گيسوان آن موى سر بالا برده شده است و مويهاى پيچيده شده و بافته را
در موى بافته و نبافته شده پنهان مىكند.
مقصود شاعر بيان كثرت موى سر است.
و ضابط تنافر اينست كه هرچه را ذوق صحيح و سليم ثقيل و دشوار دانست
كلمه موصوف بآن متنافر است چه حروف كلمه قريب المخرج بوده يا بعيد المخرج و يا غير
ايندو باشند مثل اينكه حرفى در بين دو حرف ديگر واقع شود كه ضدّ هردو باشد چنانچه
دسوقى مثال آنرا اينطور گفته:
شين بين تاء و زاء واقع شود زيرا شين با تاء از نظر رخاوت و شدّت
متضاد بوده و با زاء از نظر جهر و همس تفاوت دارد چنانچه ابن اثير در كتاب لغت مثل
السائر كلمه متنافر را اينطور توصيف نموده است.
كلام خلخالى و نقد شارح
خلخالى گويد: منشاء ثقل در كلمه [مستشزر] اين استكه شين معجمه
(نقطهدار) كه از حروف مهموسه و رخوه است بين تاء كه از حروف مهموسه و شديده
مىباشد و بين زاء معجمه كه از حروف مجهوره شمرده شده است قرار گرفته و چون شين با
طرفين خود تضاد صوتى دارد سبب ثقل شده فلذا شاعر اگر بجاى اينكلمه [مستشرف] مىگفت
ثقل زائل مىشد.