نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1034
وارتضاکم لغیبه
«ارتضاکم» شما را پسندید، برگزید و رضایت داد. «غیب» در مقابل «حضور» قرار دارد و به چهار امر اطلاق میگردد: 1
- اموری که با حواس ظاهری درک نمیشود. مانند: «فَقَالَ مَا لِی لَآ أَرَی
الْهُدْهُدَ أَمْ کَانَ مِنَ الْغَآئِبِینَ».[1] . (سلیمان) گفت: مرا چه
شده چرا هدهد را نمیبینم، یا اینکه او از غایبان است. 2 - مکانهایی که از دید ما پنهان هستند. مانند: «أَلْقُوهُ فِی غَیابَتِ الْجُبِّ».[2] . او (یوسف) را در نهانگاهِ چاه بیفکنید. 3 - اموری که به آن علم نداریم و آن علوم نزد خداوند است. مانند: «رَجْمًا بِالْغَیبِ...».[3] . همه اینها سخنانی پنهانی (بیدلیل) است.... 4
- معارفی که به آن دسترسی نداریم. مانند: «عَالِمُ الْغَیبِ...».[4] .
دانای غیب اوست.... «ارتضاکم لغیبه» یعنی ای امامان معصوم، خداوند شما را
برای آگاهی بر غیب خود و مطالبی که حواس ظاهری بدان دسترسی ندارد و علم و
معرفتی که دیگران از درک آن عاجز هستند، برگزید و بر دارا بودن غیب برای
شما رضایت داد و شما را با رضایت کامل، علم و معرفت غیبی عنایت فرمود و بر
تمامی امور غیب آگاه نمود. فقالَ أبوجعفر علیه السلام:«... وَ أمّا
قولُهُ «عالم الغیب» فانّ اللّه عزّ و جلّ عالمٌ بما غابَ عنْ خلقِهِ فیما
یقدِرُ منْ شیءٍ وَ یقضیهِ فی عِلمِهِ قبلَ أنْ یخلقَهُ وَ قبلَ أَنْ
یفضیهُ إِلَی الملآئکة فذلکَ یا حُمرانُ! عِلْمٌ موقوفٌ عندهُ الیهِ فیهِ
المشیئةُ فیقضیهِ إذا أراد و یبدولَهُ فیه فلا یمضیهِ، فأمَّا العلمُ الّذی
یقدّرُهُ اللّه عزّ و جلّ فیقضیهِ و یمْضیهِ فهُوَ العِلْمُ الّذی انتهی
إلی رسولِ اللّهِ صلی الله علیه وآله ثُمَّ إلینا».[5] . حمران ابن اعین
میگوید: امام باقر علیه السلام فرمود: تفسیر «عالم الغیب» این است که
خداوند دانا به مقدّراتی است که از مخلوقاتش پنهان است و آنها را در علم
خودش، قبل از آفرینش و قبل از آنکه به فرشتگان فرمان دهد، در عالم قضا
میآفریند و این علمی است که در نزد خداوند است و زمانی که اراده کند بر آن
لباس وجود میپوشاند و هر گاه بداء یا تغییر در علم خداوند حاصل شود، از
آن صرفنظر مینماید. امّا علمی که خداوند در عالم قضا آفریده و به آن لباس
وجود پوشانده، همان علمی است که به حضرت رسول صلی الله علیه وآله و سپس به
ما اهلبیت علیهم السلام رسیده است. پس امام علیه السلام به علم غیب الهی
آگاه است. سأل أَبَا الحسنِ علیه السلام رَجُلٌ منْ أَهْلِ فارسٍ فقالَ
لَهُ: أَتَعْلَمُونَ الْغیبَ؟ فقالَ: قالَ أبوجعفرٍ علیه السلام: «یبْسَطُ
لَنَا الْعِلْمُ فَنَعْلَمُ وَ یقْبَضُ عَنَّا فَلا نَعْلَمُ».[6] . مردی
از اهل فارس از امام کاظم علیه السلام سؤال کرد: آیا شما غیب میدانید؟
حضرت پاسخ دادند: جدّم امام باقر علیه السلام فرمودند: خداوند به ما علم را
