1- ضمّه: و آن صرفا در صيغه جمه مذكّر غائب از فعل ماضى است چنانچه
مثالش گذشت.
2- فتحه: و آن در چهار صيغه سابق الذّكر است.
3- سكون: و آن در يازده صيغهاى است كه قبلا نقل شدند (نه صيغه در ماضى
و دو صيغه در فعل مضارع).
تبصره (5)
اصل در افعال، بناء است چنانچه علماء اهل بصره گفتهاند مگر آنكه از
جهتى به اسم شباهت پيدا كند تا بدينوسيله معرب شود چه آنكه اصل در اسماء اعراب است
همانطوريكه در مبحث اسماء گفته خواهد شد.
و بهر تقدير چون فعل ماضى هيچگونه شباهتى باسم ندارد لاجرم بر اصل
خود باقى و بحالت بناء ميباشد ولى فعل مضارع چون باسم شباهت دارد آنرا معرب
استعمال كردهاند.
تبصره (6)
وجه شباهت در فعل مضارع به اسم
در وجه شباهت فعل مضارع باسماء وجوهى گفته شده كه بنظر فاتر حقير
اصحّ و اضبط آنها امر ذيل مىباشد:
اسم داراى معناى مشترك بوده بطوريكه هر يك از معانى را كه بخواهند
اراده كنند بكمك قرينه معيّنه مشخّص مينمايند چنانچه « در عين» وقتى بگويند:
رأيت عينا باكيه (ديدم چشمى گريان) قيد « باكيه » قرينه است كه از « عين » چشم