معتزله و جماعتى از متأخّرين علماء ما به رأى اوّل معتقد بوده و
اشاعره و گروهى از متقدّمين دانشمندان شيعه قول دوّم را اختيار فرمودهاند.
ولى بنظر ما حقّ همان نظريّه اوّل مىباشد.
و حضرات اقوال ديگرى در اينمسئله داشته كه تمام تفاصيلى است بين دو
قول مزبور و متعرّض شدن آنها براى ما پس از واضح شدن حقّ و روشن گرديدن واقع
اهمّيّتى نداشته از اينرو از ذكر آنها چشم پوشيده و بنكتهاى كه در اينمسئله مقصود
اهمّ و غرض اصلى است مىپردازيم.
اهمّ مقاصد در اينمسئله پيش از بيان حقّ كه براستى مىتوان آنرا
مشكلترين آنها تلقّ نمود اينستكه محلّ نزاع و مورد نفى و اثبات را احراز نمائيم
از اينرو براى روشن شدن آن اجمالا مثالى را ذكر مىكنيم:
مثلا در دليل وارد شده كه وضوء و غسل نمودن با آبى كه با حرارت آفتاب
گرم شده مكروه مىباشد.
حال كسانيكه رأى اوّل را اختيار نمودهاند مجبورند بگويند وضوء و غسل
با آبيكه خنك شده و اتّصافش به سخونت و گرما منقضى گرديده مكروه نيست زيرا از نظر
ايشان صادق نيست فعلا بآب مزبور بگويند:
آب گرم شده با آفتاب بلكه آب ياد شده قبلا با آن گرم شده بود.
و آنانكه قول دوّم را پسنديدهاند مىگويند: همانطوريكه وضوء و غسل
با آبيكه فعلا گرمايش باقى بوده مكروه است با آبيكه اتّصافش بگرما منقضى شده و خنك
گرديده نيز كراهت دارد چه آنكه بعقيده ايشان در حقّ آب مزبور صادق است بطور حقيقت
و بدون ارتكاب مجاز گفته شود:
آب گرم شده با حرارت آفتاب.
و اينك ما براى توضيح اين غرض چهار امر را ذكر نموده كه شرح آنها
موجب تسهيل و برطرف شدن صعوبت اينمسئله گشته و بدنبال آنها قوليكه مختارمان بوده
متذكّر شده و دليلش را نقل خواهيم كرد.