نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 103
او را با عقول نتوان شناخت
صدوق با سند خود از امام هادی علیهالسلام نقل میکند که فرمود: معبودا!
عقول خردورزان، سرگردان، و نو (اندیشی) های نوآوران، کوتاه، و اوصاف توصیف
کنندگان، (ناتوان و) از هم گسسته، و سخنان بیهوده گویان، (بیربط و)
ناچیزند از این که ژرفای شگفتی مرتبه وجودی تو را دریابند، یا به بلندای
منزلت تو برسند، تو (بیانتهایی و) مقام نامتناهی داری، و هیچ چشمی تو را
با اشاره خود، و (هیچ زبانی تو را) با تعبیر خود درنیابد، چه دوری (از
ادراک حسی و وهمی ما آدمیان) چه دوری! ای آغاز (همه آغازها)! ای یکتا! ای
یگانه! تو با عزت کبریایی خود در بلندای عظمتها جا داری، و با جبروت فخر
(و جلال) خود از هر آفتاب و حد پذیری برتری. طبرسی میگوید: از
ابوالحسن امام هادی علیهالسلام پرسیدند: آیا خدا پیوسته بوده است و هیچ
چیز با او نبوده است، سپس موجودات را از نو بیافرید و بهترین اسماء را برای
خود برگزید، یا اسماء و حروف نیز با او پیوسته بودهاند و قدیمند؟ امام
علیهالسلام فرمود: خدا (در مرتبه ذاتی خود) پیوسته (یگانه) بوده است، سپس
آنچه را خواست بیافرید، هیچ چیزی بازدارنده قضا، و مانع حکم او نیست، عقول
خرد ورزان سرگردان، و نو (اندیشی) های نوآوران، کوتاه، و اوصاف توصیف
کنندگان، (ناتوان و) از هم گسسته، و سخنان بیهوده گویان، (بیربط و)
ناچیزند از این که ژرفای شگفتی مرتبه وجودی او را دریابند، یا به بلندای
منزلت او برسند، او (بیانتهاست و) مقام نامتناهی دارد، و هیچ چشمی با
اشاره خود، و (هیچ زبانی) با تعبیر خود، او را درنیابد، او چه دور است (از
ادراک حسی و وهمی ما)! چه دور است! قال الصدوق: حدثنا علی بن أحمد
بن محمد بن عمران الدقاق رحمه الله قال: حدثنا محمد بن أبی عبدالله الکوفی
قال: حدثنی محمد بن جعفر البغدادی، عن سهل بن زیاد، عن أبیالحسن علی بن
محمد علیهماالسلام أنه قال: الهی تاهت أوهام المتوهمین، و قصر طرف
الطارفین، و تلاشت أوصاف الواصفین، و اضمحلت أقاویل المبطلین عن الدرک
لعجیب شأنک، أو الوقوع بالبلوغ الی علوک، فأنت فی المکان الذی لا یتناهی، و
لم تقع علیک عیون باشارة و لا عبارة، هیهات ثم هیهات، یا أولی یا وحدانی
یا فردانی، شمخت فی العلو بعز الکبر، و ارتفعت من وراء کل غورة [1] و نهایة
بجبروت الفخر [2] . قال الطبرسی: سئل أبوالحسن الهادی علیهالسلام عن
التوحید؟ فقیل له: لم یزل الله وحده، لا شیء معه، ثم خلق الأشیاء بدیعا، و
اختار لنفسه أحسن الأسماء، و لم تزل الأسماء و الحروف معه قدیمة. فکتب: لم
یزل الله موجودا، ثم کون ما أراد، لا راد لقضائه، و لا معقب لحکمه، تاهت
أوهام المتوهمین، و قصر طرف الطارفین، و تلاشت أوصاف الواصفین، و اضمحلت
أقاویل المبطلین عن الدرک لعجیب شأنه، أو الوقوع بالبلوغ علی علو مکانه،
فهو بالموضع الذی لا یتناهی، و بالمکان الذی لم یقع علیه عیون باشارة و لا
عبارة، هیهات هیهات [3] .
پی نوشت ها: (1) الغورة: هی الشمس (لسان العرب 10: 143 - غور). (2) التوحید: 66 ح 19، بحارالأنوار 3: 298 ح 27 و 94: 179 ح 3. (3) الاحتجاج 2: 485 ح 325، التوحید 66 ح 19 و بحارالأنوار 4: 160 ح 83574 ح 64، مختصرا. منبع: فرهنگ جامع سخنان امام هادی؛ تهیه و تدوین گروه حدیث پژوهشکده باقر العلوم؛ مترجم علی مؤیدی؛ نشر معروف چاپ اول دی 1384.
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 103