ضمائر، اسماء استفهام و امثال اينها را ذكر مىنمايد و پيش از اثبات
اينمعنا تحقيقى در پيرامون معانى حروف فرموده كه شرح آن چنين است:
تحقيق در پيرامون معانى حرفى
در معانى حروف و ملحقات بآن و اينكه وضع آنها از كداميك اقسام
چهارگانه است سه قول مىباشد كه فعلا بشرح قول اوّل مىپردازيم.
رأى مرحوم نجم الائمّه
قول اوّل از مرحوم نجم الائمّه قدّس سرّه است، ايشان در اين باره
مىفرمايند:
موضوعله حروف و ملحقات بآنها همچون اسماء بوده و با هم هيچ فرقى
ندارند.
بنابراين موضوعله ابتداء اسمى با معناى « من » ابتدائيّه و نيز موضوعله استعلاء با « على » و ظرفيّت با « فى » بدون تفاوت بوده و از نظر وضع هيچ فرقى بين
آنها نيست لذا همانطوريكه معانى اسميّه مذكور وضعشان عام و موضوعله آنها نيز عام
مىباشد حروف ياد شده نيز عينا همينطور مىباشند.
جهت فرق بين معانى حروف و اسماء از نظر مرحوم نجم الائمّه
مرحوم نجم الائمّه پس از اينكه حروف و اسماء را از حيث وضع و
موضوعله با هم متّحد داسنته مىفرمايند:
فرق ايندو از جهت ديگر مىباشد و آن از حيث غايت وضع است چه آنكه
غايت وضع حروف آنستكه آنها را در معانى خود بعنوان آلت و حالت براى غير استعمال
كنند مثلا كلمه « من » را براى ابتدائيّت وضع كردهاند تا مستعملين
لفظ « من » را در ابتدائيّت منسوب به معناى ديگر و اينكه
حالتى است از حالات آن معنا بكار ببرند چنانچه در مقام استعمال مىگويند: