زوج، زوجه، حرّ، رقّ، اب، اخ، و اشباه اين الفاظ؛ بنابراين، مشتق به
اصطلاح ادباء كه دايرهاش بسيار وسيع و معنايش بحدّى گسترده است كه شامل مصادر
مزيد و افعال نيز مىگردد مقصود اهل اصول نميباشد.
بحث دوّم معناى مشتق
در معناى مشتق بين ارباب دانش اختلاف است:
بعضى آنرا مركّب دانسته و برخى به بساطتش قائل شدهاند.
قائلين به تركيب مىگويند معناى « ضارب » عبارتست از ذات عرض له الضّرب و قائلين به بساطت مىگويند، معناى
آن همان شخص در خارج است كه در ذهن وصف ضاربيّت صفت او مىباشد.
بلى صدور فعل از شخص در خارج منشاء براى انتزاع صفت مزبور مىگردد،
ولى هيچيك از فعل و صفت در تقوّم و ماهيّت ضارب دخالتى ندارند.
از نظر ما حق با قائلين به بساطت مىباشد، چه آنكه پس از اطلاق
كلّيّه الفاظ مشتّقه صرفا يك معنا بيشتر به ذهن نمىآيد و اتّصاف به صفات از قبيل
قيود و اوصاف بوده و نميتوان آنها را اجزاء معنا دانست.
بحث سوّم موضوع له در مشتقّ
اختلاف است در اينكه مشتقّ حقيقت در خصوص ذاتى است كه متّصف به صفت
باشد يا در اعم از آن حقيقت است.