responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 953

مرو راهی که بر پا سنگت آید

با حرکات عجیب و غریب و کارهایی استثنایی مردم را دور خود جمع می‌کرد. بعضی مریدش شده بودند؛ البته حق داشتند. کارهای غیرعادی انجام می‌داد. ایستاده بودم و به شعبده‌بازی او نگاه می‌کردم که «ابن سکیت» را در حال عبور دیدم. صدایش کردم: - ابن سکیت! صبر کن. تو نمی‌خواهی تماشا کنی؟ - نه، علاقه‌ای ندارم! - ولی کارهای عجیبی می‌کند! به دیدنش می ارزد! - در این دوره و زمانه، این کارها اتلاف وقت است. سودی هم به حال کسی ندارد. - چه اتلاف وقتی؟ ببین چقدر از مردم را به دور خود جمع کرده است!
- ای آدم ساده! آن هایی که دور و بر چنین افرادی را می‌گیرند، عقل درست و حسابی ندارند.
- خیلی ممنون! یعنی من هم...
- ناراحت نشوی، ولی واقعیت همین است که گفتم. همراه من بیا تا جریانی را برایت تعریف کنم. به راه افتادیم و شعبده باز را با مردمی که اطرافش بودند، به حال خود گذاشتیم. ابن سکیت گفت: - در یکی از روزهایی که با امام هادی علیه‌السلام همنشین و هم صحبت بودم از ایشان پرسیدم: چرا خدا هر پیامبری را به معجزه‌ی مخصوصی فرستاد، مثلا حضرت موسی را به عصای سحرآمیز، حضرت عیسی را به زنده کردن مردگان و شفای کور مادر زاد و پیامبر را با قرآن؟ فرمود:
- زمانی که خدا حضرت موسی را به پیامبری برگزید و مسئولیت رسالت را بر دوش او نهاد، بیش‌تر افراد، دوستدار سحر و جادو بودند. آن حضرت با قدرت خدا عصایش را به اژدها تبدیل کرد و سحر جادوگران را خنثی نمود. حضرت عیسی در زمانی مبعوث شد که علم پزشکی پیشرفت قابل ملاحظه‌ای کرده بود و مردم امراض گوناگون را با کمک پزشکان مداوا می‌کردند. به همین خاطر به طبیبان توجه نشان می‌دادند و بدون چون و چرا، از آنان پیروی می‌کردند. آن حضرت به قدرت خدا امراض درمان ناپذیر را شفا می‌داد، حتی مرده را زنده می‌کرد. پیامبر ما زمانی که به رسالت برانگیخته شد، سخنرانی و شعر و خطابه، حرف اول را می‌زد. حضرت کلام خدا را با زبانی فصیح و در عین حال ساده برای مردم می‌خواند و موعظه‌شان می‌کرد، طوری که سخنانش از خطابه‌ی همه‌ی سخنرانان برتر بود. - راستی ابن سکیت! پس چرا در زمان ما چنین اتفاق‌هایی رخ نمی‌دهد؟ ما باید به چه طریقی راه را از چاه بشناسیم؟ - اتفاقا همین سؤال را از امام پرسیدم. فرمود: با عقل سالم که بدان بتوان صداقت و دروغ‌گویی و نفاق را شناخت و از روی بی عقلی، دنباله رو هر ناکسی نشد. [1] .

[~hr~]پی نوشت ها:
(1) اصول‌کافی، ج 1، ص 24، ح 20.
منبع: حیات پاکان: داستانهایی از زندگی امام هادی؛ مهدی محدثی؛ بوستان کتاب چاپ دوم 1385.

نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 953
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست