responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 778

عبدالعظیم

شیخ طوسی رحمه الله او را از اصحاب امام هادی علیه‌السلام به شمار آورده است. [1] شیخ نجاشی در شرح حال وی نوشته است: عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن ابی‌طالب علیهم‌السلام، کنیه‌اش ابوالقاسم است. کتابی به نام «خطب امیرالمؤمنین علیه‌السلام» دارد. پس از آن با ذکر سند از احمد بن محمد بن خالد برقی نقل نموده که عبدالعظیم از سلطان وقت فرار کرد و به ری آمد و در سرداب مردی از شیعیان در محله موالی ساکن گردید در آنجا به عبادت مشغول گردید روزها روزه‌دار بود و شب‌ها را به نماز می‌گذراند و پنهانی بیرون می‌آمد و قبری را که اکنون مقابل قبر آن بزرگوار است زیارت می‌نمود و می‌فرمود: این قبر مردی از اولاد حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام است. پیوسته در آن سرداب به سر می‌برد کم کم خبر وی به شیعیان آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رسید تا اینکه بیشتر شیعیان ری وی را شناختند. مردی از شیعه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را در خواب دید، به آن مرد فرمود: مردی از فرزندان من را از محله موالی می‌آورند و در باغ عبدالجبار بن عبدالوهاب کنار درخت سیب دفن می‌نمایند، و به آن جایی که حضرت عبدالعظیم رضوان الله علیه دفن گردید اشاره فرمود.
آن مردی که این خواب را دیده بود نزد صاحب باغ و درخت آمد تا درخت سیب و جای آن را از وی خریداری نماید. صاحب درخت به او گفت: درخت سیب و مکان آن را برای چه می‌خواهی؟ آن مرد صاحب درخت را در جریان خواب خود قرار داد. صاحب درخت سیب به او گفت: من نیز خوابی مانند خواب تو دیده‌ام و جای درخت سیب و تمام آن باغ را برای حضرت عبدالعظیم وقف نموده‌ام که خود آن حضرت و شیعیان در آنجا دفن شوند.
بعد از این جریان حضرت عبدالعظیم بیمار گردید و به جوار رحمت خدا واصل شد وقتی که لباس از بدن مبارکش برون آوردند در جیب وی نوشته‌ای یافتند که نسب خود را در آن ذکر نموده و نوشته بود: «أنا ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن الحسن بن زید بن علی بن الحسن بن علی بن ابی‌طالب علیهم‌السلام». [2] . امام هادی علیه‌السلام مردم را در مسایل به عبدالعظیم ارجاع می‌داد جلالت و بزرگواری حضرت عبدالعظیم بیش از آن است که بتوان آن را بیان نمود بزرگان ما درباره آن حضرت فراوان نوشته‌اند و در روایات مورد مدح واقع گردیده در روایتی که مرحوم محدث نوری از ابی‌حماد رازی نقل کرده چنین آمده است:
«عن أبی‌حماد الرازی قال: دخلت علی علی بن محمد علیهماالسلام ب«سر من رآی» فسألته عن أشیاء من الحلال و الحرام فاجابنی فیها فلما و دعته قال: یا أباحماد اذا أشکل علیک شی‌ء من أمر دینک بناحیتک فسل عن عبدالعظیم بن عبدالله الحسنی و اقرأه منی السلام». [3] .
«ابوحماد رازی می‌گوید: در سامرا خدمت امام هادی علیه‌السلام شرفیاب شدم مسایلی از احکام حلال و حرام از وی پرسیدم حضرت آنها را جواب داد. وقتی که با او وداع کردم فرمود: ای ابوحماد هر وقت در محل خودت مسأله‌ای مشکل برایت پیش آمد از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان».
پاداش زیارت عبدالعظیم مانند پاداش زیارت امام حسین است
مرحوم علامه مجلسی از کتاب ثواب الاعمال مرحوم صدوق نقل نموده است که مردی می‌گوید: خدمت امام علی النقی علیه‌السلام مشرف شدم حضرت فرمود: کجا بودی؟ عرض کردم: امام حسین علیه‌السلام را زیارت نمودم فرمود:
«أما لو انک زرت قبر عبدالعظیم عندکم لکنت کمن زار الحسین بن علی صلوات الله علیهما». [4] . «آگاه باش اگر تو قبر عبدالعظیم را که نزد شماست زیارت می‌نمودی هر آینه مانند کسی بودی که حسین بن علی صلوات الله علیهما را زیارت نموده است». همین روایت را ابن قولویه در کامل الزیارات [5] نقل نموده است.
