نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 571
زیارت امام حسین در روز عاشورا
سید ابنطاووس با سند خود از جدش شیخ طوسی، و او با سند خود از منصور بن
عبدالمنعم نقل میکند که گفت: در سال 252 ه.ق. سال وفات پدرم که من نوجوان
بودم نامهای به امام [هادی علیهالسلام] نوشتم، و از او برای زیارت
مولایم ابیعبدالله [الحسین علیهالسلام]، و شهدا رضوان الله علیهم اجازه
خواستم، پس توسط محمد بن غالب اصفهانی از ناحیهی حضرت علیهالسلام [1] این
زیارت به دستم رسید: به نام خداوند بخشندهی مهربان هرگاه خواستی
شهدا را زیارت کنی، پایین پای [مبارک امام] حسین علیهالسلام که قبر [منور]
علی بن الحسین علیهماالسلام است، رو به قبله بایست که آنجا مدفن بیشتر
شهیدان است، و به قبر علی بن الحسین علیهماالسلام اشاره کن و بگو: سلام
بر تو ای اولین کشته از نسل بهترین دودمان، از خاندان ابراهیم خلیل، درود
خدا بر تو، و بر پدر [بزرگوار] تو باد، که دربارهی تو فرمود: فرزندم! خدا
بکشد مردمی که تو را کشتند، چه گستاخ بودند بر خدای رحمان، و بر هتک حریم
پیامبر! پس از تو خاک بر سر دنیا، گویا تو را میبینم که در برابر امام
حسین علیهالسلام [، در میدان نبرد] نمایان شده، و به کافران میگویی: منم
علی فرزند حسین بن علی، سوگند به خانهی خدا که ما به پیامبر صلی الله
علیه و آله، [نزدیکتر و] سزاوارتریم. با نیزهی خود تا آنجا شما را [درهم]
میکوبم که بشکند، و [نیز] با شمشیر خود - در حالی که از پدرم حمایت
میکنم - گردنهای شما را میزنم، همچون [کوبیدن و] زدن جوان عربی هاشمی،
به خدا سوگند زنازاده [بر ما مسلط نشود و] در میان ما حکم نراند. [و بر
پیمان خود پایدار ماندی] تا جان سپردی، و به دیدار پروردگارت شتافتی،
گواهی میدهم که تو به خدا و پیامبرش نزدیکتر [و سزاوارتری]، و تو فرزند
رسول خدا، و حجت خدا و امین او، و فرزند حجت و امین او هستی. خدا بر
کشندهات - مرة بن منقذ بن نعمان عبدی - که خدا او را لعنت و رسوا کند، و
نیز بر همهی کسانی که با او در کشتنت شرکت داشتند، و در مقابل تو یکدیگر
را کمک کردند، [کیفر دهد و] داوری کند، خدا ایشان را به جهنم درآورد، و چه
بد بازگشتگاهی است، و خدا ما را از دیدار کنندگان، و همراهان تو، و همراهان
جد و پدر و عمو و برادر و مادر مظلومت [فاطمهی زهرا علیهاالسلام] قرار
دهد. و به سوی خدا از دشمنان [کینه توز و] لجوج تو بیزاری میجویم، و
به سوی خدا از قاتلان تو بیزاری میجویم، و همنشینی تو را در بهشت، از خدا
میخواهم، و سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد. سلام بر عبدالله فرزند
حسین، آن کودک شیرخوار، آن تیر خوردهی افتاده به خاک، آن در خون خود
غلطان، که خونش به آسمان بالا رفت، و با تیر در دامان پدرش ذبح شد، خدا
حرملة بن کاهل اسدی را که او را هدف تیر قرار داد، و نیز همراهانش را لعنت
کند. سلام بر عبدالله فرزند امیرمؤمنان، آن آزمودهی به بلاها، و آن
فرا خوانندهی به ولایت اهل بیت در دشت کربلا، که از پیش رو و پشت سر [در
