نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 898
رسوا کردن منافق چاپلوس
محمد حنفیة فرزند حضرت علی علیهالسلام گوید: امیرالمؤمنین با سلمان
فارسی و عمار و صهیب و مقداد و ابوذر از بیرون مدینه برمیگشتند که به
عبدالله بن ابیسلول (منافق) و یاران او رسیدند. عبدالله به حضرت
امیرالمؤمنین علیهالسلام گفت: مرحبا به سرور بنی هاشم و وصی پیامبر خدا و
برادر و داماد او و پدر دو سبط، همو که از مال و جان خود در راه او گذشت.
حضرت فرمود: وای بر تو ای پسر ابی تو منافقی و من به نفاق تو گواهی میدهم!
عبدالله گفت: آیا اینگونه با من سخن میگوئی؟ به خدا که من ایمان دارم
همانند تو و اصحابت. حضرت فرمود: مادرت به عزایت بنشیند، تو نیستی مگر
منافق و چون ماجرا را به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله خبر داد آیات اول
سوره بقره که در مورد منافقین است نازل شد. [1] .