دلالت تصوّرى آنستكه مجرّد تلفّظ و القاء لفظ بوسيله متكلّم سبب آن
باشد كه ذهن سامع به معناى لفظ منتقل گردد و لو متكلّم آنرا اراده نكرده بلكه
معناى ديگرى مقصودش باشد و سپس براى آن مرحوم مصنّف دو مثال آورده:
مثال اوّل
اگر متكلّم لفظى را گفته و از آن معناى مجازى را قصد كرده باشد نظير
استعمال « اسد » در رجل شجاع، سامع پس از آنكه لفظ مزبور را
شنيد بمعنا حقيقى لفظ يعنى حيوان درّنده معروف منتقل مىشود با اينكه متكلّم آنرا
قصد ننموده بلكه معنائى مباين با آنرا اراده كرده است.
مثال دوّم
اگر شخصى كه فاقد قصد و اراده است همچون ساهى و نائم و غالط لفظى را
بگويد سامع بلافاصله بمعناى آن منتقل مىگردد با اينكه بحسب فرض معناى مزبور مورد
قصد متكلّم نمىباشد.
دلالت تصديقى و توضيح آن
دلالت تصديقى عبارتست از انتقال ذهن سامع بمعناى لفظ مسموع بشرط حصول
چهار مقدّمه:
1- اوّلا: احراز كنيم كه متكلّم در مقام بيان معناى مزبور و افاده آن
است نه آنكه بصدد اهمالگوئى است.
2- ثانيا: معلوم باشد كه وى قصدش جدّى است و لفظ را بداعى هزل و شوخى
ايراد نكرده.