محاصرهی دشمن افتاد و] ضربه خورد، خدا کشندهی او هانی بن ثبیت حضرمی را
لعنت کند. سلام بر عباس فرزند امیرمؤمنان آن که با جان خویش برادرش را
یاری کرد، و از امروز خود، برای فردایش اندوخت، آن که برای برادر خود
فداکار و نگهبان بود، و با آب [همراه] خود به سوی [خیام] او شتافت، آن که
دو دستش بریده شد، خدا کشندگانش - یزید بن رقاد حیتی، و حکیم بن طفیل طائی -
را لعنت کند. سلام بر جعفر فرزند امیرمؤمنان، آن که با جان خود در راه
خدا پایداری کرد، و از سرزمین خود غریب افتاد، پیکار [در راه خدا] را
پذیرفت، و پیشتاز در میدان نبرد بود، و [سرانجام] در محاصرهی دشمنان قرار
گرفت و از پا درآمد، خدا کشندهی او هانی بن ثبیت حضرمی را لعنت کند. سلام
بر عثمان فرزند امیرمؤمنان، همنام عثمان بن مظعون، خدا تیرانداز به سوی او
خولی بن یزید اصبحی [و] آیادی [یا ابانی] دارمی را لعنت کند. سلام بر
محمد فرزند امیرمؤمنان، آن کشته شدهی به دست ایادی [یا ابانی] دارمی، خدا
قاتل او را لعنت کند، و عذاب دردناک را بر او افزون کند، و درود خدا بر تو
باد ای محمد! و بر خاندان شکیبای تو. سلام بر ابوبکر فرزند حسن بن علی، سرور پاکیزه سرشت، آن تیر خوردهی قاتل نابکار، خدا کشندهی او عبدالله بن عقبه غنوی را لعنت کند. سلام بر عبدالله فرزند حسن بن علی پاکیزه سرشت، خدا کشنده و تیرانداز به سوی او حرملة بن کاهل اسدی را لعنت کند. سلام
بر قاسم فرزند حسن بن علی، آن که بر فرق سرش [عمودی آهنین] زدند، و ابزار
جنگی او را ربودند، آنگاه که عمویش حسین علیهالسلام را صدا زد، و عمویش
همچون باز شکاری، [دشمنان را فراری داد و] خود را بر بالینش رساند، در حالی
که او پاهای خود را بر خاک میکشید، و [امام] حسین علیهالسلام فرمود: [از
رحمت خدا] دور باشند مردمی که تو را کشتند، و کسانی که پدر و جد تو در روز
قیامت، دادخواه تو علیه ایشان خواهند بود، سپس فرمود: سوگند به خدا بر
عمویت گران است که او را بخوانی و پاسخت ندهد، یا پاسخت دهد و تو کشتهی
افتاده بر خاک باشی، و سودت نبخشد، سوگند به خدا امروز روزی است که
جنایتکاران فراوان، و یاوران اندکاند. خدا در روز حشر مرا با شما دو
بزرگوار قرار دهد، و در جایگاه شما جای دهد، و خدا کشندهی تو عمر بن سعد
بن عروة بن نفیل ازدی را لعنت کند، و به آتش بسوزاند، و کیفری دردناک برایش
فراهم سازد. سلام بر عون فرزند عبدالله بن جعفر که [با دو بال خود] در
بهشتها پرواز کند، آن هم پیمان ایمان، و پیکارگر هماوردان، خیرخواه به
خاطر خدای رحمان، تلاوت کنندهی سورهی حمد و آیات قرآن، خدا کشندهی او
عبدالله بن قطبه نبهانی را لعنت کند. سلام بر محمد فرزند عبدالله بن
جعفر، که به جای پدر خود [برای یاری امام حسین علیهالسلام] حضور یافت، و
از پی برادرش [به کارزار] شتافت، و بدنش را سپر او ساخت، خدا کشندهی او
