و اما قياس بر كلام عربى قياسى استكه ظاهرا فاسد مىباشد.
و بفرض كه قبول كنيم سوره از فصاحتش خارج نشود ولى صرف اشتمال قرآن
بر كلام غير فصيح بلكه بر يك كلمه غير فصيح از اموريست كه ما را مىكشاند باينكه
نسبت جهل يا عجز بخداوند متعال بدهيم در حاليكه حضرتش منزّه است از اين گونه
نسبتها.
شرح فارسى:
توضيح
كلام زوزنى و نقد شارح
زوزنى گويد: كلمهاى كه مخارج حروف آن با هم قريب باشند سبب ثقل آن
شده و در نتيجه از فصاحت خارج مىگردد همچون كلمه مستشزر كه چنين مىباشد.
به اين بيان اشكالى شده و آن اين است:
اگر قرب مخارج از اسباب اخلال بفصاحت شمرده شود لازم مى آيد آيه
شريفه الم أعهد اليكم غير فصيح باشد چه آنكه همزه،
عين هاء مخارجشان بهم نزديك و هرسه از حروف حلق هستند و التزام بآن ممكن نيست.
در جواب اين اشكال مىگويد:
اوّلا: ثقل در [اعهد] ثقل متناهى نيست تا بتاتا كلمه را از فصاحت
خارج كند بلكه قريب به متناهى است زيرا در اينكلمه سه حرف حلقى اجتماع نموده كه
دوتاى آنها يعنى همزه و هاء از اقصاى حلق اداء شده و ديگرى كه عين باشد از وسط و
حرف اخير بين آن دو قرار و اين نحو اجتماع مسبب انتهاء ثقل نيست.