مخفى نباشد كه مقدّمه اوّل و سوّم در هر تمثيلى مىبايد وجود داشته باشد
و در اين امر شك و شبههاى نيست و بر هركسى واضح و هويدا است فقط مقدّمه دوّم است كه
مورد ترديد و شك واقع ميشود و براى اثبات آن طرق متعددى است كه ارباب اصول آنرا در
كتب اصول فقه آورده و شرح و بسط دادهاند و مصنّف نيز در اينجا عمده از آن طرق و اهم
از ميان آنها را آورده و آن دو طريق است كه ذيلا تشريح ميشود .
حاشيه :
الاوّل الدّوران
و هو ترتّب الحكم على الوصف الّذى له صلاحيّة العلّيّة وجودا و عدما كترتّب
الحرمة فى الخمر على الاسكار، فانّه مادام مسكرا حرام و اذا زال عنه الاسكار زالت عنه
الحرمة .
قالوا : و الدّوران علامة
كون المدار اعنى الوصف علّة للدّائر اعنى الحكم .
ترجمه :
طريق اوّل دوران
مرحوم محشّى ميفرمايد :
طريق اوّل طريقى است موسوم به دوران و آن اينستكه حكم از حيث وجود و عدم
بر وصفى مترتّب باشد كه براى علّت بودن حكم صلاحيّت داشته و بتوان آنرا سبب تامّ آن
دانست همچون ترتّب حرمت ( حكم ) در خمر بر اسكار ( علّت ) از اينرو ماداميكه
خمر مستكننده باشد حرام بوده و در صورت زوال اين وصف حرمت نيز زائل ميشود .