نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 831
قاسم یقطینی و علی بن حسکه
و نیز با سند خود از محمد بن عیسی نقل میکند که گفت: امام هادی
علیهالسلام از جانب خود به من نوشت: خدا قاسم یقطینی را لعنت کند، و خدا
علی بن حسکه قمی را لعنت کند، شیطان به نظر قاسم آمده است تا برای فریب،
سخنان آراسته به وی القا کند. و نیز با سند خود از سهل بن زیاد آدمی نقل میکند که گفت: یکی
از یاران ما به امام هادی علیهالسلام نوشت: فدایت شوم، سرورم! علی بن
حسکه ادعا میکند که از اولیای تو است، و تو همان خدای اول قدیمی، و او باب
و پیامبر تو است، تو به او فرمان دادهای تا مردم را به این امور دعوت
کند، و عقیده دارد که نماز و زکات و حج و روزه همگی [برای] معرفت شما، و
معرفت بابیت و نبوت کسانی مثل ابنحسکه است، از اینرو او مؤمن کاملی است که
دیگر تکلیف نماز و روزه و حج از او برداشته شده، و میگوید معنی همه شرایع
دین، همانست که برای تو ثابت است، مردم بسیاری به او روی آوردهاند، اگر
مصلحت بدانی بر یاوران خود منت بگذار، و پاسخی بفرست که ایشان را از هلاکت
برهاند. امام علیهالسلام در پاسخ نوشت: ابنحسکه دروغ میگوید، لعنت
خدا بر او باد، و برای تو همین بس که من او را در میان یاران خود نمیبینم،
خدا او را از رحمت خود دور کند، او را چه شده است؟! سوگند به خدا! خدا
محمد و پیامبران پیش از او را مبعوث نکرد مگر به دین حنیف توحیدی، و نماز و
زکات و روزه و حج و ولایت، و محمد جز به سوی خدای یگانه بیشریک دعوت
نکرد، و همچنین ما اوصیای از فرزندان او، بندگان خداییم که هیچ چیز را شریک
او قرار نمیدهیم، اگر از خدا اطاعت کنیم، به ما رحم میکند، و اگر از او
نافرمانی کنیم، کیفرمان میدهد، ما هیچ [عذر و] حجتی بر خدا نداریم، و این
خدای سبحان است که بر ما و بر همه بندگانش حجت دارد، من از هر که آن ادعاها
را کند بیزارم، و از چنان گفتاری تبری میجویم، از آنان - که خدا لعنتشان
کند - دوری کنید، و در تنگنا قرارشان دهید، و چنانچه در خلوت، یکی از ایشان
را دیدی با سنگ سرش را بشکن. و قال أیضا: قال سعد: حدثنی سهل بن زیاد الآدمی، عن محمد بن عیسی، قال: کتب الی أبوالحسن العسکری علیهالسلام ابتداء منه: لعن الله القاسم الیقطینی، و لعن الله علی بن حسکة القمی، ان شیطانا تراءی للقاسم، فیوحی الیه زخرف القول غرورا [1] . و
قال أیضا: حدثنی الحسین بن الحسن بن بندار القمی، قال: حدثنا سهل بن زیاد
الآدمی، قال: کتب بعض أصحابنا الی أبیالحسن العسکری علیهالسلام: جعلت
فداک، یا سیدی! ان علی بن حسکة یدعی أنه من أولیائک، و أنک أنت الأول
القدیم، و أنه بابک و نبیک، أمرته أن یدعو الی ذلک، و یزعم أن الصلاة و
الزکاة و الحج و الصوم کل ذلک معرفتک، و معرفة من کان فیه مثل حال
ابنحسکة، فیما یدعی من البابیة و النبوة، فهو مؤمن کامل سقط عنه الاستعباد
بالصلاة و الصوم و الحج، و ذکر جمیع شرائع الدین أن معنی ذلک کله ما ثبت
لک، و مال الناس الیه کثیرا، فان رأیت أن تمن علی موالیک بجواب فی ذلک
تنجیهم من الهلکة، قال: فکتب علیهالسلام: کذب ابن حسکة، علیه لعنة الله، و
بحسبک أنی لا أعرفه فی موالی، ما له لعنه الله، فوالله! ما بعث الله محمدا
و الأنبیاء قبله الا بالحنیفیة و الصلاة و الزکاة و الصیام و الحج و
الولایة، و ما دعی محمد صلی الله علیه و آله الا الی الله وحده لا شریک له،
و کذلک نحن الأوصیاء من ولده عبیدالله، لا نشرک به شیئا، ان أطعناه رحمنا،
و ان عصیناه عذبنا، ما لنا علی الله من حجة، بل الحجة لله عزوجل علینا و
علی جمیع خلقه، أبرأ الی الله ممن یقول ذلک، و أنتفی الی الله من هذا
القول، فاهجروهم لعنهم الله، و ألجئوهم الی ضیق الطریق، فان وجدت من أحد
منهم خلوة فاشدخ رأسه بالصخر [2] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) اختیار معرفة الرجال 2: 804 ح 999، بحارالأنوار 25: 316 ح 81. (2) اختیار معرفة الرجال 2: 804 ح 997، بحارالأنوار 25: 316 ح 82. منبع: فرهنگ جامع سخنان امام هادی؛ تهیه و تدوین گروه حدیث پژوهشکده باقر العلوم؛ مترجم علی مؤیدی؛ نشر معروف چاپ اول دی 1384.
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 831