صورتيكه اضافه آن لاميّه تقدير شود ذكر نهار مستعار و ضمير مستعارله
مىشود و ايراد از وى دفع ميگردد و شاهد بر اين تفصيلى كه ذكر نموده و گفتيم
سكّاكى ذكر طرفين را بطور مطلق مانع نمىداند اينستكه خود او در بيت ابو طباطبا
علوى تصريح به استعاره نموده با اينكه دو طرف تشبيه در آن مذكور است.
و آن بيت اينست:
لا تعجبوا من بلى غلالته
قد
زرّ ازراره على القمر
يعنى از كهنه بودن جامه زيرين او بشگفت نباشيد زيرا تكمههاى اين
جامه بر روى قمر بسته شده و چون اين جامه از كتان است و نور ماه نيز كتان را بسرعت
مندرس مىنمايد لاجرم جاى تعجّب و شگفتى نيست.
مشبّه ضمير در غلالته است و مشبهبه القمر مىباشد.
و سپس مىگويد:
و بعضى از شرّاح كه مقصود خلخالى است چون حقيقت مرام سكّاكى را درك
نكرده و عقيده وى را در استعاره بالكنايه ذكر مشبّه و اراده مشبّهبه دانسته
همانطوريكه مصنّف نيز چنانچه گفتيم اين اشتباه را نموده لاجرم از قبل سكّاكى
جوابهائى به اعتراضات مذكوره داده كه سكّاكى بآن اجوبه راضى نيست و از آنها بىزار
و برى مىباشد و تفصيل اين جوابها در كتاب مطوّل مىباشد، طالبين به آن كتاب رجوع
نمايند.