« كل » و « جميع » و « عامه » براى تأكيد اسم غير تثنيهاى مىآيند كه
مسمّاى آن داراى اجزاء باشد يعنى بتوان آنرا تفريق و تجزيه نمود چنانچه گوئيم:
قرئت القرآن فى الايام كلّها يا جميعا .
4- بدل و اقسام و احكام آن
بدل: عبارتست از تابعى كه حكم منسوب به متبوعش اصالتا و ذاتا بآن
منسوب باشد و آن بر چهار قسم است:
1- بدل كلّاز كلّ مانند: جائنى زيد غلامه.
2- بدل بعض از كلّ نظير: رأيت زيدا رأسه.
3- بدل اشتمال و آن اينستكه مبدل منه مشتمل بر بدل باشد بطوريكه وقتى
مبدل منه را ذكر كنند مستمع اشتياق پيدا كند كه بدل را بياورند مانند:
يسئلونك عن الشهر الحرام قتال فيه .
شاهد در « قتال فيه» است كه بدل اشتمال از « الشهر الحرام» مىباشد.
4- بدل مباين و آن اينستكه با مبدل منه مباين و مقابل باشد و آن بر دو
قسم است:
الف: بدل بداء و آن عبارتست از بدل مباين و مقابلى كه بمنظور مبالغه
آورده شده مانند: حبيبى قمر شمس.
ب: بدل غلط و آن عبارتست از بدل مباين و مقابلى كه بمنظور جبران و
تدارك غلط آورده شده مانند: جائنى عمرو الفرس.
لازم بتذكّر است كه بدل بداء در كلام فصحاء وارد شده ولى بدل غلط در
عبارت ايشان نمىآيد زيرا كلامى را اشتباها آوردن و سپس تدارك نمودن با فصاحت سازش
ندارد.
احكام بدل
1- جائز نيست در بلد كلّ از كلّ مبدل منه ضمير باشد مگر آنكه آنرا ضمير
غائب