عامر بن نهشل تمیمی را لعنت کند. سلام بر جعفر فرزند عقیل، خدا کشنده و تیرانداز به سوی او بشر بن خوط همدانی را لعنت کند. سلام بر عبدالرحمن فرزند عقیل، خدا کشنده و تیرانداز به سوی او عمر [عمیر] بن خالد بن اسد جهنی را لعنت کند. سلام بر شهید فرزند شهید، عبدالله فرزند مسلم بن عقیل، و خدا کشندهی او عامر بن صعصعه [و یا به نقلی: اسد بن مالک] را لعنت کند. سلام بر عبیدالله فرزند مسلم بن عقیل، و خدا قاتل و تیرانداز به سوی او، عمر بن صبیح صیداوی را لعنت کند. سلام بر محمد فرزند ابوسعید بن عقیل، و خدا کشندهی او لقیط بن ناشر جهنی را لعنت کند. سلام بر سلیمان، غلام [امام] حسین علیهالسلام فرزند امیرمؤمنان علیهالسلام، و خدا کشندهی او سلیمان بن عوف حضرمی را لعنت کند. سلام بر قارب، غلام حسین بن علی علیهماالسلام. سلام بر منجح، غلام حسین بن علی علیهماالسلام. سلام
بر مسلم فرزند عوسجه اسدی، که هنگام اجازهی امام حسین علیهالسلام به او
برای دست برداشتن از یاریش گفت: آیا ما را تو رها کنیم [و برویم]؟! در این
صورت نزد خدا چه عذری برای ادای حق تو داریم؟ نه، سوگند به خدا! [من از تو
دست بر نخواهم داشت] تا این نیزهام را در سینهی آن [نابکار] ها بشکنم، و
تا قبضهی شمشیر در دست من است آنان را در هم کوبم، و از تو جدا نخواهم شد،
و اگر با من سلاحی نباشد که با آن کارزار کنم، با سنگ به جنگ آنان خواهم
رفت، و از تو جدا نخواهم شد تا همراه تو بمیرم. و تو اولین نفر بودی که
[با خدا] معامله کرد، و اولین شهید از شهیدان راه خدا بودی که جان سپرد،
سوگند به پروردگار کعبه که رستگار شدی، خدا پیشتازی تو [در جانبازی]، و
یاری رساندن به امام خود را سپاس گفت، آنگاه که امام علیهالسلام در حالی
که بر خاک افتاده بودی نزد تو آمد، و فرمود: خدا تو را رحمت کند ای مسلم بن
عوسجه! و این آیه را تلاوت فرمود: «(فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و
ما بدلوا تبدیلا)؛ برخی از آنان به شهادت رسیدند، و برخی از آنها در
[همین] انتظارند، و [هرگز عقیده و هدف خود را] تبدیل نکردند»، خدا شرکت
کنندگان در قتل تو عبدالله ضبابی، و عبدالله بن خشکاره بجلی، [و مسلم بن
عبد ضبابی] را لعنت کند. سلام بر سعد فرزند عبدالله حنفی، که هنگام
اجازهی امام حسین علیهالسلام به او برای دست برداشتن از یاریش گفت: نه،
سوگند به خدا! تو را رها نمیکنیم، تا خدا شاهد باشد که ما در غیاب رسول
خدا صلی الله علیه و آله حقش را دربارهی تو مراعات کردیم، سوگند به خدا
اگر بدانم کشته خواهم شد، سپس زنده شده، و سوزانده میشوم، و خاکسترم را بر
باد میدهند، و این کار را هفتاد بار با من تکرار میکنند، از تو جدا
نخواهم شد تا شهادتم را در رکاب تو دریابم، و چگونه این کار را نکنم در
حالی که یک بار مرگ، و یک بار کشته شدن است، و پس از آن کرامتی است که
پایان ندارد. پس [ای سعد!] به شهادت رسیدی، و امام خود را یاری کردی، و
در سرای پایدار، آن کرامت [بهشتی] را از خدا دریافت کردی، خدا ما را با
شما در میان شهداء محشور کند، و همنشینی شما را در اعلی علیین روزی فرماید.
سلام بر بشر فرزند عمر حضرمی، خدا گفتار تو را - هنگام اذن ترخیصت از
ناحیهای امام علیهالسلام - به او سپاس گوید [که گفتی]: در این صورت بدنم
زنده زنده طعمهی درندگان باد چون از تو جدا شوم، و خبر تو را از کاروانیان
گیرم، آیا با کمی یاران رهایت سازم؟! هرگز چنین نخواهد شد. سلام بر یزید فرزند حصین همدانی مشرقی، آن قاری قرآن، و کسی که با شمشیر مشرفی به خاک افتاد [، و به شهادت رسید]. سلام بر عمر فرزند کعب انصاری. سلام بر نعیم فرزند عجلان انصاری. سلام
بر زهیر بن قین بجلی، که هنگام اذن ترخیصش از ناحیهی امام علیهالسلام به
او گفت: نه سوگند به خدا! هرگز چنین نخواهد شد، آیا فرزند رسول خدا را در
اسارت دشمنان گذارم، و خود نجات یابم؟! خدا چنین روزی را برای من نیاورد. سلام بر عمرو بن قرطه انصاری. سلام بر حبیب بن مظاهر اسدی. سلام بر حر بن یزید ریاحی. سلام بر عبدالله بن عمیر کلبی. سلام بر نافع بن هلال بن نافع بجلی مرادی. سلام بر انس بن کاهل اسدی. سلام بر قیس بن مسهر صیداوی. سلام بر عبدالله غفاری و عبدالرحمن غفاری، فرزندان عروة بن حراق. سلام بر جون بن حری، غلام ابوذر غفاری. سلام بر شبیب بن عبدالله نهشلی. سلام بر حجاج بن زید سعدی. سلام بر قاسط تغلبی و کرش تغلبی، فرزندان زهیر. سلام بر کنانه بن عتیق. سلام بر ضرغامة بن مالک. سلام بر حوی بن مالک ضبعی. سلام بر عمر بن ضبیعه ضبعی. سلام بر زید بن ثبیت قیسی. سلام بر عبدالله و عبیدالله فرزندان زید بن ثبیط قیسی. سلام بر عامر بن مسلم. سلام بر قعنب بن عمرو نمری. سلام بر غلام عامر بن مسلم. سلام بر سیف بن مالک. سلام بر زهیر بن بشر خثعمی. سلام بر زید بن [بدر بن] معقل جعفی. سلام بر حجاج بن مسروق جعفی. سلام بر مسعود بن حجاج، و فرزندش. سلام بر مجمع بن عبدالله عائذی. سلام بر عمار بن حسان بن شریح طائی. سلام بر حیان بن حارث سلمانی ازدی. سلام بر جندب بن حجر خولانی. سلام بر عمر بن خالد صیداوی. سلام بر سعید غلام او. سلام بر یزید بن زیاد بن مظاهر کندی. سلام بر زاهد غلام عمرو بن حمق خزاعی. سلام بر جبلة بن علی شیبانی. سلام بر سالم، غلام ابن مدینه کلبی. سلام بر اسلم بن کثیر ازدی اعرج. سلام بر زهیر بن سلیم ازدی. سلام بر قاسم فرزند حبیب ازدی. سلام بر عمر بن جندب حضرمی. سلام بر ابوثمامه عمر بن عبدالله صائدی. سلام بر حنظله فرزند اسعد شیبانی. سلام بر عبدالرحمن فرزند عبدالله بن کدر ارحبی. سلام بر [ابی] عمار فرزند ابوسلامه همدانی. سلام بر عابس بن شبیب شاکری. سلام بر شوذب غلام شاکر. سلام بر شبیب فرزند حارث بن سریع. سلام بر مالک فرزند عبد بن سریع. سلام بر اسیر مجروح، سوار فرزند ابوحمیر فهمی همدانی. سلام بر همراه زخمی او، عمرو بن عبدالله جندعی. سلام بر شما ای بهترین یاوران! سلام بر شما به خاطر صبر و پایداریتان، چه نیکوست سرانجام [جاودانی] آن سرای. خدا
شما را در جایگاه ابرار درآورد، شهادت میدهم که خدا برای شما پردهها را
