نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 573
سرکوب دشمن یا برآوردن حاجت
روزی شخصی به خدمت امام حسن علیهالسلام آمد و از دشمن ستمگری که حرمت پیران را نگه نمیدارد و بر خردسالان رحم نمیکند شکوه کرد. قال علیهالسلام: من
خصمک حتی انتصف لک منه؟. فقال له: الفقر. فاطرق علیهالسلام ساعة ثم رفع
رأسه الی خادمه و قال له: احضر ما عندک من موجود. فأحضر خمسة آلاف درهم.
فقال: ادفعها الیه. ثم قال له: بحق هذه الأقسام التی أقسمت بها علی متی
أتاک خصمک جائرا الا ما أتیتنی منه متظلما [1] . امام حسن علیهالسلام فرمود: «چه کسی با تو دشمنی کرده است تا داد تو از او بستانم؟ آن شخص عرض کرد: تنگدستی. آن حضرت، لحظهای سر به زیر افکند و سپس سر را به سوی خادمش بلند کرد و فرمود: هر چه نقد داری، حاضر کن. او پنج هزار درهم آورد. فرمود:
آن را به او بده! سپس به او گفت: به حق آن سوگندهایی که مرا دادی، تو را
نیز قسم میدهم که هر زمان، دشمنت «فقر» از سر ستیز با تو نزدت آمد، از دست
او به شکایت نزد من بیا.»
[~hr~]پی نوشت ها: (1) 1- تاریخ دمشق ابنمنظور، ج 7، ص 26. 2- تاریخ چهارده معصوم علیهمالسلام، ص 413، به نقل از العدد القویة، ص 359. 3- مسند الامام المجتبی علیهالسلام، ص 106، ح 24.
نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 573