نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 146
بخشش و کرم حضرت هادی
یکی دیگر از خصوصیات بارز حضرت، بخشش و عطای ایشان است که همانند اجداد
خود در این میدان گوی سبقت را از همگان ربوده است. حضرت مثل پدران خود تنها
برای جلب رضای پروردگار مسکین، یتیم و اسیر را بر خانواده خود مقدم داشته و
اطعام آنان را در درجهی اول اهمیت قرار میدادند تا جایی که غذایی برای
خانوادهشان باقی نمیماند و در مورد لباس نیز بدین گونه عمل میکردند.
امام صادق - علیهالسلام - نیز آنقدر به مستحقین انفاق میکرد و لباس
میداد که دیگر برای افراد خانوادهاش چیزی یافت نمیشد. [1] . مورخان
موارد بیشماری از بخششهای کلان حضرت امام هادی - علیهالسلام - نسبت به
فقرا و درماندگان را نقل کردهاند که ما به نمونههای زیر اکتفا میکنیم: 1
- هیأتی از شیعیان بلندپایه مرکب از ابوعمرو عثمان بن سعید، احمد بن اسحاق
اشعری و علی بن جعفر حمدانی به دیدار امام هادی - علیهالسلام - رفتند،
احمد بن اسحاق از وامی که در گردن داشت به حضرت شکایت برد ایشان به وکیل
خود عمرو رو کرده فرمودند: به احمد سی هزار دینار و به علی بن جعفر نیز
همان مقدار بپرداز. سپس حضرت به خود عمرو - وکیل حضرت - نیز سی هزار دینار
بخشیدند. ابنشهرآشوب پس از نقل این عطا و بزرگمنشی علوی میگوید: «این
عمل معجزگونه است و جز پادشاهان را نرسد که چنین بخشش کنند و ما هرگز این
گونه عطایی نشنیدهایم» [2] . حضرت برای این بزرگان زندگانی مرفهی فراهم
آورده بود و غبار فقر را از خانهشان رفته بود. و طبیعی است که بهترین
بخشش، آن است که اثری نیکو و ماندگار از خود بجا گذارد. 2 - یک نمونه
دیگر از کرم حضرت را اسحاق جلاب چنین نقل میکند: «در یومالترویه (هشتم
ذیالحجة) برای ابوالحسن هادی - علیهالسلام - تعداد زیادی گوسفند خریدم و
ایشان تمام گوسفندان را میان خویشان خود تقسیم کردند» [3] . 3 - مورد
دیگر که اعجاب مورخان را برانگیخته است چنین میباشد که: «حضرت به قصد
روستایی متعلق به خودشان از سامرا خارج شدند چندی بعد یکی از بادیهنشینان
به در خانه حضرت آمد خانوادهی حضرت به آن مرد گفتند که ایشان به زمینی
خارج از شهر رفتهاند و آن مرد هم متوجه محل حضرت شده و پس از دیدن ایشان
با صدایی ضعیف گفت: یابن رسولالله من مردی از اعراب کوفه و از موالیان و
محبان جدت علی بن ابیطالب هستم، سنگینی قرض مرا از پا درآورده است و جز تو
گرهگشایی نمیشناسم... حضرت متأثر شدند و دیدند وی متمسک به ولایت
علی - علیهالسلام - است لیکن خود حضرت در آن هنگام در تنگنا بودند و کمی
از دستشان ساخته نبود لذا به دست خودشان ورقهای نوشتند مبنی بر آن که:
اعرابی از حضرت مبلغ معینی طلبکار است، سپس کاغذ را به او داده گفتند: این
کاغذ را نزد خودت داشته باش و به سامرا برو، هر وقت دیدی عدهای نزد من جمع
شدهاند برخیز و طلبی را که در این کاغذ است از من بخواه و بر من سخت بگیر
که چرا بدهیام را نپرداختهام و تمامی دستورات مرا انجام بده. اعرابی
ورقه را گرفت و هنگامی که حضرت به سامرا بازگشت عدهای به دیدن او آمدند که
در میان آنان جاسوسان و مأموران حکومت عباسی هم حضور داشتند، چندی نگذشت
که اعرابی از راه رسید و کاغذ را نشان داده خواستار پرداخت مبلغ مذکور در
آن شد، امام - علیهالسلام - به عذرخواهی پرداخت لیکن اعرابی با اصرار
خواستار پول خود بود و همچنان تأکید میکرد. حاضرین در مجلس متفرق شدند و
جاسوسان متوکل شتابان ماجرا را به گوش خلیفه رساندند او نیز دستور داد تا
سی هزار درهم نزد حضرت ببرند، وقتی که اعرابی آمد حضرت پولها را به او
داده فرمودند: «این پولها را بگیر و بدهی خود را بپرداز و باقیمانده را
خرج خانوادهات کن...». اعرابی مبلغ را بسیار دیده گفت: یابن رسولالله
بدهی من کمتر از یکسوم این مبلغ است... لیکن خداوند بهتر میداند که رسالت
خود را میان چه کسانی قرار دهد [4] و پولها را برداشته با خشنودی تمام و
با خیال راحت به سوی خانوادهاش رفت و همچنان برای ناجی خود امام هادی که
او را از فقر و سختی نجات داده بود دعا میکرد». 4 - راویان ذکر
کردهاند که ابوهاشم جعفری دچار سختی معیشت شده بود لذا به زیارت امام
شتافت، هنگامی که حضرت موقعیت دشوار وی را دریافت برای تسکین و سبک کردن
رنجهایش چنین فرمود: «ای ابوهاشم! ادای شکر کدام یک از نعمتهای الهی را
میخواهی بجا آوری؟ خداوند به تو نعمت ایمان را عطا فرموده و بدینسان بدنت
را بر آتش جهنم حرام ساخته است و تنی سالم به تو داده است تا بتوانی به
طاعات الهی بپردازی و با دادن صفت قناعت تو را از ذلت سؤال و مرحمتخواهی
نجات داده است...». نعمتهایی را که امام برمیشمارد از مهمترین عطایای
الهی برای کسی که از آنها استفاده کند بشمار میرود. سپس حضرت دستور دادند
تا به ابوهاشم یک صد دینار بپردازند. [5] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) صفوة الصفوة، ج 2، ص 98. (2) المناقب، ابنشهرآشوب، ج 4، ص 409. (3) بحارالانوار، ج 50، ص 132 - مناقب، ابنشهرآشوب، ج 4، ص 411. (4) الاتحاف بحب الاشراف، ص 68 - 67، شرح شافیه ابیفراس، ج 2، ص 167. جوهرة الکلام، ص 151. (5) امالی صدوق ص 412 و بحارالانوار ج 50، ص 129. منبع: زندگانی امام علی الهادی؛ باقر شریف قریشی مترجم: سید حسن اسلامی؛ دفتر انتشارات اسلامی.
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 146