کنار زد، و فرشها گسترانید، و عطای شما را افزون کرد، و [شهادت میدهم که]
شما از [یاری حق] سستی نکردید، و شما بر ما پیشی جستید، و ما در سرای
جاوید با شما خواهیم بود. و سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد. قال السید ابنطاووس: رویناها
[أی الزیارة] باسنادنا الی جدی أبیجعفر، محمد بن الحسن الطوسی رحمة الله
علیه، قال: حدثنا الشیخ أبوعبدالله محمد بن أحمد بن عیاش، قال: حدثنی الشیخ
الصالح أبومنصور بن عبدالمنعم بن النعمان البغدادی رحمة الله علیه، قال:
خرج من الناحیة [2] سنة اثنتین و خمسین و مائتین علی ید الشیخ محمد ابن
غالب الاصفهانی حین وفاة أبی رحمه الله، و کنت حدیث السن، و کتبت أستأذن فی
زیارة مولای أبیعبدالله علیهالسلام، و زیارة الشهداء رضوان الله علیهم. فخرج الی منه: بسم
الله الرحمن الرحیم، اذا أردت زیارة الشهداء رضوان الله علیهم، فقف عند
رجلی الحسین علیهالسلام، و هو قبر علی بن الحسین علیهماالسلام، فاستقبل
القبلة بوجهک، فان هناک حومة الشهداء علیهمالسلام، و أوم و أشر الی علی بن
الحسین علیهماالسلام، و قل: السلام علیک یا أول قتیل من نسل خیر سلیل،
من سلالة ابراهیم الخلیل، صلی الله علیک و علی أبیک، اذ قال فیک: قتل الله
قوما قتلوک، یا بنی! ما أجرأهم علی الرحمن، و علی انتهاک حرمة الرسول، علی
الدنیا بعدک العفاء، کأنی بک بین یدیه ماثلا، و للکافرین قائلا: أنا علی بن الحسین بن علی نحن و بیت الله أولی بالنبی أطعنکم بالرمح حتی ینثنی أضربکم بالسیف أحمی عن أبی ضرب غلام هاشمی عربی والله لا یحکم فینا ابن الدعی حتی قضیت نحبک و لقیت ربک، أشهد أنک أولی بالله و برسوله، و أنک ابن رسوله و حجته و دینه، و ابنحجته و أمینه. حکم
الله لک علی قاتلک مرة بن منقذ بن النعمان العبدی، لعنه الله و أخزاه، و
من شرکه فی قتلک، و کانوا علیک ظهیرا، أصلاهم الله جهنم، و ساءت مصیرا، و
جعلنا الله من ملاقیک، و مرافقیک، و مرافقی جدک و أبیک و عمک و أخیک، و أمک
المظلومة، و أبرأ الی الله من أعدائک أولی الجحود، و أبرأ الی الله من
قاتلیک، و أسأل الله مرافقتک فی دار الخلود، و السلام علیک و رحمة الله و
برکاته. السلام علی عبدالله بن الحسین، الطفل الرضیع المرمی الصریع،
المتشحط دما، المصعد دمه فی السماء، المذبوح بالسهم فی حجر أبیه، لعن الله
رامیه حرملة ابن کاهل الأسدی و ذویه. السلام علی عبدالله بن
أمیرالمؤمنین، مبلی البلاء و المنادی بالولاء فی عرصة کربلاء، المضروب
مقبلا و مدبرا، لعن الله قاتله هانی بن ثبیت الحضرمی. السلام علی
العباس بن أمیرالمؤمنین، المواسی أخاه بنفسه، الآخذ لغده من أمسه،الفادی
له، الواقی الساعی الیه بمائة، المقطوعة یداه، لعن الله قاتلیه یزید ابن
الرقاد الحیتی، و حکیم بن الطفیل الطائی. السلام علی جعفر بن
أمیرالمؤمنین، الصابر بنفسه محتسبا، و النائی عن الأوطان مغتربا، المستسلم
للقتال، المستقدم للنزال، المکثور بالرجال، لعن الله قاتله هانی بن ثبیت
الحضرمی. السلام علی عثمان بن أمیرالمؤمنین، سمی عثمان بن مظعون، لعن الله رامیه بالسهم خولی بن یزید الأصبحی الأیادی الدارمی. السلام
علی محمد بن أمیرالمؤمنین، قتیل الأیادی الدارمی لعنه الله، و ضاعف علیه
العذاب الألیم، و صلی الله علیک یا محمد! و علی أهل بیتک الصابرین. السلام علی أبیبکر بن الحسن، الزکی الولی، المرمی بالسهم الردی، لعن الله قاتله عبدالله بن عقبة الغنوی. السلام علی عبدالله بن الحسن بن علی الزکی، لعن الله قاتله، ورامیه حرملة ابن کاهل الأسدی. السلام
علی القاسم بن الحسن بن علی، المضروب علی هامته، المسلوب لامته، حین نادی
الحسین عمه، فجلا علیه عمه کالصقر، و هو یفحص برجلیه التراب، و الحسین
یقول: بعدا لقوم قتلوک، و من خصمهم یوم القیامة جدک و أبوک، ثم قال: عز
والله! علی عمک أن تدعوه فلا یجیبک، أو أن یجیبک و أنت قتیل جدیل فلا
ینفعک، هذا والله! یوم کثر واتره، و قل ناصره. جعلنی الله معکما یوم
جمعکما، و بوأنی مبوأکما، و لعن الله قاتلک عمر بن سعد بن عروة بن نفیل
الأزدی، و أصلاه جحیما، و أعد له عذابا ألیما. السلام علی عون بن
عبدالله بن جعفر الطیار فی الجنان، حلیف الایمان، و منازل الأقران، الناصح
للرحمن، التالی للمثانی و القرآن، لعن الله قاتله عبدالله ابن قطبة
النبهانی. السلام علی محمد بن عبدالله بن جعفر، الشاهد مکان أبیه، و التالی لأخیه، و واقیه ببدنه، لعن الله قاتله عامر بن نهشل التمیمی. السلام علی جعفر بن عقیل، لعن الله قاتله ورامیه بشر بن خوط الهمدانی. السلام علی عبدالرحمن بن عقیل، لعن الله قاتله و رامیه عمر [عمیر] بن خالد بن أسد الجهنی. السلام علی القتیل بن القتیل، عبدالله بن مسلم بن عقیل، و لعن الله قاتله عامر بن صعصعة، و قیل أسد بن مالک. السلام علی عبیدالله بن مسلم بن عقیل، و لعن الله قاتله ورامیه عمر بن صبیح الصیداوی. السلام
علی محمد بن أبیسعید بن عقیل، و لعن الله قاتله لقیط بن ناشر الجهنی.
السلام علی سلیمان، مولی الحسین بن أمیرالمؤمنین، و لعن الله قاتله سلیمان
بن عوف الحضرمی، السلام علی قارب، مولی الحسین بن علی، السلام علی منجح
مولی الحسین ابن علی. السلام علی مسلم بن عوسجة الأسدی، القائل للحسین،
و قد أذن له فی الانصراف: أنحن نخلی عنک، و بم نعتذر عندالله من أداء حقک،
لا والله! حتی أکسر فی صدورهم رمحی هذا، و أضربهم بسیفی ما ثبت قائمه فی
یدی، و لا أفارقک، و لو لم یکن معی سلاح أقاتلهم به لقذفتهم بالحجارة، و لم
أفارقک حتی أموت معک، و کنت أول من شری نفسه، و أول شهید من شهداء الله و
قضی نحبه، ففزت برب الکعبة، شکر الله استقدامک و مواساتک امامک، اذ مشی
الیک و أنت صریع، فقال: یرحمک الله، یا مسلم بن عوسجة! وقرأ: (فمنهم من قضی
نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا) [3] ، لعن الله المشترکین فی
قتلک: عبدالله الضبابی، و عبدالله بن خشکارة البجلی، [و مسلم بن
عبدالضبابی]. السلام علی سعد بن عبدالله الحنفی، القائل للحسین
