آنست كه تركيب و اسلوب كلام برخلاف قواعد مشهور نحو باشد اگرچه با
رأى بعضى موافق بوده و طبق تراكيب غير مشهور صحيح باشد مثلا ذكر ضمير غائب قبل از
مرجعش برخلاف قواعد مشهور است چه آنكه مشهور آنست كه ضمير بعد از مرجعش ذكر گردد
اعم از اينكه مرجع آن در لفظ باشد يا معنا استفاده شود و يا حكما دلالت بر آن كند.
مثال تقدّم ذكرى مرجع همچون: جاء زيد و هو راكب كه ضمير هو به زيد
مقدّم عود مىكند.
مثال تقدّم معنوى مرجع نظير: اعدلوا هو اقرب للتّقوى كه ضمير هو
بمعناى عدالت راجعست.
مثال تقدّم حكمى مانند: و لابويه لكلّ واحد منهما السدس كه ضمير
ابويه به ميّت رجوع مىكند و آن از بيان احكام ارث استفاده مىشود.
بنابراين مثال ضرب غلامه زيدا باعتبار عود ضمير در غلامه به [زيد]
فصيح نيست چه آنكه [زيد] مفعول و [غلام] فاعلست و رتبه و لفظ زيد هردو در اين
مثال متأخّر است و در چنين جائى عود ضمير برخلاف فصاحت يا احيانا غير فصيح است.
بلى اگر غلام را مفعول و زيد را فاعل تقدير كنيم كه در نتيجه