responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 546

روایات امام هادی از پیامبر

امام هادی علیه‌السلام به سند خود از پدران بزرگوارش مجموعه‌ای از احادیث را نقل کرده است، از جمله:
1- روی المسعودی قال: حدثنی محمد بن الفرج بمدینة جرجان فی المحلة المعروفة (سرای غسان) قال: حدثنی أبودعامة قال: أتیت علی بن محمد بن علی بن موسی عائدا فی علته التی کانت وفاته منها فی هذه السنة، فلما هممت بالانصراف قالی لی: یا أبادعامة وجب حقک، أفلا أحدثک بحدیث تسربه؟
قال: فقلت له: ما أحوجنی الی ذلک یا ابن رسول الله، قال: حدثنی أبی‌محمد بن علی، قال حدثنی ابی‌علی بن موسی بن جعفر قال: حدثنی أبی‌جعفر بن محمد، قال: حدثنی محمد بن علی قال: حدثنی علی بن الحسین، قال حدثنی أبی‌الحسین بن علی، قال: حدثنی أبی‌علی بن أبی‌طالب، قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله: اکتب، قال قلت: و ما أکتب؟ قال: اکتب «بسم الله الرحمن الرحیم الایمان ماو قرته القلوب، و صدقته الأعمال، والاسلام ماجری به اللسان، و حلت به المناکحة...».
قال أبودعامة: فقلت: یا ابن رسول الله ما أدری والله أیهما أحسن الحدیث أم الاسناد؟ فقال: «انها الصحیفة بخط علی بن ابی‌طالب باملاء رسول الله صلی الله علیه و آله نتوارثها صاغرا عن کابر...».
مسعودی می‌گوید: محمد بن فرج در شهر گرگان در محله‌ای معروف (به سرای غسان) از قول ابودعامه برایم نقل کرد و گفت: برای عیادت به خدمت محمد بن علی بن موسی علیهم‌السلام رسیدم و این دیدار مربوط به بیماریی بود که در همان سال به وفات آن بزرگوار انجامید، وقتی که خواستم از خدمتش مرخص شوم، فرمود: «حقی بر من پیدا کردی، آیا نمی‌خواهی حدیثی برایت نقل کنم که باعث خشنودی تو شود؟» ابودعامه می‌گوید: عرض کردم: چقدر شایق و نیازمندم به چنان حدیثی، یابن رسول الله، فرمود: «پدرم محمد بن علی به نقل از پدرش علی بن موسی بن جعفر، و او از پدرش موسی بن جعفر بن محمد، و آن حضرت از قول پدرش، جعفر بن محمد، و آن حضرت، از پدرش محمد بن علی و آن بزرگوار از قول پدرش علی بن الحسین و او از رسول خدا - صلی الله علیه و آله - نقل می‌کند که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: یا علی، بنویس! عرض کردم: چه بنویسم؟ فرمود: بنویس: (به نام خداوند بخشنده مهربان، ایمان چیزی است که در دلها اثر گذارد و رفتار شخص آن را تأیید نماید، و اسلام آن است که فقط به زبان گفته شود، و بدان وسیله ازدواج روا باشد...)
ابودعامه می‌گوید: عرض کردم: یابن رسول الله به خدا سوگند که نمی‌دانم این حدیث را با برکت و نیکو شمارم و یا اسناد آن را؟ فرمود: این صحیفه‌ای است به خط علی بن ابیطالب، با املای رسول خدا - صلی الله علیه و آله - که برای ما از قول آن بزرگواران از بزرگ به کوچک به یادگار مانده است...» [1] .
این حدیث شریف بیانگر تفاوت بین ایمان و اسلام است به این ترتیب که حقیقت ایمان آن است که در ژرفای جان و اعماق دل نشیند و کارهای شایسته انسانی که از دلهای مؤمنان به خدا سرچشمه می‌گیرد، آن را تصدیق کند و تأیید نماید.
اما اسلام، تنها کلمه توحید و شهادت بر نبوت پیامبر - صلی الله علیه و آله - را بر زبان آوردن کافی است و به این وسیله ازدواج و سایر آثار وضعی که بر اسلام مترتب است، جایز می‌شود.
2- روی الحسن بن علی عن أبی الحسن العسکری عن آبائه قال أمیرالمؤمنین: قال: سمعت النبی صلی الله علیه و آله یقول: «اذا حشر الناس یوم القیامة نادانی مناد یا رسول الله، ان الله قد أمکنک من مجازاة محبیک، و محبی أهل بیتک الموالین لهم فیک، والمعادین لأعدائهم فیک، فکافهم بماشئت، فأقول: یا رب الجنة فبوئهم منها حیث شئت، فذلک المقام المحمود الذی وحدت به.» حسن بن علی از ابوالحسن العسکری - امام هادی - علیه‌السلام، از قول پدران بزرگوار نقل کرده که امیرالمؤمنین فرمود: من از پیامبر - صلی الله علیه و آله - شنیدم که فرمود: در وقتی که مردم در روز قیامت محشور شوند، منادیی مرا ندا دهد: یا رسول الله! خداوند به تو اجازه داده است تا دوستان خود و دوستان اهل‌بیتت را که به خاطر تو دوستدار ایشان و دشمن دشمنان ایشانند، پاداش دهی اکنون هر پاداشی که می‌خواهی به آنان مرحمت کن، می‌گویم: ای خداوند مالک بهشت، آنان را در هر جای بهشت که صلاح می‌دانی جای ده، که آن جایگاه والایی است که خود وعده داده‌ای». [2] .براستی اهل‌بیت علیهم‌السلام، کسانی بودند که پرچم اسلام را بلند کردند و به اهتزاز درآوردند و با سرکشان و طاغیان جنگیدند و فریاد حقوق و کرامت انسانی را برآوردند و آن سرکشان تبهکار برایشان شوریدند و شمشیرها و نیزه‌هایشان پیکر پاک این بزرگواران را قطعه قطعه کرد و خداوند پاداش اینان و پاداش دوستان ایشان را بهشت قرار داد، تا در هر جای بهشت خواستند جایگزین شوند، خداوند ما را از دوستان و محبان ایشان قرار دهد.
3- روی الامام أبوالحسن الهادی علیه‌السلام بسنده عن آبائه ان رسول الله صلی الله علیه و آله قال: «أحبوا الله لما یغذوکم به من نعمة، و أحبون لحب الله، و أحبوا أهل‌بیتی...» [3] .
امام ابوالحسن هادی علیه‌السلام، به سند خود از پدران بزرگوارش نقل کرده است که رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: «خدا را به خاطر نعمتهایی که به شما مرحمت فرموده است، دوست بدارید، و مرا به خاطر خدا و اهل‌بیت مرا به خاطر من، دوست بدارید...»
براستی، رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - به دوست داشتن خدای متعال دستور داده است، زیرا خدای متعال سرچشمه فیض هر نعمتی است که مورد استفاده انسان است. همچنان که به محبت خود و محبت اهل‌بیتش امر می‌کند، زیرا در محبت ایشان محبت خدا نهفته است.
4- روی الامام ال الهادی علیه‌السلام بسنده عن آبائه ان رسول الله صلی الله علیه و آله قال: «أربعة أنالهم شفیع یوم القیامة: المحب لأهل‌بیتی، و الموالی لهم، والمعادی فیهم، والقاضی لهم حوائجهم، والساعی لهم فیما ینوبهم من أمورهم...» [4] .
امام هادی علیه‌السلام به سند خود از پدرانش روایت کرده است که رسول خدا - صلی الله علیه و آله فرمود:«چهار گروهند که روز قیامت من از ایشان شفاعت می‌کنم: دوستان اهل‌بیتم و کسانی را که با دوستان ایشان دوست و با دشمنان ایشان دشمنند، و برآورندگان حاجت ایشان، و کسانی را که به نیابت از ایشان در کارها تلاش کنند...» البته پیامبر - صلی الله علیه و آله - بر لزوم مودت عترت پاکش تأکید فرموده و محبت ایشان را بر هر مرد و زن مسلمان فرض کرده است، زیرا در پیروی ایشان است که امت از اختلاف و تفرقه مصون می‌مانند و آنها را از انحراف و آشوب باز می‌دارد.
5- روی الامام أبوالحسن الهادی علیه‌السلام بسنده عن آبائه ان رسول الله صلی الله علیه و آله قال: «یقول الله تبارک و تعالی: یا ابن‌آدم ما تنصفنی أتحبب الیک بالنعم، و تتمقت الی بالمعاصی، خیری الیک نازل، و شرک الی صاعد، و لایزال ملک کریم یأتینی عنک فی کل یوم ولیلة، بعمل قبیح، یا ابن‌آدم لو سمعت وصفک من غیرک، و أنت لا تعلم من الموصوف لسارعت الی مقته...» [5] . امام ابوالحسن الهادی علیه‌السلام به سند خود از پدران بزرگوارش نقل کرده است که رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: «ای فرزند آدم، نسبت به من بی‌انصافی می‌کنی، من نسبت به تو نعمتهایم را ارزانی می‌دارم و تو نسبت به اوامر من نافرمانی می‌کنی، خیر من به تو نازل می‌شود، در حالی که از تو شر و بدی سر می‌زند در هر روز و هر شب فرشته‌ای گرامی از جانب تو عمل زشتی را به من عرضه می‌کند! ای پسر آدم، اگر تو وصف خود تو را از قول دیگری می‌شنیدی، و نمی‌دانستی که او چه کسی را توصیف می‌کند، هر آینه نسبت به او نفرت پیدا می‌کردی...»در این حدیث شریف دعوت به کار نیک و پرهیز از اعمال بدی است که باعث خشم خدای متعال می‌گردد، زیرا هر عملی به پیشگاه خدای تعالی عرضه می‌شود: «الیه یصعد العمل الصالح والکلم الطیب» [6] و خداوند هر کسی را مطابق عملش در دنیا جزا و مکافات می‌دهد.
6- روی الامام أبوالحسن الهادی علیه‌السلام بسنده عن آبائه ان رسول الله صلی الله علیه و آله قال: «انما سمیت ابنتی فاطمة لأن الله عزوجل فطمها، و فطم من أحبها من النار...» [7] .
امام ابوالحسن الهادی علیه‌السلام به سند خود از پدران بزرگوارش نقل می‌کند که رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: «دخترم فاطمه را از آن جهت فاطمه گفتند که خداوند عزوجل او و محبان او را از آتش دوزخ به دور داشته است.» البته از پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - در فضیلت بانوی زنان جهان و پاره تنش حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، اخبار متواتره رسیده و از آن میان این حدیث شریف است که خدای متعالی اعلام فرموده است که بانوی زنان - حضرت زهرا (سلام الله علیها) - و محبانش را از آتش دوزخ برکنار ساخته است.
7- روی الامام أبوالحسن الهادی علیه‌السلام بسنده عن آبائه عن جده الامام الباقر علیه‌السلام عن جابر بن عبدالله الأنصاری قال: «کنت عند النبی صلی الله علیه و آله أنا من جانب، و علی أمیرالمؤمنین من جانب اذ أقبل عمر ابن‌الخطاب و معه رجل قد تلبب به، فقال صلی الله علیه و آله: ما باله؟ قال: حکی عنک یا رسول الله انک قلت: من قال: لا اله الا الله محمد رسول الله دخل الجنة، و هذا اذا سمعه الناس فرطوا فی الأعمال، أفأنت قلت ذلک؟ قال صلی الله علیه و آله: نعم اذا تمسکوا بمحبة هذا و ولایته، و أشار الی الامام أمیرالمؤمنین علیه‌السلام.»
امام ابوالحسن الهادی علیه‌السلام به سند خود از پدرانش، از قول جدش، امام باقر علیه‌السلام و آن بزرگوار از جابربن عبدالله انصاری نقل کرده است که جابر گفت: من در یک طرف پیامبر - صلی الله علیه و آله - نشسته بودم و علی امیرالمؤمنین علیه‌السلام، طرف دیگر پیامبر، که عمر بن خطاب به همراه مردی وارد شد، که عمر او را آورده بود، پیامبر - صلی الله علیه و آله - فرمود: او چکار دارد؟
عمر گفت: یا رسول الله او از قول شما نقل کرده است که شما فرموده‌اید: هرکس لا اله الا الله، محمد رسول الله، بگوید، وارد بهشت می‌شود، و این حرف را اگر مردم بشنوند، در کارها از حد خود تجاوز می‌کنند، آیا شما چنین سخنی را فرموده‌اید؟
پیامبر - صلی الله علیه و آله - فرمود: آری هرگاه به محبت و ولایت این مرد - در حالی که به امام امیرالمؤمنین علیه‌السلام اشاره می‌فرمود - تمسک بجویند. [8] .
تردیدی نیست که تمسک به ولایت امام امیرالمؤمنین علیه‌السلام و اقرار به فضیلت و مقام والای او، مطابق آن چه که اخبار پیامبر و اهل‌بیت علیهم‌السلام بیانگر آن است باعث دوری از آتش دوزخ است.
8- روی الامام الهادی علیه‌السلام بسنده عن آبائه عن جد الامام أمیرالمؤمنین علیه‌السلام عن النبی صلی الله علیه و آله انه قال: «یا علی خلقنی الله و أنت من نوره حین خلق آدم فأفرغ ذلک النور فی صلبه، فأفضی به الی عبدالمطلب، ثم افترقا من عبدالمطلب فصرت أنا فی عبدالله، و أنت فی أبی‌طالب لا تصلح النبوة الا لی، و لا تصلح الوصیة الا لک، فمن جحد وصیتک جحد نبوتی، و من جحد نبوتی أکبه الله علی منخره فی النار...»
امام هادی علیه‌السلام به سند خود از قول پدران بزرگوارش از جد خویش امام امیرالمؤمنین علیه‌السلام، و او از پیامبر - صلی الله علیه و آله - نقل کرده است که پیامبر فرمود:
«یا علی، خداوند، من و تو را از نور خود آفرید، آن گاه که آدم را خلق کرد، این نور را در صلب او قرار داد تا به عبدالمطلب رسید، از عبدالمطلب به دو نیم شد، من در صلب عبدالله و تو در صلب ابوطالب قرار گرفتی، پیامبری جز من و وصایت و جانشینی جز به تو بر کسی زیبنده نیست، بنابراین هر کسی جانشینی تو را انکار کند، نبوت مرا انکار کرده و هر کس نبوت مرا انکار کند، خداوند او را به رو در آتش دوزخ اندازد...» [9] .
براستی خدای متعال، پیامبر اکرم، محمد - صلی الله علیه و آله - و وصی او، امام امیرالمؤمنین علیه‌السلام را از یک نور آفریده است و نور این دو بزرگوار است که زندگی فکری و اجتماعی بشر را روشن کرده و زمین را از لوث بت پرستی و خرافات جاهلیت پاک کرده است و این دو بزرگوار، یک روحند، و هر که منکر ولایت علی علیه‌السلام گردد در حقیقت، نبوت رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - را انکار کرده است، و در آخرت، بی‌بهره و از جمله زیانکاران است.
9- روی الامام أبوالحسن الهادی علیه‌السلام بسنده عن آبائه أن رسول الله صلی الله علیه و آله قال لعلی: «یا علی محبک محبی، و مبغضک مبغضی...»
امام ابوالحسن الهادی علیه‌السلام، به سند خود از پدران بزرگوارش نقل کرده است که رسول خدا - صلی الله علیه و آله - به علی علیه‌السلام، فرمود: «دوست تو، دوست من است، و دشمن تو، دشمن من است...» [10] . و اخبار زیادی از پیامبر - صلی الله علیه و آله - رسیده است که هر کس امام امیرالمؤمنین علیه‌السلام را دوست بدارد، در حقیقت پیامبر خدا - صلی الله علیه و آله - را دوست دارد، و هر کس آن بزرگوار را دشمن بدارد، در حقیقت با پیامبر - صلی الله علیه و آله - دشمن است، زیرا علی علیه‌السلام جان پیامبر خدا و دروازه شهر علم، و پدر دو نواده پیامبر و در همه جا و در تمام جنگها مدافع پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌باشد.
10- روی الامام أبوالحسن الهادی علیه‌السلام بسنده عن آبائه عن جده الامام أمیرالمؤمنین علیه‌السلام ان رسول الله صلی الله علیه و آله قال: «من سره أن یلقی الله عزوجل آمنا، مطهرا لا یحزنه الفزع الأکبر فلیتولک یا علی، و لیتول ابنیک الحسن والحسین، و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد، و موسی بن جعفر، و علی بن موسی، و محمد بن علی و علی بن محمد، والحسن بن علی، ثم المهدی و هو خاتمهم، ولیکونن فی آخرالزمان قوم یتولونک، یا علی و یشنأهم الناس، ولو أحبوهم کان خیرا لهم لو کانوا یعلمون، و یؤثرونک و ولدک علی آبائهم و امهاتهم و اخواتهم و علی عشائرهم، والقربات صلوات الله علیهم أفضل الصلوات، أولئک یحشرون تحت لواء الحمد، یتجاوز عن سیئاتهم، و یرفع درجاتهم جزاء بما کانوا یعملون...»