میبخشد و ما آن را دریافت میکنیم و وقتی میگیرد ما نمیدانیم. باید
توجّه داشت که عالم به اسرار و علوم غیب، فقط خداوند است و او به پیامبران
و رسولان خود، غیب را میآموزد[7] و امامان از طریق پیامبر اکرم صلی الله
علیه وآله بر علوم غیبی اطّلاع مییابند. چون آنان در تبلیغ، شریک پیامبر
صلی الله علیه وآله میباشند. البتّه رسالت دو بُعد دارد: بُعد «ارتباط با
خداوند» که شراکتبردار نیست و بُعد «ارتباط با مردم و تبلیغ دین» که
شراکتبردار است. به دلیل آنکه موسی از خداوند خواست تا هارون را در امرِ
تبلیغ دین شریکِ او قرار دهد. «وَ أَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی».[8] . و او
(هارون) را در کارم شریک ساز. لذا موسی و هارون نزد فرعون رفتند و گفتند:
«فَقُولَآ إِنَّا رَسُولَا رَبِّکَ...».[9] . و بگویید: ما فرستادگان
پروردگار توایم.... این در حالی است که هارون، رسول نبوده بلکه در امر
رسالت، شریک بود. ولی حکم شریک همان حکم فردِ اصلی است و باز موسی علیه
السلام از خداوند خواست که هارون را وزیر او گرداند. «وَ اجْعَل لِّی
وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی، هَارُونَ أَخِی».[10] . و وزیری از خاندانم برای
من قرار ده. برادرم هارون را. پیامبر صلی الله علیه وآله نیز به علی علیه
السلام فرمودند: «یا عَلی اَنتَ منّی بِمَنزلَة هارون مِن موسی».[11] . ای
علی تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی. یعنی تو شریک و وزیر من
در «ارتباط با مردم، تبلیغ دین و ابلاغ» هستی. امیرالمؤمنین علیه السلام
در خطبه قاصعه میفرمایند: پیامبر صلی الله علیه وآله رو به من کرد و
فرمود: «اِنَّک تَسْمَعُ ما اَسْمَعُ وَ تَری ما اَری اِلاَّ اَنَّکَ
لَسْتَ بِنَبی وَ لکِنَّکَ لَوَزیرٌ...».[12] . آنچه من میشنوم تو نیز
میشنوی و آنچه من میبینم تو هم میبینی. ولیکن فرق من با تو در آن است
که من در مقام نبوّت هستم و تو در مقام وزارت.... پس همانگونه که علی علیه
السلام وزیر و شریک پیامبر صلی الله علیه وآله و واقف بر علوم غیبی است،
ائمّه معصومین علیهم السلام نیز مقام وزارت رسول خدا صلی الله علیه وآله را
دارا بوده و عالم به غیب میباشند.
پی نوشت ها: (1) سوره مبارکه نمل، آیه 20. (2) سوره مبارکه یوسف، آیه 10. (3) سوره مبارکه کهف، آیه 22. (4) سوره مبارکه جنّ، آیه 26. (5) کافی، ج 1، ص 377. (6) کافی، ج 1، ص 376. (7) اشاره به سوره مبارکه جنّ، آیههای 26 و 27. (8) سوره مبارکه طه، آیه 32. (9) سوره مبارکه طه، آیه 47. (10) سوره مبارکه طه، آیه 29 و 30. (11) کافی، ج 8، ص 107. (12) خطبه / 192. منبع: پرچمداران هدایت، تدبری در زیارت جامعه کبیره؛ سید احمد سجادی؛ انتشارات اسوه؛ چاپ اول خرداد 1388.
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1034