ثبوتى تقييدى يا عدم وقوع آن و عنقريب در مباحث قضايا به اينمطلب كه اجزاء
قضيه سه تا مىباشد اشاره خواهد نمود .
شرح :
تعريف تصديق و آراء در آن
بين حكماء و منطقيين در بساطت و تركيب تصديق اختلافست :
قاطبه حكماء آن را بسيط دانسته و در تعريفش گفتهاند :
التّصديق هو الحكم و الاذعان ( يعنى تصديق نفس اعتقاد و حكم است ).
مثلا در قضيّه انسان كاتب است تصديق فقط يك چيز است
و آن حكم به كاتب بودن ميباشد .
منتهى
تصوّر موضوع و تصوّر محمول از شرائط تحقّق تصديق ميباشند .
منطقيّين معتقدند كه تصديق مركّب ميباشد و در تعريف آن چنين گفتهاند :
التّصديق هو مجموع الحكم و التّصورات الثّلاث ( يعنى تصديق عبارتست از مجموع حكم و تصوّر موضوع و محمول و نسبت حكميّه ).
بنابراين تصوّر موضوع و محمول شطر و جزء تصديق بحساب مىآيند .
اختلاف منطقيين
قائلين به مركّب بودن تصديق خود بدو دسته تقسيم شدهاند :
1- قدماء ايشان معتقد بودند كه قضيّه سه جزء دارد زيرا متعلّق اذعان را كه
هميشه آخرين جزء قضيّه است نسبت حكميّه خبريّه ثبوتى يا سلبى قرار داده و گفتهاند :
قضيّه عبارتست از مجموع اذعان و اعتقاد به نسبت حكميّه و تصوّر