در شرحش گفتيم اعاده معناى سابق است و بسى روشن و واضح است كه افاده
از اعاده اشرف و انفع است.
بيان لزوم ترجيح تأكيد بر تأسيس
گفته شد كه تقديم مسنداليه مذكور بر مسند منفى مفيد عموم و تأخيرش
اينطور نيست و متذكّر شديم اگر افاده عموم در صورت تقديم و عدم افاده در فرض
تأخيرش نباشد لازم مىآيد كه تأكيد بر تأسيس ترجيح داده شده باشد اكنون مىپردازيم
بشرح و بيان اين لزوم.
شرح لزوم در صورت تقديم مسنداليه بر نفى
مدعى اينستكه اگر مسنداليه مسوّر به لفظ [كل] قبل از مسند منفى باشد
افاده عموم مىكند چه آنكه در غير اينصورت بايد تأكيد را بر تأسيس ترجيح داده
باشيم.
دليل بر اين مدعا آنست كه قضيّه: انسان لم يقم به اصطلاح مناطقه
موجبه مهمله است.
اما ايجاب بخاطر اينست كه در آن حكم به ثبوت عدم قيام براى انسان شده
است نه بنفى قيام، چه آنكه قضيه مزبور، قضيه موجبه معدولة المحمول است.
و امّا اهمال قضيّه بجهت آنست كه در آن سورى كه دلالت بر كميّت افراد
موضوع بنمايد وجود ندارد بلكه حكم صرفا بر مصداق انسان مترتّب گرديده است.