امام هادی معتقدات حضرت عبدالعظیم را تأیید فرمود
مرحوم علامه مجلسی روایتی را از کتاب توحید صدوق نقل کرده که آن را ترجمه می‌نمایم:
عبدالعظیم حسنی گوید: خدمت سیدم علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی‌طالب علیهم‌السلام شرفیاب شدم وقتی چشم حضرت به من افتاد فرمود: ای ابوالقاسم! خوش آمدی! تو به راستی دوست ما می‌باشی. عرض کردم: یابن رسول‌الله می‌خواهم دینم را بر شما عرضه نمایم اگر که پسندیده بود بر آن ثابت باشم تا خدای عزوجل را ملاقات نمایم. فرمود: ای اباالقاسم بگو. عرض کردم: می‌گویم:
1 - همانا خدای تبارک و تعالی یکی است و همتا ندارد پس بیرون از حدودی است که تصور می‌شود نه شریک دارد و نه به چیزی تشبیه می‌شود.
2 - و هر آینه نه جسم است و نه صورت و نه عرض و نه جوهر بلکه او اجسام را مجسم و صورت‌ها را مصور نموده و آفریننده اعراض و جواهر است و او پروردگار و مالک و آفریننده و به وجود آورنده‌ی هر چیزی است.
3 - و می‌گویم: محمد بنده و رسول او و خاتم پیامبران است و بعد از او تا روز قیامت پیامبری نیست.
4 - و می‌گویم: امام و خلیفه و سرپرست بعد از او امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب است پس از او حسن و بعد از او حسین و بعد از او علی بن الحسین و پس از وی محمد بن علی و بعد از او جعفر بن محمد و پس از وی موسی بن جعفر و بعد از او علی بن موسی و پس از او محمد بن علی و بعد از او تو می‌باشی. امام هادی علیه‌السلام فرمود: بعد از من پسرم حسن است! حال مردم چگونه است نسبت به جانشین بعد از او. عرض کردم: مگر جریان جانشین بعد از وی چگونه است؟ فرمود: زیرا شخص او دیده نمی‌شود و بردن نام او جایز نیست تا وقتی که از پشت پرده‌ی غیبت بیرون آید و دنیا را پر از عدل و داد نماید همان گونه که پر از ظلم و ستم شده است.
عرض کردم: به این نیز اقرار می‌نمایم و می‌گویم:
5 - به درستی که دوست ایشان دوست خدا و دشمن آنان دشمن خداست و فرمان بردن از ایشان فرمان بردن از خدا و نافرمانی آنان نافرمانی خداست.
6 - و می‌گویم: همانا معراج حق، سؤال در قبر حق، بهشت حق، جهنم حق، صراط حق و میزان حق است و روز قیامت می‌آید و شکی در آن نیست و حتما خدا مردگان را زنده می‌نماید.
7- و می‌گویم: واجبات بعد از ولایت؛ نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر است. حضرت فرمود: ای اباالقاسم به خدا سوگند همین است دینی که مورد رضایت خداست و آن را برای بندگانش پسندیده پس بر آن ثابت باش خدا تو را در دنیا و آخرت بر گفتار حق ثابت بدارد. [6] .
کلام صاحب بن عباد
مرحوم محدث نوری رساله‌ی مختصری را در حالات عبدالعظیم حسنی از صاحب بن عباد نقل نموده و فرموده: این رساله به خط بعضی از بنی‌بابویه به دستم رسیده تاریخ خط سال 516 می‌باشد ما قسمتی از ترجمه آن رساله را در اینجا ذکر می‌نماییم: ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن ابی‌طالب علیه و علی آبائه السلام.
شخصی است متدین و پرهیزکار و با ورع، عابد، معروف به امانت، راستگو، عالم به امور دین، خداشناس قائل به توحید و عدل، حدیث فراوان نقل نموده است. از امام جواد و امام هادی علیهماالسلام نقل حدیث نموده است و این دو بزرگوار به وی نامه‌هایی نوشته‌اند.
از جمعی از اصحاب موسی بن جعفر و امام رضا علیهماالسلام روایت نموده کتابی به نام «یوم و لیله» و کتاب دیگری به نام «روایات عبدالعظیم حسنی» دارد. جمعی از راویان شیعه از وی نقل حدیث نموده‌اند مانند احمد بن ابی‌عبدالله برقی و ابوتراب رویانی. [7] .
سخن مرحوم محدث نوری فرموده: عبدالعظیم از اجلای سادات و از سادات بزرگ است. [8] .
کلام محدث قمی
در کتاب منتهی الآمال فصل ششم از حالات امام حسن مجتبی علیه‌السلام فرموده: عبدالعظیم مکنا به ابوالقاسم است و قبر شریفش در ری معروف و مشهور است و به علو مقام و جلالت شأن معروف و از اکابر محدثین و اعاظم علما و زهاد و عباد بوده و از اصحاب حضرت جواد و حضرت هادی علیهماالسلام است. و محقق داماد در «رواشح» فرموده: احادیث بسیار در فضیلت و زیارت حضرت عبدالعظیم روایت شده و وارد شده: هر که زیارت کند قبر او را بهشت بر او واجب می‌شود.
معنای رجیم
مرحوم قزوینی از کتاب «معانی الاخبار» مرحوم صدوق نقل نموده که حضرت عبدالعظیم فرموده: شنیدم امام هادی علیه‌السلام می‌فرمود: «معنی الرجیم انه مرجوم باللعن مطرود من مواضع الخیر لا یذکره مؤمن الا لعنه و ان فی علم الله السابق انه اذا خرج القائم علیه‌السلام لا یبقی مومن فی زمانه الا رجمه (رجم المؤمن ابلیس) بالحجارة کما کان قبل ذلک مرجوما باللعن». [9] .
«معنای رجیم این است که ابلیس و یا غیر او با لعن سنگ باران و رجم می‌شود و از جاهایی که در آن خیر و خوبی است رانده می‌شود هیچ مؤمنی او را یاد نمی‌کند مگر آنکه وی را لعنت می‌نماید. و در علم ازلی خدا گذشته که وقت خروج حضرت قائم علیه‌السلام هیچ مؤمنی باقی نمی‌ماند مگر اینکه ابلیس را با سنگ رجم و سنگ باران می‌نماید همان گونه که پیش از آن با لعنت رجم می‌شود».
فضیلت صلوات بر پیامبر و اهل‌بیت آن حضرت
و نیز از آن حضرت روایت کرده است: «انما اتخذ الله ابراهیم خلیلا لکثرة صلاته علی محمد و اهل بیته صلوات الله علیهم». [10] . «به درستی که خدا ابراهیم را به مقام خلت (دوستی خاص) برگزید به این جهت که فراوان بر محمد و اهل بیتش علیهم‌السلام صلوات می‌فرستاد».
فضیلت زیارت امام رضا
و از آن حضرت روایت نموده است:
«أهل قم و آبه مغفور لهم لزیارتهم لجدی علی بن موسی الرضا علیهماالسلام بطوس ألا و من زاره فأصابه فی طریقه قطرة من السماء حرم الله جسده علی النار». [11] .
«اهل قم و اهل آبه مورد آمرزش هستند به این جهت که جدم علی بن موسی الرضا علیهماالسلام را در طوس زیارت می‌نمایند. آگاه باشید کسی که به زیارت او رود و در راه قطره‌ای باران به او برسد خدا بدن او را بر آتش حرام نماید».

[~hr~]پی نوشت ها:
(1) معجم رجال الحدیث، ج 10، ص 47.
(2) همان، ص 46.
(3) خاتمة المستدرک، ج 4، ص 406.
(4) بحارالانوار، ج 102، ص 268.
(5) ص 324.
(6) بحارالانوار، ج 23، ص 268 و 269، ح 3.
(7) خاتمة المستدرک، ج 4، ص 404 و 405.
(8) همان.
(9) الامام الهادی من المهد الی اللحد، ص 297.
(10) بحارالانوار، ج 94، ص 54، ح 23.
(11) الامام الهادی من المهد الی اللحد، ص 302.
منبع: زندگانی عسکریین: امام علی النقی؛ عباس حاجیانی دشتی؛ موعود اسلام؛ چاپ اول 1386.

نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 778
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست