«اعلنتم» به معنی آشکار کردید، است. «دعوة» به معانی خواندن، طلب کردن و
یاری جستن میباشد. «بینتم» از ماده «بیان» بوده و از نظر مفهومِ لغت،
معنی گستردهای دارد و به هر چیزی گفته میشود که آشکارکننده چیزی باشد.
بنابراین فقط نطق و سخن را شامل نمیشود، بلکه حتّی کتابت، خط، انواع
استدلالات عقلی و منطقی که مبین مسائل مختلف و پیچیده است همه در مفهوم
«بیان» جمع است. هر چند شاخص این مجموعه، همان «سخن گفتن» میباشد. «فرائض»
جمع «فرض» به معنی تعیینشده و واجبشده است. «حدوده» جمع «حدّ» به معنی
چیزی است که در میان دو شیء مانع شود و یا به گفته راغب: «واسطه میان دو
چیزی است که مانع اختلاط و آمیختگی آنها به یکدیگر شود». لذا به مرزهای
کشورها «حدود» گفته میشود و قوانین الهی را نیز «حدود الهی» میگویند، چون
عبور از آن مجاز نیست و تعبیر به «حُدود اللّه» قوانینی است که تجاوز از
آنها ممنوع است. به همین جهت به عنوان «مرزهای الهی» شناخته شدهاند.
«نشرتم» به معنی گسترده و پراکنده نمودید، است. بعضی «نشر» را به معنی
درخشندگی دانستهاند.«شرائع» جمع «شریعة» به معنی راهی است که به سوی آب
میرود و به آن منتهی میشود و این که دین را «شریعت» میگویند از آن نظر
است که به حقایق و تعلیماتی منتهی میشود که مایه پاکیزگی و طهارت و حیات
انسانی است. «احکام» جمع «حکم» به معنی محکم ساختن است و به همین دلیل
موضوعات پایدار و استوار را «محکم» میگویند. چرا که عوامل نابودی را از
خود دفع میکند و به همین جهت به معنی استوار گردانیدن، استعمال شده است.
احکام الهی عبارت است از مطالب استوار و محکمی که خداوند متعال برای باقی
ماندن دینش برای مردم مقرّر نموده و آنان را بر عمل به آن موظّف نموده است.
«سنة» به معنی طریقه و روش است و البته سنّت الهی که عبارت است از روشها و
قانونهای حتمی خداوندی، تغییرناپذیر است. در این فرازها به پنج مورد
از مجاهدتها و کوششهای امامان معصوم علیهم السلام اشاره شده است. اوّلین
تلاش و مجاهدت آنان، اعلان و آشکار نمودن دعوت و مطلب خداوند است (اعلنتم
دعوته). آنان دعوتکنندگان به سوی خداوند بودند. همانگونه که در زیارت
جامعه خواندیم: «اَلسَّلام عَلی الدُّعاة اِلی اللَّه». سلام بر
خوانندگان به سوی خداوند. و در فرازی دیگر آنان را با عنوان «الدعوة
الحسنی» یعنی دعوتکنندگان نیکو یاد کردیم. قال حسن بن علی علیه السلام:
«اَیها النَّاس مَن عَرفنی و مَن لَم یعْرفنی فَاَنَا الحسن بن علی، و
اَنَا ابن البَشیر و النَذیر الداعی اِلی اللَّه بِاِذْنِه و السّراج
المُنیر».[1] . امام حسن علیه السلام فرمود: ای مردم هر کس مرا شناخته که
میشناسد و هر کس مرا نمیشناسد (آگاه باشد که) من حسن بن علی هستم و من
فرزند بشارتدهنده و انذارکنندهام. همان کسی که با اجازه و اذن الهی، مردم
را به سوی خداوند دعوت میکرد و چراغ روشن بود. دوّمین مجاهدت امامان
معصوم علیهم السلام بیان نمودن و واضح کردن فرائض و واجبات الهی در بین
مردم بوده است (و بَینهم فرائضه). آنان بیانکننده حق و فرائض الهی هستند.
قال علی علیه السلام: «اَنَا وَاللّه اِمام المبین اَبین الحَقّ مِن الباطل
وَرَثته مِن رَسول اللّه صلی الله علیه وآله».[2] . حضرت علی علیه السلام
فرمودند: به خدا قسم من امام بیانکننده هستم. بیان میکنم و روشن میسازم
حق را از باطل و این کار را از پیامبر خدا به ارث بردهام. سوّمین مجاهدت و
تلاش امامان هدایت علیهم السلام، اقامه و بهپاداری و استوار گرداندن حدود
و مرزهای خداوند و بهپا داری قوانینی که تجاوز از آنها ممنوع است،
میباشد (اَقَمْتُم حدوده). عبدالعزیز میگوید در ایامی که حضرت رضا علیه
السلام به مرو آمده بودند، خدمت ایشان رفتم و عرضه داشتم مردم پیرامون
امامت اختلاف دارند امام رضا علیه السلام (سخنان مبسوطی فرموده و) فرمودند:
«ان الأمامَة زِمام الدّین و نظامُ المسلمین، و صَلاح الدّنیا و عِزّ
المؤمنین، إنّ الأمامة اسُّ الاُسلام النّامی و فرعه السّامی، بالأمام
تمامُ الصّلاة و الزّکاة و الصّیام و الحجّ و الجهاد و توفیرُ الفیءِ و
الصّدقات و امضاءُ الحدود و الأحکام و مَنعُ الثّغُور و الأطراف؛ الأمام
یحلُّ حلالَ اللّه و یحرمُ حرامَ اللّه و یقیم حدود اللّه و یذب عن دین
اللّه و یدعو الی سبیل رَبّه بالحکمة و الموعظة الحسنة و الحجّة
البالغه».[3] . همانا امامت زمام دین و مایه نظام مسلمین و صلاح دنیا و
عزّت مؤمنین است. همانا امامت ریشه یا نمو اسلام و شاخه بلند آنست. کامل
شدن نماز و زکات و روزه و حجّ و جهاد و بسیار شدن غنیمت و صدقات و اجرای
حدود و احکام و نگهداری مرزها و اطراف به وسیله امامست. امامست که حلال خدا
را حلال و حرام او را حرام میکند و حدود خدا را به پا میدارد و از دین
خدا دفاع میکند و با حکمت و اندرز و حجّتِ رسا، مردم را به طریق پروردگارش
دعوت مینماید. چهارمین مجاهدت و تلاش امامان معصوم علیهم السلام،
«انتشاردهنده شرایع احکام الهی» بودنِ آنهاست. یعنی امام ناشر و
گسترشدهنده شرایعِ احکامِ خداوند میباشد. (نَشرتم شَرایع اَحْکامه).
مفسّران در شرح کلمه «شَرائِعَ اَحکام» سه نظر مطرح کردهاند: 1 -
«شرائع احکام» عبارت است از راههایی که بیانکننده احکام فقهی است. یعنی
امام راههای فهم احکام فقهی را گسترش داده. چرا که آنان حلالها و
حرامهای خداوند را بیان نمودهاند و تمامی فروع و اصول فهم و استنباط از
احکام فقهی را روشن ساختهاند. آنان با تدریس فقه به تبیین احکام پرداخته و
در این زمینه شاگردان فراوانی را تربیت نمودهاند. «محقّق» در اوائل
کتاب «المعتبر» درباره امام جعفر صادق علیه السلام. به این مطلب اشاره کرده
که نزدیک به چهار هزار نفر از رجال حدیث، از امام صادق علیه السلام روایت
کردهاند. گروه زیادی از فقهای فاضل و برجسته همچون "زرارة بن اعین" و دو
برادرش "بکَیر" و "حمران" و همچنین "حمیل بن درّاج"، "محمّد بن مسلم"،
"یزید بن معاویه"، هر دو هشام، "ابیبصیر"،"عبداللّه،محمّد وعمران خلبی"،
"عبداللّه بن نسان" و"ابیالصّیاحکنانی" و دیگران از شاگردان برجسته آن
حضرت بودند. تا جایی که از پاسخهای ائمّه علیهم السلام به سؤالات مختلف،
چهارصد کتاب گردآوری کرده و نامش را «اصول اربعمائة» گذاشتند. 2 -
«شرائع احکام» عبارت است از راههایی که به سوی قرآن و فهم و تفسیر این
کتابِ گرانقدر است. یعنی امامان معصوم علیهم السلام، راههای فهم و تفسیر
قرآن کریم را فراوان و گسترده کردهاند. چرا که خود مبین آیات قرآن بودند و
آگاه به تفسیر و تأویل این کتاب عظیمالشأن. قال الحسن علیه السلام فی
مجلس معاویه: «و أَنَا ابنُ خِیرةِ الاماء و سیدة النِّساء غذانا رسول
اللّه صلی الله علیه وآله بعلم اللّه تبارک و تعالی، فَعَلَّمنا تَأویلَ
القُرآنِ، و مُشکِلاتِ الأَحکامِ، لَنا العِزَّةُ العُلیا و الکَلِمَةُ
العُلیاء، و الفَخْرُ و السَّناءُ».[4] . امام حسن علیه السلام در مجلس
معاویه فرمود: من پسر بهترین کنیزان (خدا) و سرور زنانم. پیامبر اکرم صلی
الله علیه وآله ما را با علم خداوند - تبارک و تعالی - تغذیه کرده است و
تأویل قرآن و احکام دشوار را به ما آموخته است. سترگترین ارجمندی و
والاترین کلمه و افتخار و بلندی از آنِ ماست. 3 - «شرائع احکام» عبارت
است از تمامی راههای فهم دین. یعنی امامان معصوم علیهم السلام راههای فهم
دین را گسترش دادند و اگر آنان نبودند، کسی از دین و اسلامِ واقعی اطّلاع
کامل نداشت. آنان با احادیث، گفتار، کردار و رفتار خود، دین اسلام را
آنگونه که بود به مردم معرفی کردند و با تربیت شاگردان، دین را به
دینطلبان معرفی نمودند. شیخ مفید در کتاب «ارشاد» و ابن شهرآشوب در
کتاب «معالم العلماء» و طبرسی در کتاب «اعلام الوری» نوشتهاند: تعداد
اصحاب ثقه امام صادق علیه السلام که از آن حضرت روایت کردهاند، چهار هزار
نفر بود (بعضی تمامی اصحاب امام صادق علیه السلام را چهار هزار نفر
میدانند). پنجمین تلاش و مجاهدت امامان معصوم علیهم السلام این است که
طریقه و روش و سنّت دین اسلام را که همان سنّت الهی است، برای مردم روشن
نمودند. (و سننتم سنّته). یعنی جریان سازی اجرای سنت الهی در شئونات
زندگی و امور معنوی مردم و در تمامی عالم را اجرا نمودند و روشی را بیان
کردند که خداوند آن را وضع نموده بود و از روشها و سنّتهای دنیاخواهان و
دنیاجویان بیزار و به دور بودند، هر چند آن روشها و سنّتها چند روزی برای
آنان به حسب ظاهر، کارساز باشد. لذا امیرالمؤمنین علی علیه السلام از
سیاست دینی و اسلامی پیروی میکرد و سیاست معاویه را حیلهگری و نیرنگ
میدانست. امام علیه السلام میفرمودند: «و اللّه ما معاویة بأدهی
منّی، وَلکِنّهُ یغدِرُ و یفجُرُ، و لو لا کراهِیة الغَدر لکنتُ مِن ادهی
النّاس، و لکن کلّ غدرةٍ فجرةٍ، و کلّ فجرةٍ کفرةٌ، و لِکلّ غادرِ لِواءٌ
یعرف بِهِ یوم القیامة و اللّه ما اُستغفل بالمکیدة، و لا أستغمز
بالشّدیدة».[5] . سوگند به خدا، معاویه از من سیاستمدارتر نیست، امّا
معاویه حیلهگر و جنایتکار است. اگر نیرنگ ناپسند نبود من نیرنگبازترین
افراد بودم. ولی هر نیرنگی گناه، و هر گناه نوعی کفر و انکار است. روز
رستاخیز در دست هر حیلهگری پرچمی است که با آن شناخته میشود. به خدا
سوگند، من با فریبکاری غافلگیر نمیشوم و با سختگیری ناتوان نخواهم شد. ائمّه
معصومین علیهم السلام چون فهم دقیق از دین دارند، میتوانند سنّت و روش
الهی را در جامعه اجرا نمایند. چرا که ایشان حامل سنّت پیامبران قبل هستند.
در حالی که دیگران هر چند عالم باشند، نمیتوانند تمامی سنّتها و روشهای
خداوند را در بین مردم به اجرا بگذارند. عن ابی حمزة ثمالی قال: سمعت
ابا جعفر علیه السلام یقول: قال رسول اللّه: «اِنَّ اللّهَ تبارَکَ و تعالی
یقول... جَری فیهم روحَکَ و روحَهم جَری فیک من ربِّهم و هُم عِترَتُکَ و
طینَتُکَ و لَحْمُکَ و دَمُکَ و قَد اَجری اللّه فیهِم سُنَّتُک و سنَّة
الانبیاء قَبلک و هم خزانی علی عِلمی مِن بَعْدک...».[6] . ابی حمزه ثمالی
میگوید: امام باقر علیه السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه وآله
فرمودند: همانا خداوند تبارک و تعالی میفرماید: (ای رسول، ما) جاری ساختم
در آنها (اهل بیت)، روح تو را و جاری نمودم در تو، روح آنها را از جانب
پروردگارشان و آنها عترت و طینت تو هستند و گوشت و خون تو و خداوند جاری
ساخته در آنها سنّت و روش تو و سنّت و روش پیامبران قبل از تو را و آنان
بعد از تو گنجوارههایی بر علم من هستند.
[~hr~]پی نوشت ها: (1) بحارالانوار، ج 25، ص 214. (2) بحارالانوار، ج 35، ص 427. (3) کافی، ج 1، ص 200. (4) الاحتجاج، ج 1، ص 417. (5) نهجالبلاغه، خطبه 191. (6) بحارالانوار، ج 36، ص 249. منبع: پرچمداران هدایت، تدبری در زیارت جامعه کبیره؛ سید احمد سجادی؛ انتشارات اسوه؛ چاپ اول خرداد 1388.
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 326