نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 366
خبر از کشته شدن متوکل در آینده
و از همان کتاب از حسن بن محمد بن جمهور عمی نقل مینماید که از سعید
صغیر حاجب شنیدم گفت: نزد سعید بن صالح رفتم به او که شیعه بود گفتم: من از
یاران تو شدم (شیعه شدهام). گفت: هرگز! گفتم: به خدا سوگند که مذهب شیعه
را اختیار کردهام. گفت: چرا؟ گفتم: متوکل دستور داد که ناگهانی به خانهی
امام هادی علیهالسلام هجوم ببرم و ببینم چه کاری انجام میدهد. رفتم، دیدم
نماز میخواند ایستادم تا از نماز فراغت یافت، رو به من کرد و فرمود: ای
سعید متوکل ملعون مرا وانمیگذارد تا وقتی که قطعه قطعه شود با دست اشاره
کرد که برو از من دور شو با حالت ترس از خدمت حضرت بیرون آمدم هیبت او مرا
به گونهای گرفت که قابل توصیف نیست وقتی که آمدم نزد متوکل بروم صدای
فریاد و فغان را شنیدم جویا شدم گفته شد: متوکل کشته شد خدمت حضرت برگشتم و
او را در جریان گذاشتم. [1] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) مدینة المعاجز، ج 7، ص 494 و 495. منبع: زندگانی عسکریین: امام علی النقی؛ عباس حاجیانی دشتی؛ موعود اسلام چاپ اول 1386.
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 366