علیهالسلام، و قد أذن له فی الانصراف: لا والله! لا نخلیک حتی یعلم الله
أنا قد حفظنا غیبة رسول الله صلی الله علیه و آله فیک، والله! لو أعلم أنی
أقتل، ثم أحیا، ثم أحرق، ثم أذری، و یفعل بی ذلک سبعین مرة ما فارقتک حتی
ألقی حمامی دونک، و کیف لا أفعل ذلک و انما هی موتة، أو قتلة واحدة، ثم هی
بعدها الکرامة التی لا انقضاء لها أبدا. فقد لقیت حمامک، و واسیت
امامک، و لقیت من الله الکرامة فی دار المقامة، حشرنا الله معکم فی
المستشهدین، و رزقنا مرافقتکم فی أعلی علیین. السلام علی بشر بن عمر
الحضرمی، شکر الله لک قولک للحسین علیهالسلام، و قد أذن لک فی الانصراف:
أکلتنی اذن السباع حیا ان فارقتک، و أسأل عنک الرکبان، و أخذلک مع قلة
الأعوان، لا یکون هذا أبدا. السلام علی یزید بن حصین الهمدانی المشرقی القاری، المجدل بالمشرفی. السلام علی عمر بن کعب الأنصاری، السلام علی نعیم بن العجلان الأنصاری. السلام
علی زهیر بن القین البجلی، القائل للحسین علیهالسلام و قد أذن له فی
الانصراف: لا والله! لا یکون ذلک أبدا، أترک ابن رسول الله أسیرا فی ید
الأعداء و أنجو؟ لا أرانی الله ذلک الیوم. السلام علی عمرو بن قرطة
الأنصاری، السلام علی حبیب بن مظاهر الأسدی، السلام علی الحر بن یزید
الریاحی، السلام علی عبدالله بن عمیر الکلبی، السلام علی نافع بن هلال بن
نافع البجلی المرادی. السلام علی أنس بن کاهل الأسدی، السلام علی قیس بن مسهر الصیداوی، السلام علی عبدالله و عبدالرحمن، ابنی عروة بن حراق الغفاریین. السلام
علی جون بن حری، مولی أبیذر الغفاری، السلام علی شبیب بن عبدالله
النهشلی، السلام علی الحجاج بن زید السعدی، السلام علی قاسط و کرش، ابنی
زهیر التغلبیین. السلام علی کنانة بن عتیق، السلام علی ضرغامة بن مالک،
السلام علی حوی ابن مالک الضبعی، السلام علی عمر بن ضبیعة الضبعی، السلام
علی زید بن ثبیت القیسی، السلام علی عبدالله و عبیدالله، ابنی زید بن ثبیط
القیسی. السلام علی عامر بن مسلم، السلام علی قعنب بن عمرو النمری، السلام علی سالم مولی عامر بن مسلم، السلام علی سیف بن مالک. السلام
علی زهیر بن بشر الخثعمی، السلام علی زید بن [بدر بن] معقل الجعفی، السلام
علی الحجاج بن مسروق الجعفی، السلام علی مسعود بن الحجاج و ابنه، السلام
علی مجمع بن عبدالله العائذی، السلام علی عمار بن حسان بن شریح الطائی،
السلام علی حیان بن الحارث السلمانی الأزدی، السلام علی جندب بن حجر
الخولانی. السلام علی عمر بن خالد الصیداوی، السلام علی سعید مولاه،
السلام علی یزید بن زیاد بن المظاهر الکندی، السلام علی زاهد مولی عمرو بن
الحمق الخزاعی، السلام علی جبلة بن علی الشیبانی، السلام علی سالم مولی ابن
المدینة الکلبی. السلام علی أسلم بن کثیر الأزدی الأعرج، السلام علی
زهیر بن سلیم الأزدی، السلام علی قاسم بن حبیب الأزدی، السلام علی عمر بن
جندب الحضرمی، السلام علی أبیثمامة عمر بن عبدالله الصائدی، السلام علی
حنظلة ابن أسعد الشیبانی، السلام علی عبدالرحمن بن عبدالله بن الکدر
الأرحبی، السلام علی [أبی] عمار بن أبیسلامة الهمدانی. السلام علی
عابس بن شبیب الشاکری، السلام علی شوذب مولی شاکر، السلام علی شبیب بن
الحارث بن سریع، السلام علی مالک بن عبد بن سریع، السلام علی الجریح
المأسور سوار بن أبیحمیر الفهمی الهمدانی، السلام علی المرثب معه عمرو بن
عبدالله الجندعی. السلام علیکم یا خیر أنصار! السلام علیکم بما صبرتم
فنعم عقبی الدار، بوأکم الله مبوأ الأبرار، أشهد لقد کشف الله لکم الغطاء، و
مهد لکم الوطاء، و أجزل لکم العطاء، و کنتم عن الحق غیر بطاء، و أنتم لنا
فرطاء، و نحن لکم خلطاء فی دار البقاء، و السلام علیکم و رحمة الله و
برکاته [4] . تمت موسوعة کلمات الامام الهادی علیهالسلام و الحمدلله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله، و حسبنا الله و نعم الوکیل.
[~hr~]پی نوشت ها: (1) ظاهرا منظور از حضرت با توجه به توضیحی که در اصل کتاب آوردیم امام هادی علیهالسلام میباشد. (2)
قال المجلسی: هذه الزیارة أوردها المفید و السید فی مزاریهما، و غیرهما
بحذف الاسناد فی زیارة عاشوراء، و کذا قال مؤلف المزار الکبیر: زیارة
الشهداء رضوان الله علیهم فی یوم عاشوراء، أخبرنی الشریف أبوالفتح محمد بن
محمد الجعفری أدام الله عزه، عن الفقیه عماد الدین محمد بن أبیالقاسم
الطبری، عن الشیخ أبی علی الحسن بن محمد الطوسی، و أخبرنی عالیا الشیخ
أبوعبدالله الحسین بن هبة الله بن رطبة، عن الشیخ أبی علی، عن والده
أبیجعفر الطوسی، عن الشیخ محمد بن أحمد بن عیاش، و ذکر مثله سواء، و انما
أوردناها فی الزیارات المطلقة لعدم دلالة الخبر علی تخصیصه بوقت من
الأوقات. و اعلم أن فی تاریخ الخبر اشکالا، لتقدمها علی ولادة القائم
علیهالسلام بأربع سنین، لعلها کانت اثنتین و ستین و مائتین، و یحتمل أن
یکون خروجه عن أبیمحمد العسکری علیهالسلام. (بحارالأنوار 101: 274). و
قال التستری: روی الاقبال فی زیارة الشهداء باسناده عن أبیمنصور
البغدادی، قال: خرج من الناحیة المقدسة سنة اثنتین و خمسین و مائتین علی ید
الشیخ محمد بن غالب الاصبهانی حین وفاة أبی... الخبر، و المراد بالناحیة
فیه لابد أن یکون العسکری علیهالسلام لأن الحجة علیهالسلام لم یکن ولد فی
تلک السنة. (قاموس الرجال 9: 504 رقم 7174). و لکن الظاهر عندنا ان المراد
بالناحیة هنا هو الامام الهادی علیهالسلام لانه علیهالسلام کان اماما فی
سنة اثنتین و خمسین و مأتین و قام الامام الحسن العسکری علیهالسلام
بالامامة فی سنة اربع و خمسین و مأتین حین استشهد الامام الهادی
علیهالسلام. [3] الأحزاب: 23. [4] اقبال الأعمال: 573، مصباح الزائر: 278، بحارالأنوار 45: 64 و 101: 269 ح 1. منبع: فرهنگ جامع سخنان امام هادی؛ تهیه و تدوین گروه حدیث پژوهشکده باقر العلوم؛ مترجم علی مؤیدی؛ نشر معروف چاپ اول دی 1384.
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 571