امام ابوالحسن الهادی علیه‌السلام، به سند خود از قول پدرانش، از جد بزرگوارش امام امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقل کرده است که رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود:
«هرکس دوست دارد که خدای عزوجل را در حالی ملاقات کند که ایمن از عذاب و پاک است، و خوف و ترس رستاخیز او را غمگین نسازد، یا علی باید تو را و فرزندانت: حسن، حسین، علی بن حسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی و پس از آنها، مهدی را که آخرین ایشان است دوست بدارد. در آخرالزمان گروهی بیایند که ایشان تو را دوست می‌دارند. اما مردم از ایشان بدگویی کنند، در صورتی که اگر می‌دانستند، و ایشان را دوست می‌داشتند برایشان بهتر بود، و ایشان تو و فرزندان تو را بر پدران، مادران، خواهران، اقوام و خویشان خود، مقدم می‌دارند؛ بهترین درودهای خداوند بر ایشان باد، آنان زیر پرچم حمد محشور می‌گردند، گناهانشان آمرزیده، و به پاداش عملشان، از مقام والایی برخوردارند...» [11] .
این روایت برتری مقام دوستان امام امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را در پیشگاه خدای متعال بیان کرده است، و هنگامی که دوست آن حضرت خدا را ملاقات کند، شادمان و از هول و ترس عظیم قیامت در امان است، خداوند پاداش فراوان به او می‌دهد و به درجه اولیای خود می‌رساند. همان طوری که روایات، بر امامت دوازده امام به عنوان جانشینان پیامبر، در میان امتش و اوصیای آن حضرت که مشعلداران هدایت در بین مردم می‌باشند تصریح دارند.
11- قال علیه‌السلام: قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «الناس اثنان: رجل أراح و رجل استراح، فأما الذی استراح فالمؤمن استراح من الدنیا و نصبها و أفضی الی رحمة الله و کریم ثوابه، و أما الذی أراح فالفاجر أراح منه الناس و الشجر و الدواب و أفضی الی ما قدم...»
امام هادی علیه‌السلام، می‌فرماید: رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: «مردم دو دسته‌اند: گروهی آسایش دنیا را می‌خواهند و گروهی طالب آسایش آخرتند، اما این دسته که خواهان آسایش آخرتند، مؤمنانی هستند که می‌خواهند از دنیا و گرفتاری آن آسوده شوند و به رحمت و اجر عظیم الهی برسند، و اما آن که آسوده سازد، تبهکاری است که با (مرگ) خود، مردم، نباتات و حیوانات را آسوده کند و به کیفر خود برسد...» [12] .
این روایت، مقام و منزلت مؤمن را توصیف کرده است به این ترتیب که وقتی او از این دنیا می‌رود، از غمها و رنجها و گرفتاریها آسوده می‌شود و به پیشگاه خداوند کریمی می‌رود که اجر فراوان به او می‌دهد و در حسنات و ثوابش می‌افزاید، همچنان که افراد فاجر در پیشگاه خداوند خوارند و چون هلاک شوند، مردم از شر و تجاوز ایشان راحت می‌شوند، حتی نباتات و جنبندگان نیز، آسوده می‌گردند، زیرا آنان ریشه هر بدی می‌باشند و ایشان کیفر گناهانی را که در دنیا مرتکب شده‌اند، بزودی می‌بینند. این بود، بخشی از روایاتی که امام ابوالحسن الهادی علیه‌السلام، از جد بزرگوارش، رسول خدا - صلی الله علیه و آله - نقل کرده است که بیشتر آنها در فضیلت عترت طاهره است که خداوند پلیدی را از ایشان دور ساخته و کاملا پاک و پاکیزه قرار داده است.

[~hr~]پی نوشت ها:
(1) مروج الذهب: 4 / 411.
(2) بحارالانوار: جلد سوم.
(3) امالی شیخ طوسی.
(4) امالی شیخ طوسی.
(5) امالی شیخ طوسی.
(6) سوره فاطر / 10.
(7) بحارالانوار: جلد دهم.
(8) بحارالانوار: جلد هشتم.
(9) بحارالانوار: جلد نهم.
(10) بحارالانوار: جلد نهم.
(11) بحارالانوار: جلد نهم.
(12) امالی شیخ طوسی.
منبع: تحلیلی از زندگانی امام هادی؛ باقر شریف قرشی؛ مترجم محمدرضا عطائی؛ کنگره جهانی حضرت رضا 1371.

نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 546
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست