و چون هنگامهی نبرد
میرسید، شیر حملهور بود؛ هیچکس را به خطایی که عذر از آن ممکن بود،
سرزنش نمیکرد، [صبر میکرد] تا عذرخواهی آن را ببیند؛ هر چه میگفت، خود
انجام میداد؛ و آنچه را [که به خاطر مصالحی] نمیگفت، نیز عمل میکرد؛ چون
دو کار برایش جلوه میکرد که نمیدانست کدام یک بهتر است؛ با آن که به
هوای نفسش نزدیکتر بود، مخالفت میکرد؛ از درد خود جز نزد کسی که امید
بهبودی از او داشت، شکوه نمیکرد؛ و جز با کسی که امید خیرخواهی از او
داشت، مشورت نمیکرد؛ خستگی و دلتنگی و نارضایی و ناراحتی و شکوه و گلایه
از خود بروز نمیداد؛ و پرخواهش و هوسران نبود؛ و انتقام نمیگرفت؛ و از
دشمن نیز غافل نبود. پس بر شما باد که همه این اخلاق کریمه را پیدا کنید،
اگر بتوانید، و اگر همه را نتوانید، پیدا کردن اندک آن، از رها کردن همه،
بهتر است. و لا حول و لا قوة الا بالله. [1] . اربلی میگوید: و از
سخنان امام حسن علیهالسلام این است:ای فرزند آدم! از حرامهای خدا خود را
بازدار تا عابد باشی؛ و به آنچه خدای سبحان قسمتت کرده است، راضی شو تا
بینیاز شوی؛ و همسایگی همسایهی خود را نیکو دار تا مسلمان باشی؛ و با
مردم همان گونه رفتار کن که دوست داری آنان با تو رفتار کنند تا عادل باشی.
به راستی که پیشاپیش شما مردمی بودند که ثروت فراوان جمع کردند، و
ساختمانهای بلند افراشتند، و آرزوهای دور از دسترس، آرزو کردند؛ و اینک
جمعشان نابود، و عملشان [پوچ و] باطل، و جایگاهشان قبر است. ای فرزند آدم!
از آن روزی که زاده شدی، پیوسته در تباه عمر خود بودهای، اینک باقیمانده
را برای آخرت خود دریاب که مؤمن، توشه برمیدارد، و کافر، سرگرم بهرهی
کنونی خود است. و امام حسن علیهالسلام پس از این اندرز، [این آیه را]
تلاوت میفرمود:(و تزودوا فان خیر الزاد التقوی) [2] ؛ و برای خود توشه
برگیرید؛ به راستی که بهترین توشه، پرهیزکاری است». [3] . [6]-371- راوندی رحمه الله نقل کرده است: امام
حسن علیهالسلام فرمود:شگفت از کسی که در [سلامت] خوراک خود میاندیشد،
چگونه در [سلامت افکار و] اندیشههای خود نمیاندیشد؟ پس شکم خود را از
آنچه آزارش دهد، باز میدارد و در سینه [و جان] خود، افکاری میسپارد که
نابودش میکند. [4] .