responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 418

خبر دادن از شهادت پدرشان امام جواد

حسن بن علی وشاء گفته: ام‌محمد کنیز امام رضا علیه‌السلام به من خبر داد که روزی امام هادی علیه‌السلام به خانه آمد در حالی که ناراحت بود، در دامن ام‌ابیها (نام یکی از دختران امام کاظم علیه‌السلام است) نشست. ام‌ابیها به او گفت: فدایت شوم تو را چه می‌شود! فرمود: همین الآن پدرم از دنیا رفت. ام‌محمد می‌گوید: آن روز را نوشتیم پس از آن خبر آمد که همان روز امام جواد علیه‌السلام رحلت نمود است. [1] .
و در همین راستا هارون بن فضل می‌گوید: روزی که امام جواد علیه‌السلام در بغداد وفات نمود امام هادی علیه‌السلام را دیدم که می‌فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون» به خدا سوگند پدرم از دنیا رفت! به او عرض کردم: او در بغداد است و شما در مدینه، چگونه از رحلت او خبردار شدی؟ فرمود: در برابر خدا در نفس خویش ذلت و آرامشی احساس کردم که پیش از امروز احساس آن را نمی‌نمودم. [2] .

[~hr~]پی نوشت ها:
(1) دلائل الامامة، ص 413.
(2) همان، ص 415.
منبع: زندگانی عسکریین: امام علی النقی؛ عباس حاجیانی دشتی؛ موعود اسلام چاپ اول 1386.

نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 418
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست