نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 575
سخاوت نسبت به غلام سیاه
روزی امام حسن علیهالسلام از باغهای مدینه عبور میکرد دید غلام سیاهی
قرص نانی را برای نهار خود آورده، ولی یک لقمه خود میخورد و لقمهای به
سگ میدهد. امام علیهالسلام از او پرسید: چرا نصف طعام را به سگ دادی؟.
غلام گفت: حیا میکنم که او به من نگاه کند و من تنها غذا بخورم. امام علیهالسلام پرسید: غلام که هستی؟. گفت: ابان بن عثمان. امام حسن علیهالسلام پرسید: باغ مال کیست؟. غلام گفت: از همان شخص. امام علیهالسلام فرمود: تو را سوگند میدهم که همین جا بمانی تا من برگردم. امام
حسن مجتبی علیهالسلام رفت و غلام و باغ را از صاحبش خرید و برگشت و به
غلام فرمود: من تو را خریدم. غلام گفت: در اطاعت تو هستم. قال علیهالسلام: و قد اشتریت الحائط و أنت حر لوجه الله والحائط هبة منی الیک [1] . امام حسن علیهالسلام فرمود: (باغ را خریدم و تو در راه خدا آزادی و باغ هم هدیهای است از من به تو.)
[~hr~]پی نوشت ها: (1) 1- احقاق الحق، ج 19، ص 343. 2- تاریخ بغداد، ج 6، ص 34، ح 3059 با کمی اختلاف در صدر حدیث. 3- تاریخ دمشق (ابنمنظور) ج، ص 25. 4- تاریخ دمشق (ترجمة الامام الحسن علیهالسلام)، ص 148، ح 249. 5- فضائل الخمسة، ج 3، ص 309. 6- مسند الامام المجتبی علیهالسلام، ص 92، ح 102. 7- موسوعة المصطفی و العترة علیهمالسلام، ج 5، ص 92.
نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 575